اخیراً نشریه یواس نیوز مقاله ای طولانی درباره تلاش های لابی های مجاهدین و حامیان امریکایی این گروه تروریستی منتشر کرد. توضیحات کریم سجادپور درباره این که چرا این همه امریکایی این گروه را در اغوش می گیرند:
سجادپور، تحلیل گر کارنگی، جالب می داند که این همه سیاستمدار از گروهی با سوابق عجیب و غریب حمایت کردند. وی درباره این حمایت سیاسی گفت: « در برخی از موارد علت آن طمع است، در برخی موارد ناآگاهی و در مواردی هم قضاوت شدیداً غلط و در بیشتر موارد همه این ها….»
آنچه من هنوز نفهمیده ام این است که چگونه این همه افراد سرشناس و بلند پایــــه می توانند به واقع درباره گروهی که مرتباً از آن حمایت می کنند چنین ناآگاه باشند. اگر آن ها به سادگی با انگیزه دشمنی با ایران اتحاد با یکی از نفرت انگیز ترین متحدهای ممکن را بــــــر می گزیدند، قابل درک تر بود. این از میزان ننگ و رسوایی معلق زدن آن ها با تروریست ها کم نمی کرد اما به طرز طعنه آمیزی معنی دار بود. آنچه اکنون معنی نمی دهد این است که چگونه همه این افراد سرشناس می توانند چنین تمام و کمال درباره سوابق گروهی که از هدفش پشتیبانی می کنند، ناآگاه باشند. در برخی مواقع، دفاع ناآگاهانه قابل اعتبار نیست. در حالی که روشن است که حامیان امریکایی مجاهدین خلق درباره تاریخچه گروه بسیار کم می دانند، چرا دیگران باید به قضاوت آن ها مبنی بر این که این گروه نباید در فهرست سازمان های تروریستی خارجی بماند، اعتماد کنند؟
کلارنس پیج، مقاله نویس نشریه شیکاگو تریبون باید در دسته کسانی که قضاوت غلط داشتند قرار بگیرد و بر عکس دیگران وی فقط یک بار در مراسم مجاهدین شرکت کرده است. در زیر بخش جالبی از ستون تازه وی درباره شرکتش در گردهمایی ماه گذشته مجاهدیــن را می بینید:
در یکی از چندین ایمیل پر حرارتی که از سوی خوانندگان حامی من به شیوه ای مشابه آمده بود، پرسیده شد: « چرا به تو خرده می گیرند؟ چرا خبرنگاران دنبال بقیه کله گنده هایی که برای سخنرانی پول های هنگفت گرفتند نمی روند؟ » پاسخ صریح این سئوال این است که آن ها برای روزنامه ها کار نمی کنند.
در واقع برخی خبرنگاران، مانند جاستین الیوت، ماههاست که برای شناساندن فعالیت های مجاهدین خواهی مقامات، سیاستمداران سابق و افسران نظامی بازنشسته کار می کند. این خبرنگاران برای مدتی به دنبال حامیان مجاهدین رفتند، بنابراین اگر فکر کنیم که پیج با انتقاد بیشتری نسبت به آن ها مواجه شد بی معناست. علت این که آن افراد دیگر مورد انتقاد شدید از سوی هیچ کس قرار نگرفتند این است که عموماً آن ها دیگر پاسخگوی هیچ سازمان و کارفرمایی نیستند. بدین ترتیب، آزاد هستند که حمایت خود را به هر طریقی که هیچ کس دیگری مثل پیج نمی تواند، تقدیم یک گروه تروریستی کنند. هر چند که به نظر می رسد همه آن ها در حــــال « حمایت مادی » از یک گروه تروریستی هستند، هیچ خطر واقعی آن ها را تهدید به مواجه شدن با اتهام نمی کند.
گزارش اخیر همچنین کمی بیشتر به عمق منابع مالی لابی گری های مجاهدین می پردازد. قبادی می گوید که بیشتر حمایت مالی مجاهدین خلق از سوی ایرانیان تبعیدی تأمین می شود. در حالی که وی نامی از حامیان امریکایی گروه نمی برد، پایگاه اطلاعاتی سنا فاش می کند که انجمن ایرانی امریکایی تگزاس شمالی و انجمن ایرانی امریکایی کالیفرنیای شمالی بیشترین فعالیت را داشته اند. ده ها نمونه مشابه از این گروه های انجمنی پس از بسته شدن دفاتر مجاهدین خلق در واشنگتن در سال 2003 به وجود آمدند، اما از آن پس بسیاری از آن ها ناپدید شدنـد. درخواست های ما برای اظهار نظر از سوی این دو گروه حمایتی بی پاسخ ماند اما روشن است که منابع مالی هنگفت و نفوذ بسیاری داشته اند.
انجمن ایرانی امریکایی تگزاس شمالی و انجمن ایرانی امریکایی کالیفرنیای شمالی به شرکت های لابی کننده در واشنگتن هزاران دلار داده اند تا برای قطعنامه ها در کنگره امضاء بگیرند.این شرکت ها گفتند که آن ها هزاران دلار به لابی سخنرانان دادند.
اواخر هفته گذشته گزارش کرد که حامیان مجاهدین احتمالاً قواعد لابی گری را نقض کرده اند. در هفته های گذشته، پرسش های تازه ای مطرح شده است درباره این که جلسات خصوصی و فراخوان های کنفرانس و دیگر تماس ها با مقامات در وزارت امور خارجه و دیگر بخش های دولت در یک سال گذشته مستلزم ثبت نام کردن حامیان سازمان به عنوان لابی کننده یا عوامل یک گروه خارجی بوده است.
طبق قوانین فدرال، حامیان سازمان های تروریستی باید به عنوان لابی کننده ثبت نام کنند و درباره مشتری و درآمد خود جزئیات ارائه دهند. اما حامیان مجاهدین خلق ثبت نام نکرده اند. این ثبت نام شامل افشا کردن مبالغ دریافتی آن ها و مقاماتی که با آن ها دیدار کردند نیـــز می شود.
مقاله پست بخش دیگری از سخنان سجادپور را منتشر کرده است: « مذاکره کردن درباره این که مجاهدین خلق با مفهوم قانونی وزارت دادگستری درباره یک سازمان تروریستی می خواند یا خیر، مشروع است. اما این که ادعا کنیم که مجاهدین خلق گروه اپوزیسیون مشروع و دمکراسی خواه با پایگاه وسیع در ایران است کاملاً غلط است.» دانیل لاریسون
The American Conservative