در مقدمه از همه ی خوانندگان به خاطر کلماتی که به ناچار مجبور به نگاشتن آن خواهم بود پوزش می طلبم و امیدوارم این حقیر را ببخشید. از آنجایی که آقای رجوی ضربه را درست از جایی خورده که تا دیروز به هیچوجه آن را به حساب نمی آورد و به خیال واهی فکر می کرد با چسباندن یک انگ به اسم بریده یا مزدور و خائن می تواند افراد جداشده را در جای خود میخکوب کند امروز آمده و شخصا موضع گیری می کند و خطاها را نیز به گردن رئیس جمهور منتخب خودش می اندازد که گویا خانم رجوی بدون هماهنگی اقدام به پخش یکسری پلاک بین زنان سازمان نموده و مسعود ابدا از سالن X و رقص رهایی و انداختن گردنبند بر گردن زنان نگون بخت که خانم مریم رجوی با دست خود آنها را روانه اتاق مسعود می کرده بی خبر بوده و وقتی درب اتاق خواب باز می شد اعتراض هم می کرد که چرا بدون اطلاع قبلی درب حجله مسعود باز شده و باز اصلا مسعود نبوده که برای زنان شورای رهبری سوره حجرات را خوانده و تفسیر کرده که چطور و چگونه تعداد زنان و همسران مومنین در صدر اسلام بیشتر و بیشتر بوده تا در عراق زیر چتر صدام مستبد بازار مسعود هر چه بیشتر گرم و گرمتر شود. لااقل من براین باور بودم که آقای رجوی شجاعتر از آن است که به این بادها بلرزد و خود او به ما یاد داده است که در مقابل انتقاد سکوت کنیم و انتقاد پذیر باشیم، چه برسد به این که از زیر انتقاد در رفته و آن را به گردن رئیس جمهور منتخب شورای ملی بیاندازیم.! در رابطه با انتقاد جداشدگان مجاهدین و افشاگری های آنان از شخص رجوی و سوء استفاده جنسی رجوی از خواهران عضو شورای رهبری مجاهدین آقای رجوی نه تنها حرف خود را مبنی بر انتقاد پذیری نقض کرده اند که در صدد انکار نیز برنیامده اند و این جای سوال است؟ انشاالله آقای رجوی خودشان پاسخ خواهند داد. اما کمی به گذشته بر می گردیم. آقای رجوی هیچ وقت دوستانش در زندان را لو نداده او فقط در خواب دیده بود که اگر آنها را لو بدهد حتما از اعدام نجات خواهد یافت و چون در خواب رجوی کمی بلند بلند حرف زده، ساواک از حرفهایی که درخواب زده است پی به مکان و محل اعضای مرکزیت سازمان برده و آنها را دستگیر و اعدام کرده است البته بدون هماهنگی با مسعود و مسعود را نیز به حبس فرستادند تا آب خنک بخورد. آقای رجوی اصلا با صدام مستبد و قاتل شهروندان ایرانی و عراقی نیز، هم پیاله نشده و حسابش با صدام همچون دولت در دولت البته با منافع مشترک و جدای از هم بوده و آن پول های روی میز اهدایی به رجوی از سوی مقامات بلند پایه و ژنرال های استخبارات هم بدون اطلاع رجوی و در قبال فروختن اطلاعات جنگی کشورش بوده است و تازه فیلم های منتشر شده در یوتیوپ و دنیای مجازی هم به یقین بدون هماهنگی او با دوربین مخفی گرفته شده بود و کلاه بزرگی را ژنرال های صدام بر سر رجوی گذاشته اند. آقای رجوی هیچ اطلاعی نداشتند که در دوران چک امنیتی در عراق و در اشرف افراد سازمان زیر شکنجه و بدترین اهانت ها (و به قولی خواهران شورای رهبری تا فحش خواهر و مادر به افراد می دادند) بوده اند و الا حتما دستور توقف شکنجه را می دادند و اثبات این فرمایش را نیز باید از زبان خود مسعود نقل کنم که گفتند: ”همه ی مجاهدین در زندان ها اعدام شده اند و شما که سر و مر و گنده اینجا هستید حتما ریگی به کفش دارید و باید جواب پس بدهید.” بله بدون اطلاع مسعود دراشرف طلاق های اجباری راه افتاد و به اسم انقلاب ایدئولوژیک به خورد جواهران بی بدیل داده شد. وقتی تنور آن چنان داغ بود که می شد به راحتی عزیزان خردسال را از مادرها آن هم به زور جدا و روانه اروپا کرد بله مسعود اطلاعی نداشته و اگر هم داشته با او هماهنگی صورت نگرفته است! باید پرسید چرا بدون اطلاع مسعود در جریان ۱۹ فروردین که عراق قصد خارج کردن مجاهدین از اشرف را داشت آن تعداد از مبارزین و مجاهدین را به کشتن دادند طفلی مسعود چطور در مقابل اعمال انجام شده قرار می گیرد. بابا چطور باید گفت برگ چغندر که نیست. اما واقعیت امر و ماجرای اپیدمی آقای رجوی خیلی جدیست. آقای رجوی که خود به دنبال حکومت کردن بود در عراق این زمینه برایش فراهم شده بود که تمرین سبکی با نیروهای خودش را به اجرا بگذارد یعنی مثل قذافی دور و برش را زنان احاطه کنند و نیروهایش به لحاظ روحی و روانی تا ناکجاآباد پیش بروند. باید به آقای رجوی گفت این اپیدمی تا مریم خانم هم رسید که بدون اطلاع شما به زنان شورای رهبری پلاک بدهند! آیا می دانید با طراحی و اجرای انقلاب ایدئولوژیک در بین اعضا با آنها چکار کردید!؟ مگر شما نبودید که درب تامین غرایز جنسی را به روی آنها بستید و گفتید که نباید به مسائل جنسی فکر کنند و تخلیه گاه رزمندگان شما شده بود حمام ها و دستشویی ها، مگر شما نبودید که نیروهایتان را در اشرف مجبور کردید که عمل خودارضایی را بنویسند و در جمع بخوانند!؟ چه طرح ایدئولوژیک جالبی داشت جناب مسعود رجوی، عمل خودارضایی را باید در جمع هم خواند تا این عقده ای احساس قدرت کند. اوایل شروع نشست های غسل هفتگی کسی فاکت و گزارشی نمی آورد مگر شما جناب رجوی نبودید که گفتید: ” یعنی چه فاکت ندارید انسان با دیدن عمل دو حیوان هم، غریزه اش به کار می افتد و مثال زدید که از صدای دو کبوتر به همدیگر شما باید فاکت و گزارش داشته باشید.” مگر به دستور شخص شما جناب رجوی نبود که اعضای شورای رهبری در باقرزاده همه برادران را مجبور کردند که بنویسند و بخوانند که نسبت به تحت مسئولین برادر خود نظر جنسی داشته اند و مگر شما نبودید که می گفتید در سازمان مصرف صابون بیشتر از هر چیز دیگر است و بچه ها نباید اسراف کنند و مریم نیز می گفت مسعود یک صابون را تا آخرش مصرف می کرد و حتی می گویند زمان خانه های تیمی وقتی جابجا می شدند آن تکه صابون باقی مانده را داخل دستمال کاغذی می گذاشت و با خودش می برد. معمولا نشست های روزانه بعد از ورزش با خواهران شورای رهبری بود و آقای رجوی حتما اطلاع دارند که خواهران مسئول چشمشان فقط به دستمال ها بود که کدامیک از نفرات لای انگشتش سفیدک زده است. قبول دارم جناب رجوی، یک سری از اتفاقات بدون اطلاع شما اتفاق می افتاد و می افتد مثل لاس زدن های فهیمه (اروانی) و …. با نیروهای به قول خودتان میلیشیا مثل روزبه و …. که زیاد هم از چشم ها پنهان نبود. و یا یکسری کارها مثل داستان خانم فاطمه گودرزی که فقط در ایدئولوژی شما می توان چنین اعمالی را یافت حتما باز می گوئید بدون اطلاع بوده اید و یکسری اتفاقات دیگر که حجب و حیا مانع می شود تا به صراحت آن را باز گویم ولی وقتی شما از این وضعیت اسفبار مطلع شدید چکار کردید؟ البته آقای رجوی مبادا فکر کنید وقتی جداشده ها مخصوصا خانم ها به واقعیات در تشکیلات مجاهدین اشاره می کنند و به جمعبندی می پردازند مردم دچار شک و شبهه خواهند شد و شما می توانید در این بین یعنی شکاف مسلمان بودن و عملکرد ایدئولوژیکی باز با چند کلمه مخاطبین خود را فریب دهید برعکس. همه به یقین بر این باورند که اگر شخصی می تواند به بهترین دوستش خیانت کند و زن او را (مهدی ابریشم چی یا برادر شریف) با یک کلمه (هم ردیف) از چنگ او دربیاورد آن هم در اندک زمان ممکن مخصوصا در اروپا آیا نمی تواند زیر چتر صدام و در بیابان های عراق زنان نیروهایش را یک جا جمع کند و خطبه عقد (البته ایدئولوژیک) برای آنها بخواند حالا ما سالن X رقص رهایی و لباس های توری همراه با شمع و مدال انداختن به گردن این زنان را سانسور می کنیم معادله خیلی آسان شد: رهبرعقیدتی = خانم مریم رجوی نباید بدون اطلاع رهبرش آب هم بخورد چه رسد به پخش پلاک بین زنان شورای رهبری. قادر رحمانی