اکنون که برنامه خروج مجاهدین از کشور عراق قطعی شده است بایستی منتظر مرگ اعضاء این سازمان بدلایل مختلف از جمله سکته یا سانحه رانندگی یا… باشیم! این موضوع خیلی دور از انتظار نبود و سازمان مجاهدین خیلی پیشتر از اینها گفته بود که اگر روزی حس کنیم که اطلاعات سازمان در خطر است هر کاری برای حفظ اسرار سازمان خواهیم کرد! الان که خروج نیروها و کادرهای سازمان از زیر چتر تشکیلات دیکتاتوری رجوی در چشم انداز نزدیک قرار دارد بدیهی است که سازمان این طرح پاکسازی کادرهای ناراضی را به اجرا درآورد. بخوبی بیاد دارم که شخص رجوی در نشستی اعلام کرده بود که هیچ چیز مهمتر از اطلاعات سازمان نیست و هرچقدر لازم باشد برای این شهید میدهیم! الان که دیگر توپ و تانک و طرح های عملیاتی در کار نیست که او بخاطرش نگران باشد… نگرانی او فقط از رو شدن جزیی تر گندکاریهایش طی چند دهه اخیر در سازمان بوده است. نگرانی اش لو رفتن با جزییات تمامی جنایات و همکاریهای پشت پرده اش با تنها دوست و برادرش صدام در راستای خیانتهایش به ایران و ایرانی بوده است. نگرانی اش لو رفتن تمامی کثافتکاریهایش در تشکیلات سازمان و سوء استفاده های او از زنان و دختران نگون بختی که با سادگی گول ژستهای توخالی او را خورده بودند است!
در خبری خواندم که یکی از کادرهای سازمان در فرانسه جدیدا در سانحه رانندگی کشته شده است. واقعیت اینست که رجوی در حذف فیزیکی نیروهای خود هم تبحر خاصی دارد وآنچنان موضوع را وارونه تعریف میکند و مریم را جلو میفرستد که اشک تمساح بریزد که نگو و نپرس! مانند مرگ مهدی افتخاری (فرمانده فتح ا…) که بعد از سالیان که او را درنشستهای مختلف خفت دادند و کوچکش کردند آخر هم گفتند که به مرگ طبیعی و یا بیماری فوت شده است! در صورتیکه همگان میدانند که اواز ابتدا مریم و انقلاب خودساخته رجوی را قبول نداشت و بارها گفته بود که میخواهد جدا شود اما این جدایی بسیار برای سازمان گران تمام میشد! چرا که جزیی ترین اطلاعات را داشت و نمیخواستند که با خروج او از سازمان این اطلاعات پخش شود!
پس ای دوستان دیروز که همچنان در اردوی رجوی باقی مانده اید بدایند که هرلحظه ممکن است دچار (سانحه رانندگی) شوید یا به (مرگ طبیعی)از بین بروید. چون تشکیلات سازمان نفس های آخر خود را میکشد و این قانون فرقه های مذهبی است که در چنین شرایطی افراد ناراضی که خصوصا حامل اطلاعات باشند را از بین میبرد!
مراد