تاثیر زهر جابجایی و پرت و پلا گویی های اخیر رجوی شیاد

بعد از مدتها دوباره رجوی جنایتکار سر از سوراخ موش در آورده و در برنامه ای به مناسبت چهارم خرداد به تکرار حرفهایی پرداخته که اصلا معنا و مفهومی نداشته و سعی کرده تا دوباره به اعضای روحیه باخته خود در رابطه با انتقال به کمپ موقت ترانزیت روحیه داده تا شاید بتواند جلوی فرار افسار گسیخته در کمپ جدید را بگیرد.
در این رابطه وی باز هم به نشخوار حرفهایی پرداخته که اصلا جدید نبوده و سعی داشته با به میان کشیدن حرفهای بنیان گذاران سازمان به اعضای روحیه باخته خود امیدواری دهد که بله پیروزی در دسترس است!!. اگر طی این سالیان به حرفهای رجوی ها توجه کنیم متوجه می شویم که وی فقط قصد فریب دادن اعضایش را دارد هر چند این بار غلام حلقه بگوشش عباس داوری نبود که حرفهای عالیجناب!! را تایید کند ولی وی سعی کرد با خرج کردن نام آنان بار دیگر به اعضای وارفته خودش روحیه داده که باید روی پیمانی که با وی بستند استوار بمانند!!.
رجوی پلید در این مراسم با آسمان و ریسمان بافتن این مسئله که بله ما در راه مبارزه استوار هستیم و دنیایی اکنون به حمایت از سازمان برخواسته و دور نیست که سرنگونی خیالی وی محقق شود اشاره نموده، ولی از خروج خفت بار سازمان از اشرف چیزی به میان نیاورد و سعی کرد با رندی و شیادی تمام روی شکست سازمان خاک پاشیده تا جوابگوی همگان نباشد.
چرا رجوی هر بار گروهی از اعضای فرقه که قرار است به کمپ موقت ترانزیت انتقال داده شوند باید توسط وی توجیه شوند؟!! او به خوبی دریافته که رفتن به محل جدید باعث ریزش نیرو شده و به همین خاطر هم در این مدت کم تعداد زیادی فرار کردند و اکنون او سعی دارد با راه اندازی این گونه شوهای مسخره جلوی فرار را بگیرد هر چند که این گونه نشست ها دیگر دردی از وی دوا نخواهد کرد. او متوجه شده که رفتن از اشرف جام زهری بود که خانواده ها به گلوی وی ریخته و دیگر راه گریزی ندارد.
وی که از فرارهای اخیر مانند مار زخمی به خودش می پیچید سعی کرد با شیادی تمام باز هم دست به فریبکاری زده و در این نشست عنوان نمود که ما همیشه گفتیم که اگر هر کسی قصد جدا شدن داشته باشد خودمان کمکش می کنیم و یا خودمان هزینه زندگی او را تامین می کنیم و اسناد آن هم موجود است و در ادامه عنوان نمود که در مبارزه ما این طبیعی است که تعدادی در این راه کم بیاورند و…
سئوال این است این همه زندان و شکنجه و ضرب و شتم و کشتن افراد زیر شکنجه در مناسبات سازمان برای چه بود و چرا افراد به خاطر فشارهای تشکیلاتی دست به خودکشی می زدند. سال قبل محلی که بدست نیروهای عراقی افتاد مدارکی پیدا شد که نشان می داد اگر کسی قصد جدا شدن از سازمان را دارد حکمش اعدام می باشد حالا دم خروس دروغ گفتن های رجوی فریبکار بیرون زده و همه این شعر و شعارها به مفت نمی ارزد و فقط مصرف داخلی داشته تا بتواند جلوی فرار در محل جدید را بگیرد.
رجوی جنایتکار در یک عقب نشینی آشکار عنوان نمود که شکل مبارزه عوض شده و فرقه برای پیشبرد مبارزه از ابتدا درگیر زمین و اشرف نبوده حال سئوال این است که پس چرا برای رفتن به محل جدید سران فرقه باز هم سنگ اندازی کرده و نمی گذارند که باقی مانده افراد به آنجا منتقل شوند؟
او که از حمایت همه جانبه نمایندگان و سناتورهای بازنشسته غربی دم می زند چرا از آنان نمی خواهد که حداقل تعداد کمی از نفرات را به کشورهای شان برده و پناهندگی بدهند؟!! درد رجوی پناهندگی این افراد نیست بلکه سعی دارد تا لحظه آخر باز هم تعدادی دیگر را به کشتن دهد.
ماهیت ضد انسانی رجوی برای همگان روشن شده و خرج کردن خون کشته های اعضای اولیه سازمان هم مشکلی از وی حل نخواهد کرد باید توجه داشت که اگر آنان هم بودند راه و رسمی هم چون وی را دنبال می کردند و در خیانت و جنایت دست کمی از وی نداشتند چرا که ایدئولوژی این فرقه روی خیانت و جنایت و وطن فروشی بنا نهاده شده است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا