همانطور که می دانید همه فرقه ها برای بقای خود سخت تلاش می کنند و برای اینکه باقی بمانند از هیچ جنایتی نمی گذرند و حتی به افراد خودشان هم در این راستا رحم نمی کنند. آنها همچنین برای تداوم فرقه گری خودشان نیاز به یک ظرف مناسبی دارند و وقتی هم چنین ظرفی بدست می آورند برای حفظ آن دست به هر جنایتی می زنند. حال با بیان این مقدمه می توانیم به اهمیت اصرار فرقه رجوی بر ماندن در اشرف بیشتر پی ببریم. آری رجوی برای بدست آوردن این ظرف فرقه گری خودش مزدوری و نوکری صدام دیکتاتور سابق عراق را پذیرفت و از فرانسه به عراق رفت و اسم آنرا گذاشت پرواز تاریخ ساز، چون می خواست تاریخ فرقه گری خودش را بسازد. لذا سران فرقه و بطور خاص خود رجوی در این سالیان برای حفظ این ظرف فرقه گری دست به هر جنایتی علیه مردم ایران و مردم عراق و حتی علیه نفرات ناراضی در سازمان زد، از همکاری با صدام در جنگ ایران و عراق و کشتن سربازان بیگناه گرقته تا شرکت در سرکوب شیعیان جنوب عراق و کردکشی برای جلوگیری از سقوط صدام تا زندانی کردن وکشتن نفرات ناراضی در سازمان که علیه این جنایات رجوی اعتراض می کردند. اما از آنجائیکه همه جنایتکاران باید روزی پاسخ جنایات خود را پس بدهند و سران فرقه و بطور خاص رجوی از این قاعده مستثنی نیستند و اکنون هم که بطور خاص ارباب سابق خودش را از دست داده و بی پدر شده و حسابی در تنگنا قرار گرفته اند چون از طرفی می خواهند برای بقای موجودیت خود و ادامه فرقه گری نیاز به ظرف اشرف دارند و از طرف دیگر مثل سابق نه تنها دست باز برای ادامه جنایات خود ندارند بلکه مردم شریف عراق و دولت قانونی شان یکصدا و همصدا با مردم ایران و خانوادهای قربانیان در این اسارتگاه خواهان برچیده شدن این اسارتگاه و محاکمه سران فرقه و رهائی همه اسیران در بند این اسارتگاه هستند. لذا در چنین شرایطی که سران فرقه در اوج درماندگی و استیصال هستند و خود را در بن بست کامل می بینند ودر حالیکه از تحصن خانواده های محترم حسابی خشمگین هستند یک مرتبه با تظاهرات مردم استان دیالی در اطراف اسارتگاه مواجه شدند که به حمایت از خانواده ها و خواستار برچیده شدن اسارتگاه و محاکمه سران فرقه برپا شد موجودیت خود را در خطر دیدند و راه چاره را در سرکوب وخفقان و سانسور هرچه شدیدتر در داخل مناسبات وایجاد هیاهو و دروغپردازی ومظلوم نمائی در خارج کشور پرداختند ومریم خانوم رئیس جمهور ترشیده به دروغ تظاهرات مردم شریف استان دیالی عراق را که در حمایت از خانواده ها بر پا شده بود را حمله به اشرف اعلام کرد و گفت تعداد زیادی در این حمله که با سنگپرانی همراه بوده زخمی شده اند وسران فرقه هم در این راستا با تبلیغات شدید شروع به مظلوم نمائی کردند. من در اینجا بعنوان یک قربانی این فرقه از رجوی سئوال می کنم مگر تو نمی گفتی نیروها جگرگوشه مریم هستند پس چرا آنها را ملک پدری خودت می دانی واز آنان مثل اموال استفاده کرده وبرای حفظ خود و مطامع شیطانی خود آنها را گوشت دم توپ می کنی راستی چرا از نفرات بالای سازمان که در نشستها در ردیف اول می نشستند در این جور جاها خبری نیست اصلا اگر راست می گوئی و دلت برای نیروها می سوزد خوب پس چرا نفرات را از محل استقرارشان که تا جلوی سیاج اسارتگاه فاصله زیادی دارد جلوی سیاج می آوری تا مجروح شوند اینجاست که دم خروس که چه عرض کنم خود خروس دجالگری رجوی از زیر قبایش بیرون می زند که چطور جان نفرات بطور خاص نیروهای پائین برای سران فرقه هیچ ارزشی ندارد و این مظلوم نمائی ها و اشک تمساح ریختن صرفا مصرف داخلی دارد و برای جلب توجه کردن در خارج کشور می باشد و سران فرقه به خیال خام خود بدینوسیله می توانند چند صباحی به عمر ننگین خودشان ادامه دهند اما زهی خیال باطل و آن دوران ترک تازی رجوی بسر رسیده و مردم شریف و دولت منتخب قانونی عراق دیگر نه تنها اجازه چنین کاری را به سران فرقه نمی دهند بلکه رجوی باید در قبال جنایاتی که علیه مردم ایران و مردم عراق و نیروهای ناراضی در سازمان مرتکب شده پاسخ بدهد آنروز دیر نیست.