مریم باز پیام نوروزی برای آن دسته که مات و مبهوت هستند می دهد و می خواهد افراد منفعل و پاسیو و آسیب دیده را باز با وعده و سراب امیدوار کند. وی با لحنی ملایم تر از سال گذشته بر آنچه مقاومت نامیده تاکید و فرقه رجوی را جمع بندی مختصری کرده است. ولی بر خلاف گنده گویی های قبلی دیگر وعده سر خرمن و زمان نداد که این شرایط تا کی به طول می انجامد و دیگر نتوانست قند در دل افراد اسیر در لیبرتی آب کند. براستی طی سال گذشته بر رجوی و گروهش چه گذشت که مریم قجر مطالب را درخصوص آن بیان کرده است؟!
از دیدگاه واقع بینانه سال 1392 در یک کلام سال به بار نشستن تلاشهای رها شدگان از فرقه و متلاشی شدن لانه و بیت العنکبوت رجوی یعنی همان اشرف بوده است.
رجوی باخت و اسبی که سالها با آن تاخت در گل فرو رفت و نتیجه اش جز رسوائی هر چه بیشتر برای وی نبود. اینکه با اصرار وی افراد در اشرف ماندن سبب کشتار عده ای در آنجا شد و رجوی به ناچار مجبور به تخلیه اشرف گردید. در ادامه سناریوهای شکست خورده وی داستان اعتصاب غذا کذائی بود که به نتیجه ای نرسید و توجهی بدان نشد و با عقب نشینی مسخره رجوی به پایان رسید.
حال خانم مریم قجر به خاطر اینکه از قافله عقب نمانده باشد باز در پیامی به مناسبت سال جدید، اشتباهات و ضربات سال گذشته را پیروزی و کلید سال جدید خواند و ادعا کرد که مصمم تر و با عزمی راسخ تر در این جبهه به اصطلاح مقاومت ایستادگی می کنند؟! چند نکته ای در پیام ایشان بود یکی اینکه لیبرتی را به مثابه زندان اشاره کرده بود که لازم است به خانم مریم قجر گفت کسی که آنجا را تبدیل به زندان و آدمها را به عنوان زندانیان لیبرتی کرده اند خود شما هستید که هیچ گونه تلاشی برای خلاصی از آنجا نمی کنید بماند مانع از آمدن نمایندگان مجامع حقوق بشری هم می شوید و آنکه مانع تراشی می کند و سنگ اندازی در پیشبرد هر چه زودتر این افراد از خلاصی می شوید. همین به اصطلاح عزم و به تعبیر بهتر لجبازی و بی عقلی شما بود که باعث شد تعدادی قربانی شوند و تعدادی هم وضعیت جسمی و روحیشان در شرایط وخیم قرار بگیرند.
جالب این هست که تازه می خواهید همان تز گذشته را امسال هم به عنوان شاقول و تراز راه امسال قرار دهید. براستی که شما سالهاست که شاقولی ندارید و راه را گم کرده اید و مسیری که می روید چاهی است که در آن قدم می گذارید.
خانم رجوی چراغ مقاومت شما خیلی وقت است سوئی ندارد و این تلاش های مذبوحانه شما نیز دیگر دردی از ماشین در هم شکسته حل نخواهد کرد. قدرت و نفوذ شما در تاثیر گذاری همین مدتی بود که تا حال بودید و بهتر است بیش از این افراد در بند در لیبرتی را سرکار نگذارید. جناب مسعود خان که همیشه صحبت شکل و محتوا و ظرف مظروف را می کرد که باید ظرف و مظروف با هم همخوانی داشته باشند، باید از شما پرسید در حال حاضر کدام شرایط نشان دهنده این است که شما دل گرم باشید و با همین حرف های خودتان هم خوانی داشته باشد. پس لطفا شما که در تابلو نویس مهارت خاصی دارید بنشینید و داشته ها و آنچه را که از دست دادی و هر اتفاقی که فکر می کنید رخ دهد را به تصویر بکشید و بعد محاسبات خود را انجام دهید، بعد می بینید دستتان کاملا خالی بوده و بی جهت و الکی سر مست و دلخوشید. پس بهتر است از این یاوه گوئی و بلند پروازی ها دست بردارید و چشم خودتان را بر واقعیت ها نبندید و بیش از این خود را خوار و خفیف نکنید.
بهترین کار برای اینکه حرفتان حداقل در بین همان عده از افراد اسیرتان در لیبرتی خریدار داشته باشد اقدام عملی در جهت خلاصی افراد از لیبرتی است.