بهره برداری دجالانه رجوی از ماه محرم

ملل ها و ممالک اسلامی بر اساس اعتقادات و پایبندی خود بر ارزشهای اسلامی و همچنین در تاسی از نهضت حسینی در ایام ماه محرم آنرا با عزاداری حسینی پاس میدارند و بدین وسیله حول آن ارزشهای خدایی گرد هم می آیند و به وحدت میرسند.
ملت شریف و معتقد به خدا و ائمه ایران اسلامی ما نیز از جمله آنانند و در خصوص ارزشهای خدایی در ماه محرم به عزا داری می نشینند و به خاطرمظلومیت امام حسین (ع) و یارانش و آوارگی زینب کبری (ع) که در ادامه نهضت حسینی نقش مدافع داشت و پیام رسان مکتب حسینی بود ؛ هیئت ها و دسته های عزاداری تشکیل داده و درغم و اندوه آنان اشک میریزند و ثواب می برند و میثاقی دوباره در تداوم راه حسینی می بندند و تا بن استخوان بدان باورمندند.
خوب است که بدانیم فرقه رجوی برغم ادعای مذهبی بودن وسنگ خدا و ائمه را برسینه زدن دراین وادی کجای کارند و چقدر بدان اعتقاد داشته و بطور محتوایی پایبندند!
17 خرداد 1365 رجوی که از فرانسه رانده شده بود با اشتیاق تمام به زیر قبای صدام خزید تا به قول خودش برافروزد آتش بر کوهستانها!! ولیکن خوب می فهمید که همدستی و همگامی با دشمن غدار ایرانیان علیه خاک میهن رنگ و لعاب دینی ازنوع دجالگرایانه می طلبد لذا چند روز پس از استقبال بالادستها از وزرای صدام در فرودگاه بغداد؛ شتابزده به مرقد مطهرامام حسین (ع) شتافت و بسا خزعبلات بافت و به نام و یاد آن امیر میدانهای رزم و شهادت عاشورایی, ندای "هل من ناصرا ینصرنی " سرداد شاید که از سر نهایت دجالگری ؛ آویختن به دامن ناپاک صدام دیکتاتوررا توجیه کرده و دلهایی را برباید و در امتداد راه فرقه گرایانه اش به قربانگاه بفرستد.
ازآن تاریخ به بعد هر از گاهی خود و بانو به اقتضای شرایط سیاسی و بحرانی که گریبانگیرش شده بود ؛ به مراقد متبرکه امامان در کربلا و نجف و کاظمین و سامرا و…..میرفتند تا ازنام و رسم آنان نابخردانه و خائنانه در راستای کسب قدرت و شهوت بهره برداری نمایند و متاسفانه برای اعضای داخل مناسبات هم مصرف داخلی داشته باشد که چنین هم بود و ما از جمله خودم که بعضا ازهیئت های همراهش بودم ؛ بشدت تاثیر پذیرفته و در دستگاه نیرنگ و دغل رجوی به اسارت کشیده می شدیم.
از موارد فوق الذکر که بگذریم در درون مناسبات هیچ خبری از مراسم و مناسک مذهبی نبود الا نماز عید فطر که هر سال در خدمت شازده بودیم و من هم مکبر نماز عیدفطر در کنار شازده.
 تا اینکه متعاقب فروپاشی حکومت صدام و نیاز رجوی و دستگاه دروغپردازش به دین و مراسم مذهبی خصوصا ارتباط با عشایر عراقی و عناصر استخباراتی صدام و حضور فعال آنان در قرارگاه اشرف، به ساخت مسجد روی آوردند و بر پاداشتن مراسم عزاداری در ایام محرم که تماما بهره برداری سیاسی ازآن حادثه بوده تا وانمود بکنند که مجاهدین در خاک امام حسین مظلوم واقع شدند و اینکه کماکان اعضای غارنشین خود را بفریبند که در صف کذایی رجوی با شعار دروغین اسلام خواهی ماندگار بمانند و در مقاطعی که ضرورت دارد بی آنکه بفهمند به قربانگاه قدرت طلبی رجوی فرستاده شوند. بعنوان یک عضوجداشده ازفرقه رجوی با حضور و سابقه بیست و چندساله درمناسبات فرقه ای رجوی در منتهای صداقت و آگاهی گواهی میدهم که شخص رجوی مطلقا اعتقادی به خدا و ائمه و مراسم و مناسک مذهبی ندارد و هر چه است شیادی و نیرنگ و دغل بوده که تابحال این عنصر شیطانی نام خدا و ائمه را در سرلوحه افکار فرقه گرایانه اش یدک کشیده است والبته که متاسفانه بسا انسانهایی را فریفته و به قربانگاه فرستاده است و اینکه وی بغایت شیفته قدرت و شهوت بوده و هست و خواهد بود.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا