فرقه رجوی و تمرین انزوا

در خبری که دیروز در رسانه های ایرانی و خارجی منتشر شد آمده بود که یک تیم روسی برای مدت یک سال و نیم یعنی بیش از پانصد روز را در یک محیط کاملا جدا از سایر افراد و بدور از ارتباط با دنیای خارج و افکار عمومی بسر بردند. آنها این تمرین را «تمرین زندگی در انزوا» نام نهادند. علت انجام این تمرین هم این است که این افراد چون میخواهند به کره مریخ سفر کنند میخواهند این مدت زمان را کاملا یکبار بصورت عملی تمرین کنند. پس از پایان این مدت زمان آنها به خانه و زندگی خویش برگشتند. آنها که این دوره را بسیار سخت ارزیابی می کردند گفتند انجام آن عملی است و قابل اجرا میباشد.
تا اینجا شرح یک خبری بود که شاید اغلب خوانندگان آنرا در رسانه های عمومی شنیده یا دیده باشند اما آنچه که مرا واداشت این خبر را بازگو کنم این است که تشابهی که با فرقه رجوی در آن دیدم. اگر این افراد تنها یک سال و نیم توانستند زندگی در انزوا و بدور از جامعه را تمرین کنند گرفتاران در فرقه رجوی و «اشرفیان» مفلوک بیش از بیست سال و در برخی موارد سی سال است که دارند این زندگی را تمرین می کنند و رجوی با وقاحت تمامی می گوید که «کردیم و شد».
راستی چه خوب می شد دست اندرکاران فرستادن افراد به فضا و کره مریخ می آمدند از فرقه رجوی می پرسیدند که آیا زندگی در انزوا برای انسانها امکانپذیر هست یا خیر؟ چون این فرقه سالهاست که زندگی در انزوا را روی افراد تمرین میکند آنهم نه زندگی در انزوا با استانداردهای جامعه. بلکه زندگی با انزوا با فشار مضاعف، زندگی در انزوا با فشار روحی با نشست های مکرر و بی پایان که روح و جسم انسان را خسته کرده و در هم میشکند.
تمامی کسانی که مدت زمانی در این فرقه بوده اند و از آن جدا شده اند بخوبی می دانند که لحظه جدایی و پا را از چاردیواری این سازمان جهنمی بیرون گذاشتن چه لحظه شیرینی است. لحظه ای که برای خیلی ها در آن فرقه در حد یک رؤیا است و غیر ممکن!!
همینطور کسانی که از این فرقه جدا شده اند بخوبی می دانند که وقتی به جامعه و زندگی عادی برمیگردند سالها بایستی بگذرد تا بتوان این رشته ها و زنجیرهای کثیفی که این فرقه در مغز و روح افراد تنیده را باز کنند و بتوانند مثل یک فرد عادی به زندگی شان بپردازند. راستی که اگر جنایتهای رجوی را که بیشمار است را بخواهیم درجه بندی کنیم از نظر من قبل از همه ویران کردن روح و جسم هزاران نفر است که سالهای سال در حصاری بنام تشکیلات نگهداشته و همچون موش آزمایشگاهی همه ترفندهای فرقه ای را روی آنها آزمایش میکند و آنها را نیست و نابود میکند.
من بخوبی میدانم که خیلی از افراد درون فرقه دیگر به لحاظ روحی کاملا مرده و از دور خارج هستند و دیگر فقط یک جسم حیران است که بدون روح زندگی میکند و برخی دیگر هم که متاسفانه حتی به لحاظ جسمی هم از بین میروند و یا بدست خود فرقه به کشتن داده می شوند. این است سرنوشت نسلی که توسط رجوی ربوده شد و اسیر مطامع قدرت طلبانه این جنایتکار قرن قرار گرفت.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا