بازگشت داریوش (غفار) بال افکنده به وطن و کانون خانواده – قسمت چهارم

جمع حاضر در جلسه از روشنگریهای جسورانه آقا داریوش درخصوص مناسبات فریبنده تشکیلات رجوی از فرط تعجب و حیرت انگشت به دهان مانده بودند خصوصا وقتی از زبان عضو جدید رها شده از چنگال رجوی درخصوص درگیریهای 19 فروردین به اشراف بیش از پیش رسیده بودند که سران سازمان عامل درگیریها وبه قربانگاه فرستادن اعضا بویژه اعضای ناراضی ازجمله بهروز ثابت بوده است تا بدین طریق بتواند درعرصه بین المللی مظلوم نمایی داشته تا چند صباحی بر بقای خفیف و ظالمانه سیستم دیکتاتوری خودش برسرنوشت اعضای غافل وغارنشین خود بیفزاید.

دراین جلسه آقای مرتضی پورحسن ازاعضای فعال انجمن نجات که بارها برای رهایی برادرش اسماعیل پورحسن از اسرای پیوسته به فرقه رجوی با تحمل رنج ومشقات فراوان به کشور ناامن عراق سفرکرده وروزها وهفته ها درمقابل پادگان عراق جدید بمنظور دیدار و ملاقات حضوری با عزیزش به تحصن وبست نشسته بود ضمن تبریک بمناسبت فرارآقا داریوش از زندان رجوی و بازگشت به کانون پرمهر خانواده اش از ایشان پرسیدند که میخواهم بدانم حضورخانواده ها درمقابل پادگان عراق جدید درراستای بیداری اعضای غافل و مغزشویی شده تشکیلات مخوف رجوی به چه میزان موثراست واینکه این صدای در گلو خفته به گوش شماها میرسید یا نه و خواهشمندم دراین خصوص مقداری برایمان توضیح بدهید. در خلال پرسش آقای مرتضی پورحسن چهره آقا داریوش جدا دیدنی بود خیلی عمیق شده بود ومقداری هم مضطرب بنظر میرسید طوری که درپاسخ به سوال مطرحه آهی کشید وگفت:
بغایت خوشحال شدم که دارم با عضوی از خانواده اسماعیل پورحسن صحبت میکنم. راستش نمی دانم چه بگویم یک حالی به من دست داد و خیلی از خاطراتی که با اسماعیل داشتم دریک آن در ذهنم زنده و فعال شد ایکاش فرصت میشد تا میتوانستم اسماعیل را هم متقاعد میکردم و پوشال های ذهنی ساخته و پرداخته تشکیلات رجوی که هرعضو اشرفی یدک میکشد، کنار میزدم و با خود از سیاج فراری میدادم. واقعا اسماعیل منتظر یک تلنگور از بیرون است خواهش دارم شما بعنوان عضوی از خانواده اش با حضور در مقابل پادگان عراق جدید کمکش کنید تا این پیام به وی برسد که برغم دروغ بزرگ سران سازمان دریابد که درصورت خروج از سازمان پشت و پناهی دارد و میتواند تحت حمایت خانواده خود از زندان رجوی برای همیشه کنده شده و در کنارخانواده اش به آرامش برسد.
درخصوص حضور خانواده های گرامی و معزز و چشم انتظار در مقابل پادگان عراق جدید باید بگویم که نقش چشمگیر و جدی در تغییر و چرخش اوضاع و احوال تک تک ما داشته است. ببینید سران سازمان ساعتها برایمان حول وضعیت اشخاص حاضر در اضلاع پادگان عراق جدید دروغ بافته بودند درابتدا واقعا ما باورمان شده بود که تمام حضار تحت عنوان خانواده دنبال ملاقات با ما هستند و به ما القاء شده بود که تماما از اعضای وزارت اطلاعات هستند که درپوش خانواده بدنبال ما آمدند تا به ایران ببرند وشکنجه واعداممان بکنند. من ازحیرت وتعجب شما متعجب نمی شوم باورکنید که ما ازکانال سازمان اطلاع رسانی میشدیم و خبردقیق و واقعی به ما نمیرسید لذا هرآنچه که سازمان برایمان دیکته میکرد مغزشویی می شدیم و به باور و یقین میرسیدیم. وعلاقه دارم اذعان بکنم که همین حضور لاینقطع خانواده های دردمند درمقابل پادگان عراق جدید بود که ماها به حقیقت برسیم که بابا حضار متحصن و مقاوم در مقابل پادگان عراق جدید واقعا ازخانواده های خودمان هستند. بعدازآن بود که ما به بهانه های مختلف فرصتها را می قاپیدیم تا به پیامهای خانواده های خود گوش کنیم و روحیه بگیریم.
عمده بچه هایی که موفق به فرار شدند ازهمین خانواده ها انگیزه گرفتند وخود را پس از فرار از زندان رجوی به نیروهای عراقی معرفی کرده و نزد خانواده ها میرفتند از جمله خودم متعاقب فرارم از زندان رجوی داوطلبانه چندهفته ای را نزد خانواده ها بودم وبا آنها همدردی میکردم. در اسفند ماه گذشته خودم صدای خانواده بهروز ثابت را ازطریق بلندگو شنیدم که خواستار ملاقات با وی شده بودند. آنجا بود که احساس کردم خانواده های گیلانی و چه بسا خانواده خودم هم بوده باشد و نطفه جدایی و فرار از شر رجوی در ذهنم بسته شد تا اینکه بالاخره چندماه بعد توانستم طرح فرارم را عملی کنم طوری که الان درمیان شما و خانواده خود قرارگرفتم.
ازفرصت بدست آمده دوست دارم نه تنها به خانواده های زحمتکش گیلانی بلکه به تمام خانواده های چشم انتطار از اقصی نقاط ایران استدعا کنم که به نقش خود در راستای رهایی و آزادی عزیزانتان از زندان رجوی کم بها ندهید و خصوصا در ضرب الاجلی که تا پایان سال 2011 دولت عراق برای خروج تشکیلات فرقه رجوی ازعراق تعیین کرده است به سوی پادگان عراق جدید حمله ورشوید وخواهان دیدار حضوری فرزندان خود از نماینده سازمان ملل بشوید و مطمئن باشید که بی شک عزیز دربند خود را درآغوش خواهید کشید وبا خود به وطن و کانون خانواده خواهید آورد.
درپایان جلسه دوساعته بازگشت آقا داریوش به وطن و کانون گرم و پرمهرخانواده، آقا داریوش قول مساعد دادند که برای رهایی دوستان سابق خود درکنارخانواده های چشم انتظارگیلانی و انجمن نجات حضور اکتیو و فعالی داشته باشند و از همیاری و همدردی خود فروگزار نکنند.