آقای ریئس جمهور، در روزهایی این نامه را برایتان می نگارم که ماجرای پر توهم و نه شاید قابل قبول ارتباط دولت ایران با طرح ترور سفیر کشور عربستان سعودی را در مصاحبه اخیر رسانه ای اعلام نمودید. صرف نظر از اینکه بنظر میرسید اول و آخر این موضوع از هر زاویه قابل بررسی جمع و جور نبود. و حتی نتوانست صاحبان افکار عمومی و رسانه ای را قانع کند. چرا که موضوع در حد اتهامی اعلام شده بلوکه شد و هیچ مستنداتی نه به مسئولان ایرانی و حتی جامعه رسانه ای ارائه نگردید. و شایسته خواهد بود دولت امریکا با سرفصلی جدید به روابط خود با دولت و ملت با تمدن و تاریخ ساز ایران گفتمان داشته و به حاکمیت آن احترام گذارده و در مسائل منطقه ای و جهانی به نظرات سازنده آن اهمیت دهد. و لیکن مواردی را هم می خواستم در ادامه حرفهایم پیرامون اهمیت تروریسم برای جنابعالی بگویم:
1- آقای ریئس جمهور، آیا لازم می دانید کمی هم به فعالیت عناصر و نفرات گروه تروریستی مجاهدین خلق در راهروهای مجالس کنگره و سنای کشورتان نظری داشته باشید؟ که علیرغم ثبت اسم شان در لیست تروریستی و با تامین منابع مرموز مالی مرتبا در صدد تطمیع آزادانه نمایندگان آن کشور بر می آیند و تصادفا به لحاظ منفعت طلبی نمایندگان در این خصوص موفق اند. آیا لازم نمی شمارید کمی هم دردرون سیستم اجتماعی و سیاسی ایالات متحده با مقوله تروریسم مبارزه درست و تعریف شده خود را داشته باشید و به عبارتی آن را خوب و بد نکنید.
2- به جرات می توانم بگویم هنوز ایالات متحده امریکا سازمان مجاهدین خلق را بخوبی نشناخته است. آیا می دانید و یا می خواهید برایتان یادآور شوم که در زمان سفر سیاسی پرزیدنت نیکسون در سال 1972 میلادی، سازمان مجاهدین خلق، خودروی مستشار نظامی امریکا در تهران را منفجر و او را کشتند؟ ویا درجایی دیگر زمانیکه قرار بود پرزیدنت نیکسون در ورودی قبر رضا شاه دسته گلی قراردهد، روز قبل اش همان محل را با بمب منفجر کردند. ویا در همان چند روز مسافرت سیاسی ایشان بیش از شش انفجار تروریستی را جهت اعتراض به سفر ایشان در تهران انجام دادند. می دانید که بمب سلاح دوست داشتنی و منتخب مجاهدین است و آنان به کرات در سی سال اخیر نیز از آن برای کشتن مقامات عالی رتبه این کشور و حتی مردم عادی استفاده نموده اند.
3- سازمان مجاهدین اکنون بعد از چندین مرحله کشته سازی اعضای خود چه از طریق خودسوزی در شهر پاریس و چند شهر اروپایی تا تشویق و اجبار اعضای خود در کمپ اشرف برای ایجاد درگیری با نیروهای محافظ عراقی، بیش از پیش منزوی ودرحال ازدست دادن نیروها در اجتماعات ایرانی داخلی و خارجی و تبدیل شدن به یک فرقه تمام عیار میباشد.
4- بنظر میرسد رهبر فراری مجاهدین با دخالت و حمایت های مقطعی و ابزاری آن کشور به گذران زندگی پرنکبت خود ادامه میدهد. آیا در مقام انصاف این حق را به مردمان سایر کشورها هم میدهید آنان نیز اینگونه آشکارا و یا پنهان به حمایت از رهبران تروریست مخالف منافع امریکا در سراسر جهان مبادرت نمایند و با دادن سلاح و تغذیه مالی آنان حمایت کنند ؟
5- جناب آقای اوباما، بسیار علاقمندم حرفهای اینجانب را که زمانی عضو گروره تروریستی مجاهدین خلق بودم را به دقت می شنیدید و اهمیت می دادید تا با تغییر لازم در اجرای رفتار متناسب ولیکن سخت علیه تروریسم و نوعا مجاهدین خلق، فرازهای خطرناک و بحرانی را علیه منافع کشورتان با حمایت از این گروه تدارک نمی دیدید. فرید