بعد از سقوط صدام پدر خوانده رجوی و یتیم گشتن وی سران فرقه مجاهدین برای حفظ و بقای سازمان و ادامه حیات خفیف و خائنانه رجوی دست به هر کاری زد و مستمر به کرنش وعقب نشینی در مقابل آمریکا دست زد و بعد هم که دیدیم امریکا این ببر کاغذی بقول رجوی تبدیل به دوست سازمان شد و رجوی سیاست بقول خودش موازی با امریکای جهانخوار را که شما بخوانید سیاست نوکری و چاپلوسی پیشه کرد و بعد هم به دنبال این سیاست مزدوری بود که مجبور شد به یک سلسله عقب نشینی هایی دست بزند که ازجمله این عقب نشینی ها ترک سلاح و ترک خاک بود.
لذا سازمان با اجبار پذیرفت که نیروها، اشرف این پایگاه استراتژیکی فرقه مجاهدین را ترک کنند و به کمپ موقت لیبرتی منتقل گردند. حال با انتقال نیروها به لیبرتی و شروع مرحله انتقال انها به کشورهای پناهنده پذیر سران فرقه و بطور خاص رجوی ها احساس خطر کرده اند چرا که با خروج نیروها از لیبرتی تشکیلات استالینی رجوی که بصورت فرقه ای اداره می شود بطور کامل از هم می پاشد و بدتر از همه اینکه چهره کریه رجوی در دنیا بیشتر افشاء می گردد و این برای رجوی به مثابه یک کابوس هست و رجوی بهتر از هرکس دیگری از عواقب این کار با خبر هست و بخوبی می داند که چطوری در باتلاق لیبرتی گیر کرده است و نه راه پیش دارد و نه راه پس و به همین دلیل دچار یک سردرگمی و گورگیجه شده است.
لذا ما شاهد هستیم یک روز مریم رجوی در پی ولگردی هایش به این طرف و آنطرف خواستار به رسمیت شناخته شدن لیبرتی به عنوان یک کمپ پناهندگی می گردد و از بکار بردن کلمه کمپ موقت لیبرتی وحشت دارد و روز دیگر آنجا را بخاطر داشتن دیوار های بلند زندان می نامد و از طرف دیگر تحت عنوان اطلاعیه های شورای دست سازش به بهانه گیری و کارشکنی در امر پیشرفت مرحله و ریل پناهندگی نیروها مشغول هست و در این راستا ما شاهد هستیم که یک روز می گوید آنجا را آب فرا گرفته و ما را به اشرف برگردانید و روز بعد می بینیم به دنبال موج رو به افزایش فرار نیروها از لیبرتی و مصاحبه آنان با مقامات سازمان ملل در عراق و افشاگری علیه سازمان و عملکرد فرقه گرایانه اش به ترس و وحشت افتاده و این را توطئه حکومت ایران می داند که در آخرین اطلاعیه شورای فرمایشی و دست سازش چند روز پیش آورده بود. بنابر این می بینیم که فرقه رجوی بد جوری توی باتلاق لیبرتی گیر کرده است و به همین دلیل دست به تلاش های مذبوحانه ای زده و می زند تا از این باتلاق خودش را بیرون بکشد. لذا در این رابطه ما شاهد هستیم به اقداماتی نظیر: ادامه دادن به بهانه گیری و بهانه جویی های گذشته ؛ کار شکنی در امر پیشبرد ریل پناهندگی نیروها و عدم همکاری با مقامات سازمان ملل و دولت عراق در این زمینه ؛ ایجاد فشار وسرکوب شدید نیروها وجلوگیری آنها از فرار و مراجعه فردی به نیروهای سازمان ملل ؛ تهمت زدن به نیروهای سازمان ملل و ابراز ترس و وحشت شدید از فرار نیرو ها از لیبرتی و مراجعه فردی آنان به مقامات سازمان ملل در عراق که اطلاعیه کذایی اخیرشان به نقل از شورای دست سازشان آمده است و این واقعیت را وارونه جلوه داده و آنرا توسط دستگاه توطئه پرداز و توطئه شمارشان توطئه حکومت ایران نامیده اند.
اما علی رغم همه این تلاشهای مذبوحانه فرار افراد همچنان ادامه دارد و تجربه هم نشان داده است که سران فرقه با این تلاشهای مذبوحانه خودشان راه به جایی نمی برند و نمی توانند جلوی این روند رو به جلو را بگیرند و نمی توانند با این ترفندها جلوی فروپاشی سازمان فرقه گرا را بگیرند. واکنون رجوی که بدینوسیله در باتلاق لیبرتی گرفتار گشته است و هر شب و روز کابوس های وحشتناک فروپاشی سازمانش و اندیشه فرقه گرایانه اش را می بیند چاره ای جز این ندارد که خود را از آن سوراخ موش بیرون بکشد و در مقابل این اعمالی که تا بحال به سبب این عملکرد فرقه گرایانه اش علیه مردم ایران و مردم عراق و نیروهای معترض و مخالف در سازمان مرتکب شده است پاسخگو باشد که البته رجوی چه بخواهد و چه نخواهد آنروز فرا خواهد رسید.
به امید آنروز
و به امید رهایی همه نیروهای گرفتار در لیبرتی