باز هم ماه ژانویه فرا رسید و دهها تن از سران فرقه رجوی سرازیر میزگردهای تلویزیون ماهواره ای این فرقه شدند تا با شارلاتان بازی و دروغ و دغل مشغول جیب بری تلویزیونی شوند. نمایش همیاری سیمای آزادی باز هم با حضور مهدی ابریشمچی برگزار شد. این شخص درست یکسال قبل در همین برنامه با شارلاتان بازی خاصی که از مسعود رجوی آموخته است، با ادعای اینکه سال 2013 سال سرنگونی می باشد، صدها تن از هواداران خارجه نشین خود را فریب داد و ساکنان لیبرتی و اشرف را هم به استقامت فرا خواند و صدها نفر از آنان را کشته و زخمی نمود.
الان یکماه از سال 2014 گذشته و باز هم این شخص به تلویزیون آمده و بی شرمانه از مردم درخواست همیاری برای سیمای آزادی دارد. اما نکته قابل توجه حضور تعداد زیادی هوادار خارجه نشین فاقد عقل و منطق است که حتی گذر زمان هم برایشان سؤال ایجاد نمی کند که از وی بپرسند وعده های پیشین و مستمر شما چه شد؟ این بار اما مهدی ابریشمچی دم از سرنگونی در سال جدید نزد، چون می دانست که مضحکه هواداران خواهد شد و یادآور دغلکاری های پیشین او خواهد بود، برای همین این بار تنها به تعارف هایی بسنده نمود و به تعریف و تمجید نمایشگران در آن سوی استودیو پرداخت. نمایشگرانی که از قبل مثل سالهای پیشین در نقاط مختلف نشسته و پی در پی تماس می گیرند و ادعای کمک مالی و «گلریزان» دارند.
سال گذشته یکی از نیروهای فرقه تماس گرفته و مدعی شد ساکن کرمانشاه است و می خواهد 1000 دلار کمک مالی به فرقه بدهد. وی ظاهرا بخوبی توجیه نشده بود که حداقل کمک مالی خود را به ریال حساب کند. اما این بار نمایشگران تلفنی به خوبی توجیه شده بودند که اگر ادعای حضور در ایران دارند، همه کمک ها را به ریال اعلام کنند. تنها چیزی که فرقه نتوانسته بود حل و فصل کند کیفیت تماس ها بود که همگی دقیقاً یکنواخت و دارای قدرت بالا(کیفیت صدا) بود چیزی که هنوز در هیچ رسانه تلویزیونی سابقه نداشته است. دست اندرکاران سیمای آزادی هنوز به خوبی توجیه نشده اند که تُن صدای افراد را مقداری تغییر دهند تا شنونده متوجه نشود همه این تلفن ها از یک مکان است. و کاش حداقل این تجربه را به تلویزیون های صدای آمریکا و بی بی سی انتقال می دادند که آنها هم یاد بگیرند توان صوتی را ثابت نگه داشته و این همه قطع و وصل نشود. جالب است که این دو رسانه بین المللی هنوز نتوانسته اند با وجود انبوه امکانات خود صدای تماس گیرندگان را با کیفیت بالا پخش کنند و عمدتا صدا قطع و وصل شده و یا توان آن کم و زیاد می شود. به هرحال امید است در سال آینده سران فرقه فکری هم به حال این مسئله کنند تا شنوندگان متوجه فریبکاری آنان نشوند.
در این سناریو، فرقه رجوی یکی از سران تو سری خورده خود به اسم محمد حیاتی را هم به میدان آورده بودند تا دلداری داده و او را شارژ نمایند. محمد حیاتی از مسئولین قدیمی سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) است که از سال 1350 با مجاهدین در ارتباط و مدتها مسئول ابوالقاسم رضایی (برادر حبیب) بوده است. وی در سال 1365 تا 1366 فرمانده یکی از سه قرارگاه مهم مجاهدین در عراق بود اما به دلیل مسئله دار بودن از مسئولیت خود خلع و به کارهای پشتیبانی گمارده شد و مدتی نیز مسئول آموزش بود.
محمد حیاتی سالهاست با رده ای پایین در مسئولیت های مختلف دست چندم به خدمت و گذران وقت مشغول است و از افراد بشدت متناقض سازمان به شمار می رود که متاسفانه همانند مهدی افتخاری شهامت لازم برای درگیر شدن با رهبری فرقه را ندارد و علت این مشکل هم این است که طی ربع قرن برخورد و توهین مستمر، آن جسارت اولیه از بین رفته است. اما شب گذشته وی ناخواسته به نکته ای اشاره کرد که بخشی از دروغ و دغلهای سران فرقه را نسبت به اعضای اسیرشان در لیبرتی نشان می دهد. محمد حیاتی مدعی شد که علت جمع آوری بشقاب های ماهواره ای و از بین بردن آنها در ایران، وجود سیمای آزادی (تلویزیون ماهواره ای فرقه) است، و ادعا کرد که جمهوری اسلامی برای مقابله با مجاهدین آنتن های بشقابی را جمع می کند.
این ادعای نابخردانه در حالی است که همگان می دانند جمع آوری چندماه قبل این گیرنده های ماهواره ای و از بین بردن آنها در شیراز داوطلبانه بوده و کسی را به اجبار به این کار وادار نکرده بودند، ضمن اینکه جز درصد اندکی از مردم این فرقه را نمی شناسند و تقریبا اکثر جوانان ایرانی هیچ شناختی از مجاهدین ندارند و انتخابات اخیر هم نشان داد که هیچ ارزشی برای رجوی و فرقه تروریستی او قائل نیستند و منفور مردم ایران می باشند. دروغ هایی که سران فرقه به خورد اعضای اسیرشان در لیبرتی می دهند چیزی نیست جز ریزش شدید و تناقضاتی که گریبان آنان را گرفته است و با این سخنان نابخردانه می خواهند روحیه متلاشی شده افراد را آرامش بدهند.
آنچه مسلم است اینکه این ترفندها هم راه به جایی نخواهد برد و همگان می دانند که فرقه رجوی به منبع مالی سازمانهای جاسوسی عربستان و اسرائیل متصل بوده و هیچ کمبودی در این زمینه ندارد و سالانه میلیون ها یورو خرج پر کردن جیب صدها سیاستمدار بازنشسته فرنگی و عربی می کند و این بازیها جز برای مخفی کردن اتصالشان به موساد و بندر بن سلطان و جز برای درآمدزایی هرچه بیشتر جهت انجام اعمال تروریستی نیست. دول غربی بایستی هرچه زودتر این رسانه تروریستی را تعطیل کرده و به پشتیبانی خود از این فرقه خطرناک که به زودی اروپا را هم مرکز صدور تروریزیم خواهند کرد بردارند. دولت فرانسه هم اکنون میزبان خطرناکترین فرقه تروریستی در جهان است و بی تردید روزی آثار این حمایت را با گسترش فرقه گرایی در فرانسه لمس خواهند کرد.
افتخاری