هادی شبانی
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
سازمان رجوی؛ سرابی که ما را به نابودی کشاند
ماه آبان از راه رسیده بود و درختان در شمال با تغییر رنگ، زیبایی خاصی پیدا کرده بودند و هر انسانی با دیدن آن به وجد می آمد. رفتن به جنگل و دیدن فضای زیبای آن هر فردی را شاد می کرد. من نیز مانند…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روزی که آزادی را با تمام وجود حس کردم
هفتم تیر 83 روزی بود که توانستم از فرقه جهنمی مجاهدین خلق رهایی یابم. تصمیم برای رهایی و فرار از سازمان مجاهدین خلق لحظه ای نبود، بلکه از مدتها قبل این جرقه به ذهنم زده بود که دیگر در مناسبات سازمانی که پایه های آن…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از دوران کودکی تا سقوط در ورطه سازمان مجاهدین خلق – قسمت پایانی
در قسمت قبل از وصل شدنمان به سازمان مجاهدین خلق گفتم و اینکه در درون سازمان چقدر با هم حرف می زدیم. یادم هست بهترین دوران من و اسماعیل در سازمان زمانی بود که در اشرف با هم بودیم و برای بیگاری و درست کردن…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از دوران کودکی تا سقوط در ورطه سازمان مجاهدین خلق – قسمت دوم
در قسمت قبل روند آشناییم با مسائل سیاسی را بیان کردم و توضیح دادم که چگونه من و اسماعیل در جستجوی راهی برای برقراری ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بودیم. در شرایطی که ارتباطی نداشتیم سعی می کردیم با اسماعیل و فریدون سه نفره با اکیپ…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از دوران کودکی تا سقوط در ورطه سازمان مجاهدین خلق – قسمت اول
من این خاطرات را به این خاطر به رشته تحریر در می آورم تا به دوست خوبم اسماعیل رجایی بگویم جایی که شما قرار دارید اصلا جایگاه خوبی نیست و هم چنان بر طبل توخالی دروغ های رجوی می کوبید. البته شما را مقصر نمی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
نامه هادی شبانی به اسماعیل رجایی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
در سایت های فرقه رجوی نامه ات در مورد خودم را دیدم و مطالعه کردم. وقتی عکست را دیدم ابتدا تو را نشناختم چون بسیار پیر شدی و به رجوی لعنت فرستادم که با تو و امثال تو چه کرده است. اسماعیل جان، من باور…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
تولدی دوباره – قسمت پایانی
در قسمت های قبلی به چگونگی جدا شدن از سازمان مجاهدین خلق پرداختم و این که چگونه بعد از نزدیک به دو دهه توانستم به آغوش خانواده برگردم. بازگشتی که برایم به مثابه تولدی دوباره بود. وقتی به نزد خانواده ام برگشتم انگار تازه متولد…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
تولدی دوباره – قسمت هفتم
در قسمت قبل به مراحل جدا شدن خودم از سازمان مجاهدین خلق پرداختم و گفتم دیگر ماندن در سازمانی که جز دروغ و فریب، کار دیگری بلد نبود را نتوانستم تحمل کنم و به همراه هفت نفر از دوستانم از اشرف فرار کرده و خود…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
تولدی دوباره – قسمت ششم
در قسمت قبلی از نشست های طعمه و سرنگونی صدام صحبت شد. در مرحله بعد از سرنگونی صدام، سازمان خط خود را در رابطه با نیروهای آمریکایی مستقر در عراق عوض کرد و خط موازی در پیش گرفت و برای رسیدن به اهدافش حاضر به…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
تولدی دوباره – قسمت پنجم
در قسمت قبلی در مورد ادعای حضور سران سازمان در موقع حمله آمریکا به عراق صحبت شد و در ادامه توضیح دادیم چگونه مریم رجوی مخفیانه به فرانسه گریخت و بعد از دستگیر شدن و برای بیرون آمدن از زندان دستور خودسوزی داده و تعداد…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
تولدی دوباره – قسمت چهارم
در قسمت قبل در مورد حمله نظامی آمریکا به عراق و موضعگیری رجوی در مورد این حمله نظامی توضیحاتی نوشتم و اینکه رجوی بعد از سرنگونی صدام در مقابل نیروهای آمریکایی تسلیم شد و اربابش را دیکتاتور نامید و برای اینکه شکست تحلیل هایش را…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
تولدی دوباره – قسمت دوم
در قسمت قبل توضیح دادیم که رجوی چگونه اقدام به برگزاری نشست های طعمه کرد و هدف او از برگزاری نشست چه بود. تمام انگیزه رجوی یک پایه کردن تشکیلاتش بود تا کسی نه فرار کند و نه جرات جدا شدن داشته باشد. او فکر…