باز کردن سر این موضوع در این زمان و شرایط اصلا خوشایند سازمان مجاهدین خلق ایران نیست، به خصوص برای دولت – مردان و سیاست بازان امریکائی. اما از آنجائی که مخاطب من در وهله اول مردم امریکا هستند. و در وهله دوم دولت – مردان وغیره هستند. از طرفی هم مانند سازمان مجاهدین خلق بوقلمون صفت نیستم که بخواهم در هر مقظع یک رنگی عوض کنم. ایران زمین وخلق قهرمان را وجب به وجب، برای زندگی خفت باردر نزد اربابان به حراج بگذارم. بلکه برعکس هرچه دارم فدای ایران زمین وخلق قهرمان می کنم. البته ناگفته نماند که سازمان مجاهدین در وطن فروشی، در تاریخ گوی سبقت را از تمام احزاب و سازمان ها ربوده است که این داستان سر دراز دارد. اصل مطلب: سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 1358 در موضوع گروگان گیری دیپلمات های سفارت امریکا در تهران نقش اصلی را به عهده داشت، در این رابطه یکی از مسئولین سازمان که در تسخیر سفارت امریکا جزء همان افراد بود، در مصاحبه ای که دارد اعلام می کند که تعداد 25 نفر از اعضاء سازمان مجاهدین در این ماجرا هستند. و این مصاحبه از تلوزیون ملی ایران در سال1358 فقط یک بار پخش شد. و به خاطر تضاد های سیاسی که با دولت وقت داشتند به دستور آقای خمینی پخش آن دیگر ممنوع شد. که در آن زمان سازمان اظلاعیه های زیادی در رابطه با تسخیر لانه جاسوسی می داد که در واقع در اوج مبارزه با امپریالیسم امریکا قرار داشتند. تا زمانی که پدر مادی و معنوی آنها در قدرت بود. مسعود رجوی با کلت اهدائی ارباب در بالای سن در نشست های درونی سازمان، درعراق برای امریکا شاخ وشانه می کشید، آنها را ببر کاغذی می نامید. ادعا داشت که هرکس به صاحب خانه آنها چپ نگاه کند چشم او را در خواهند آورد. ازافتخاراتش به دوران 1370 کرد کشی و شیعه کشی اشاره می کرد که اجازه ندادند صاحبخانه سرنگون شود. از بدی روزگار که به کام آنها خوش نبود پدر معنوی آنها سرنگون شد. در عرض یک ماه تمام تشکیلات سازمان بسیج شد هرچه کتاب، نوشته، مطلب در کتاب خانه ها و اینترنت و هر کجا که فکر بکنید از بین بردند. در این رابطه هفته ها در کمپ اشرف کتاب سوزانی بود. این فیلم سندی از رسوائی این فرقه بد نام است که دیگر نمی توانند چیزی را انکار کنند. در این جا توجه دولت – مردان و سیاست بازان امریکائی را به این فیلم جلب می کنم. آقایان: هوارد دین، پاتریک کندی، ارتشبد پیتر پیس، ارتشبد هیو شلتون، مایکل موکیزی، لوئیس فری، سفیر میچل ریس، جان بلتون،….. که به حمایت از سازمان مجاهدین برخواسته اید، این افراد همان کسانی هستند که به مدت 444 روز 66 دیپلمات امریکا را درسال 1358 به گروگان گرفتند. شما که دم از قانون اساسی امریکا می زنید کسانی که شهروند امریکائی را گروگان گرفتن الان به حمایت از انها اقدام کرده اید. سوال آیا شما مدافع و محافظ قانون هستید……… طبق قانون شرکت ها و کمپانی های تجاری که هموطنان خودتان هستند به خاطر معامله اقتصادی با دولت احمدی نژاد زندانی و جریمه می کنید. دزدان دریائی سومالی به زندانهای طویل المدت محکوم می شوند. اما کسانی که هموطنان شما را گروگان گرفته بودند را حمایت می کنید. هموطنان عزیز نا گفته پیدا است که سازمان مجاهدین به خاطر عمل کرد ضد امریکائی سالهای پنجاه که مستشاران امریکائی را ترور می کرد و به خاطر شرکت در گروگان گیری سال1358 چقدر به امریکائی ها باج داده چقدر وطن فروشی کرده که مقامات امریکائی چشمشان را به عمل کرد گدذشته این سازمان بسته اند. متن پیاده شده مصاحبه: (من از چریک های سازمان مجاهدین خق هستم 2 روز است که ما سفارت امریکا را محاصره کردیم. برای اینکه به ما اطلاع داده شده بود که می خواهند مخفیانه بیایند اسناد سازمان سیا را از سفارت خارج بکنند امروز محاصره را تنگ تر کردیم. به علت اینکه دیدیم از پشت جعبه های درون سفارت افراد مشکوک وارد ساختمان شدند. به محض اینکه اینطور شد به کمیته مسجد امام حسین اطلاع دادیم از میدان فوزیه برای ما قوا فرستادند. 24 نفر از بچه ها ی مجاهدین به ما پیوستند. حلقه محاصره را تنگ کردیم و وارد شدیم. به محض اینکه وارد شدیم دو تا امریکائی را مشاهده کردیم در دستشان نارنجک که چاشنی اش آزاد بود به ما حمله کردند، که نارنجک ها را از دستشان آزاد کردیم. به محض اینکه ما 2 تا امریکائی را دستگیر کردیم برادران مسلح هم به ما پیوستند و توانستیم 4 نفر دیگرشان هم که در اتاق در کمد قایم شده بودند و مسلح بودند، دستگیر کنیم. بنده جناب سروان و با این حاج آقا و دو تای دیگر از چریک های مجاهدین وارد اتاق شدیم و آنها را بیرون آوردیم. عده ای قصد داشتند آنها را بکشند. ولی به دستور حضرت امام خمینی اجازه این کار را به آنها ندادیم. آنها را خارج کردیم و به آشپزخانه بردیم. بعد از اینکه یکی از آقایون دکتر ها با امبولانس توانست خودش را برساند دم سفارت آنها را در امبولانس گذاشتیم و مخفیانه به عنوان اینکه مریض داریم خارج کردیم.)