آقای سعید باقری در بندی: دوست دارم به نکته ای اشاره کنم یک روز که باد شدیدی می آمد ایده ی جالبی به ذهن من و سایر بچه ها زد که متن ها و اعلامیه های روشنگرانه در رابطه با وضعیت مطلوب افراد جدا شده در ایران و واقعیاتی را که بچه ها در اشرف به دلیل اختناقی که در آنجا وجود دارد و هیچ اطلاعی ندارند به طور دست نویس نوشته به داخل اشرف توسط بادی که میوزید، بفرستیم وقتی این کار را انجام دادیم در کمال تعجب مشاهده کردیم نیروهای رده بالای سازمان شبانه با چند خودروی آیفا در بیابان های اشرف به دنبال این اعلامیه ها هستند تا آنها را جمع کنند تا متن ها و اعلامیه ها به دست نیروهای رده پایین که در قلعه اشرف زندانی هستند، نرسد!! این کار واقعا مضحک و خنده دار بود. سران سازمان به چه روزی افتاده اند که از چند تا اعلامیه و کاغذ دست نویسی که باد آنها را به داخل اشرف میبرد وحشت دارند و سراسیمه به دنبال این بودند تا آنها را جمع آوری کنند.
آرش رضایی: آقای باقری از رفتار مضحک سران مجاهدین گفتند از اینکه آنها از پیام جدا شدگان به افراد در اشرف بشدت آشفته حال هستند براستی واکنش رهبران مجاهدین مایه شگفتی در روزگاری ست که به عصر تحولات دموکراتیک از آن یاد میشود. هراس و واهمه داشتن از پیام کسانی که مدت های زیادی در مناسبات مجاهدین بسر بردند خود مایه حیرت و تاسف است. دوستان جدا شده برای گفتگو و دیالوگ سازنده به اشرف میروند تا با همرزمان سابق خویش حرف بزنند این امر کاری و رفتاری طبیعی است اما سران مجاهدین همانگونه که دوستان شرح دادند بشدت مانع دیالوگ آنها با افراد در اشرف می شوند این یعنی استبداد و میل شدید به تک صدایی در عصر انفجار اطلاعات. باید از سران مجاهدین پرسید براستی اگر آنها به دموکراسی و بیان آزادانه افکار باور دارند همانطور که خانم مریم عضدانلو در سخنرانی های خود در برابر برخی از پارلمانترهای اروپایی شعار می دهد و از آرمان دموکراسی خواهی حرف میزند پس چرا به جدا شدگان و کادرهای تشکیلاتی با سابقه مجاهدین اجازه و امکان گفتگوی متقابل با نیروهای مستقر در اشرف را نمی دهند؟ آقای ناصر سید بابایی: واقعا باید رهبری مجاهدین به پرسش آقای رضایی پاسخ دهد سران مجاهدین چرا باید از اینکه جدا شدگان با سابقه ی مجاهدین برای دیدار و گفتگو با افراد و همرزمان سابق خود به اشرف میروند وحشت کنند؟ اگر آنها منطق دارند اجازه بدهند تا باب گفتگو باز شود. خوب است به موردی اشاره کنم در یکی از روزها که از صبح تا عصر در ضلع شرق اشرف بودیم یکی از آیفاهای گشت اضلاع به رنگ سفید از کنار قرارگاه 12 در حال تردد بود و از کنار بغل سیم خاردار سیاج می گذشت افراد داخل آیفا به ما فحش میدادند من راننده ی آیفا را شناختم، او ولی محمدزاده بود. یکی از F دسته ها که M قدیم بود. اهل مازندران و در یگان مجید شکوه زاده که در یگان ما بود فعالیت داشت و به عنوان راننده ی BMP1 شناخته می شد. من بلافاصله وی را صدا زدم به محض این که محمدزاده فهمید او را شناختم سرش را از ماشین به داخل برد ساکت شد و دیگر فحش نداد در مقر ضلع شرق شاهد بودیم با ورود ما به آنجا نگهبانان به جای 4 نفر 6 نفر شده بودند به محض رسیدن ما شروع به فحش دادن کردند. ما نیز بعد از استقرار شروع به دادن پیام و افشاگری کردیم که بعد از نیم ساعت تمامی آنها ساکت شدند به پشت خاکریز رفته و خودشان را مخفی کردند. بعدا وقتی شب شد همانطور که آقای سعید باقری توضیح داد مشاهده کردیم متن ها و اعلامیه های روشنگرانه ی بچه ها را که وزش باد شدید به داخل اشرف برده بود مسئولین مجاهدین شبانه با استفاده از نورافکن های T72 و آیفاهایی که حامل نفرات FA ها بود سریع و شبانه جمع آوری میکنند که به دست نفرات پایین رده نرسد. پس میتوان نتیجه گرفت که رهبران مجاهدین دروغ می گویند به آزادی بیان و ابراز نظر یا دموکراسی اعتقاد دارند و گرنه مانع پیام بچه ها به افراد در اشرف نمی شدند. آقای قادر رحمانی: در هر حال پیام جدا شدگان باعث بیداری بچه ها در اشرف می شود. آنها با شنیدن واقعیاتی که ما بیان میکنیم ذهنیت شان متزلزل میشود و به فریبکاری مسئولین اشرف پی میبرند کمترین تاثیری که پیام ما جدا شدگان دارد اینکه بچه ها در اشرف می فهمند و اطمینان پیدا میکنند اگر فرار کرده و به ایران بازگردند امکان زندگی عادی را مثل همه شهروندان ایرانی خواهند داشت و فرصت دوباره ای برای سعادتمندی و خوشبختی پیدا میکنند.
ادامه دارد…
مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی