چند روز پیش نامه عاطفی پریا کهندل 15 ساله خطاب به پدرش ؛ صالح کهندل از زندانیان منتسب به گروه تروریستی مجاهدین را در سایتی متعلق به سازمان تروریستی مجاهدین مطالعه نمودم، ابتدا باید اذعان نمایم ویرایش و تنظیم این نامه درحد و سطح یک دختر بچه 15 ساله مطمعنا نیست ونمی تواند باشد وبا رجوع به سوابق محصولات تولیدی، فرهنگی این سایت بنظر می رسد دوستان اورسوراوازی گروه رجوی زحمت تهیه و نگارش و جایگزینی آن با نام دیگری را پذیرفته اند!!؟.
ولی درهر دو حال چون مولفه های انسانی همچون پریای عزیز و خود آقای صالح کهندل که بی شک یکی از قربانیان فرقه مجاهدین بشمار می رود، دراین موضوع دخیل اند، خواستم مطالبی را به آگاهی هم این خواهر کوچکم و هموطنانم برسانم.
پریای عزیز اشک مقدس و معصومانه تو که اینک در سنین کسب خود آگاهیهای انسانی و اجتماعی هستی و در آن قدم می گذاری بلاشک بایستی نه برروی کف پوش سالن ملاقات زندان که بایستی بر رودهای میهن بزرگ مان جاری شود یعنی تو به عین و فکرت ببینی و دریابی که رهبری جریان موسوم به مجاهدین چرا در سال های دفاع و جنگ تحمیلی علیه مردم ایران در کنار صدام حسین ایستاد چرا برای کشتن و کشته شدن سربازان ایرانی پول و هدایا از اربابش دریافت نمود. تو نوجوان این مرز و بومی. مطمئنا وضعیت پدرت آمیخته با سوءاستفاده های بد و زشت ضد میهنی است که رجوی آن را درست کرده و برنامه ریزی نموده تا امثال چنین افرادی را برای تامین اهداف کورش بکار بگمارد. تو با استفاده از سخنان اعضای باسابقه و جدا شده از سازمان که بعضی هایشان در داخل کشورند و بعضی ها هم اکنون در کشورهای اروپایی به زندگی سالم خودشان برگشته اند ؛ میتوانی عمق خیانت گروه رجوی به اعتماد صادقانه اعضای گرفتار در سازمان را دریابی. همه اینها هم روزی برای آمال و آرزوهای خود به این سازمان پیوستند ولی اکنون از شرم! کج راهه رجوی را از خود دور میسازند تا راه رستگاری و شرف را بیابند.
پریا ؛ آوازهای تغییر هرانسانی جزء درمسیر تغییر خود واجتماع خود نمی تواند باشد. با توجه به هجمه ریزش های نیرویی از سازمان تروریستی رجوی طی 8 سال اخیر وافشاگری های بسیار آگاهی بخش گاهاً رده های اعضای شورای رهبری مجاهدین می توانی رنگین کمان های بسیار زیبا از درک و بصیرت را برای خود بسازی، فضایی نیک که درآن جایگاه زشت و ضد ملی موسوم به مجاهدین را به وضوح تماشا کنی. ببینی آنها که مدعی دفاع کذایی از مردم ایران بودند چگونه اعضای ناراضی خود را کشتند یا به زندان های صدام حسین سپردند , توهین و تحقیرشان نمودند و……. و حال اکنون ودراین روزها از چه اقدامات شینع و وقیحانه ای برای تهدید وارعاب اعضای گرفتار در کمپ ترانزیت جهت معانعت آنان از فرار فروگذاری نمی نمایند. رجوی اینک همگان را تهدید به افشای اخبار کذایی از مطالب ونوشته های نشست وجلساتی موسوم به غسل هفتگی می کنند که فی الواقع بیرون از چهارچوب بینش توحیدی است وصرفاً در یک تصفیه و پالایش فکری آنهم درگروه های فرقه گونه چنین سرکوب و تهدیدها رایج می باشد،
پریا، آیا شایسته نیست که آن دختر خوب و درد مند برای خودش برگی سفید درذهن اش ترسم وبرای مهین ودشمن او اندیشه کند؟
آموزه های ما بایستی هم از جنس تغییر و بروز آوری وعمق بخشیدن به نگاهمان از انسانیت باشد ولی حتماً می بایست این تغییر وکسب هر آمادگی به مسیری مرتبط بشود راه و مسیری که آرمانهای مردم اش را احترام گذارد، بردشمنان میهن اش خشمگین وبر سلحشورانش احسن بگوید. حال باید بگویم آیا براستی همان گروه مجاهدین که بدون اطلاع تو واز طرف تو چنین نامه ای را تنظیم و رسانه ای می کنند، حاضر به صدور اجازه برای ملاقات تو ومادرت در کمپ ترانزیت می باشند ؟ می دانم جواب چیست؟ نه… چون از نزدیک 5 سال است حداقل 10000 نفر از مجموع کل خانواده هایی که عزیزانی درقرارگاه اشرف داشتند برای دیدار و خوش و بش با آنان به دفعات به همان محل مراجعه ولی سازمان با گستاخی و تا این لحظه از انجام این ملاقات های انسانی طفره رفته وهمه آن بستگان را دشمنان مجاهدین لقب داده است. مگر میشود پدر و مادر پیر و خواهر و برادر اعضای حاضر در قرارگاه رجوی مامور دولت ایران باشند؟!! پس بدان وهوشیار باش آن میله های مورب زندان برای پدرت را مسلماً رجوی جهت سوء استفاده های بیشتر از پدرت و متاسفانه برای همان پدرت ساخته است تا از منافع حقوق بشری!!! آن ارتزاق نماید.