کمپ موقت ترانزیت، مکانی که اعضاء فرقه رجوی بدانجا منتقل میشوند تا مصاحبه و مقدمات پناهندگی و پذیرش به کشورثالث برایشان فراهم شود در محتوا کمکی زیادی باین اعضاء از این جهت که بتوانند آزادانه و بدور از فشارهای تشکیلاتی، تصمیم برای آینده خود بگیرند نخواهد کرد! واقعیت اینست که رجوی، روابط و مناسبات تشکیلاتی فرقه خود را به گونه ای شکل داده است که اعضاء برای انجام کوچکترین کارهای اجرایی و روزانه هم نیازمند هماهنگی و چک با مسئولین خود هستند چه رسد به تصمیم گیری برسر آینده شان و خروج از سازمان و پناهندگی! پیش بینی برای کسانی که سالیان در این فرقه بوده اند کار زیاد دشواری نیست که موضوع نشستها و فضای کمپ موقت ترانزیت این روزها به چه گونه ای است؟ از صبح تا شب نشستهای تشکیلاتی و توجیهی با نیروها برسر اینکه چطور برخورد کنید؟ چه جوابهایی بدهید؟ مرز سرخها چه ها هستند؟ واینکه کاری کنند که پروسه این مصاحبه ها بیشتر و بیشتر به درازا بیانجامد! چراکه ازنظر مسئولین سازمان، اصل اساسی ماندن هرچه بیشتر در عراق واکنون که قرارگاه اشرف حتی در چشم انداز هم در کارنیست، ماندن بیشتردر لیبرتی است! واضح است در چنین فضایی، نیروهایی که سالیان سال است که عادت کرده اند کسی دیگر برای همه چیزشان تصمیم بگیرد نمیتوانند از خودشان اراده ای داشته باشندو قدرتی برای تصمیم گیری ازخودشان نخواهند داشت.و بدیهی است که تمام جوابهایی که به مصاحبه کنندگان هم میدهند جوابهایی بدور از واقعیت است. یعنی عین آن فضای تشکیلاتی که در اشرف داشتند را در کمپ موقت هم براه میاندازند و مانع از آزادی نیروها در انتخابشان خواهند شد!
در همین جا توجه ارگان یا سازمانی که مسئولیت مصاحبه باین افراد را دارند بعنوان کسی که بخوبی با شیوه ها و تاکتیکهای کاری این فرقه آشنااست باین نکته جلب میکنم که فرقه رجوی را با دیگر سازمانها یا فرقه های دنیا که تاکنون دیده یا در خصوص آنها مطالعه داشته اند یکسان نبینند!مسئولین فرقه با کار مستمر و چند ده ساله بروی ذهن و ضمیر نیروهای خود آنان رابه موجوادتی ماشینی تبدیل کرده اند که هر برنامه ای که بآن بدهید بدون فکر کردن و داشتن نظر و سلیقه همان را اجرا میکنند!لذا اگر مایلید که این وقت و انرژی و این مصاحبه ها نتیجه مطلوب و واقعی خود را داشته باشند لازم است که با علم باین موضوع با این افراد برخورد شود.کماینکه تا همین جا هم اگر به جوابها و نحوه برخورد نیروها توجه کنیدخواهید دید که همه یک شکل جواب میدهند و شیوه کار یکی است.در این خصوص پیشنهاد من این است:افرادی راکه برای مصاحبه انتخاب میکنید، به مدت چند روز و بدون ارتباط باهم نگاه دارید تا این افراد بتوانند هرچند دراین زمان کم، بدون فشار تشکیلات و بدور از بکن و نکن های فرمانده هان خود، کمی به آینده خود فکر کرده و تصمیم بهتری بگیرند!اگر خانواده هایشان هستند اجازه دهید که این افراد بدون اطلاع مسئولین سازمان با فرزندانشان دیدارکنند. حتی کسانی از ارگان یا سازمان خودتان(مصاحبه کننده) قبل از مصاحبه بطور جداگانه باین افراد صحبت کنید واز دنیای خارج از اشرف و لیبرتی و مجاهدین برایشان صحبت کنید تا این افراد متوجه بشوند که دنیا خیلی بزرگتر از محوطه یگان و کمپشان است!چراکه همانطور که دربالاهم اشاره کردم این افراد به معنی واقعی کلمه بمانند اصحاب کهف که بتازگی از غار بیرون آمده اند، هیچ از دنیای خارج از خودشان نمیدانند! این افراد از گفتگو با کسی غیر از خودشان میترسند. این افراد از زندگی در جامعه عادی بمانند میلیاردها انسان دیگر هراس دارند. واین دقیقا به عمق ایدئولوژی عقب افتاده و متحجر رهبرشان مسعود رجوی برمیگردد که رمز بقاء خود را در قطع ارتباط اعضاء با دنیای خارج از خودشان میداند!
مراد