در ساعت 12 روز گذشته، برادران آقای ابوالفضل آقایی اصل که سال های متمادی است که اسیر مناسبات فرقه ی رجوی بوده وهم اکنون در کمپ لیبرتی گرفتار است، به دفتر انجمن مراجعه کرده وسئوالاتی از وضعیت کلی روابط در فرقه ی رجوی و وضعیت خاص برادر شان داشته ومدعی بودند که درطول این 24 سالی که برادرشان ابوالفضل کشور را ترک کرده، ابدا تماسی با آنها نداشته و آنها نمیدانستند که او درعراق یا درکجای دنیا سرگردان بوده واساسا زنده است یانه.
مسئول انجمن نجات ضمن اینکه حضور برادر مراجعین را در درقرارگاه اشرف ودیدار مکرر تعدادی از رها یافتگان با او را تایید کرده، این برادران را از سالم و زنده بودن او مطمئن کرد، توضیح مبسوطی از مراحل مختلف تحولات و انقلاب های درونی کذائی ایدئولوژیک رجوی ارائه نمود که سخت مورد توجه و مایه ی حیرت مخاطبین گشت.
برادران حاضر (صاحبعلی ومحمد) دردفتر انجمن، بارها به رجوی لعن و نفرین کرده و او را دشمن خدا و خلق خدا دانسته و بیان داشتند که ابدا نمیدانسته اند که رجوی اینقدر آدم بی شرم، کثیف و زنباره ایست و با این کارهایی که شما میگویید انجام داده، هزار بار باید بمیرد وسئوال میکردند که چگونه یک آدم باغیرتی وجود ندارد که با کشتن رجوی، جان خود ودیگران را ازاین زندگی ذلت بار رها سازند.
برادران آقایی اظهار میداشتند که آدم باید هزار بار بمیرد وخود را گرفتار این زندگی کثیف تحت هدایت رجوی قرار ندهد و ما با آگاهی ای که ازتوضیحات شما بدست آوردیم، با قطعه قطعه شدن هزار باره حاضر به قبول این زندگی ننگ آلود دردامن رجوی نبوده و تعجب ما دراینجاست که چگونه این اسرا راههای فرار را بررسی نکرده وخود را رها نمیسازند که مسئول انجمن به مشکلات موجود برسر راه فرارها اشاره کرده وآنها را ازوجود موانع سفت وسخت آگاه ساخت.
آنها اظهار نظر کردند که مردم با شنیدن بیشتر ماجراهای مناسبات گروه رجوی، هرگز قدمی بسوی آنها برنخواهند داشت.
این برادران میگفتند که رجوی چگونه نمیتواند بفهمد که اینهمه زجر وشکنجه زیردستانش دربرابر خداوند چه مسئولیت وعقوبت سختی دارد واو چگونه بعنوان یک ایرانی قبول میکند که همسران دوستان وزیردستان خود را تصاحب نماید و ازخدا نترسد؟
برادران آقایی اظهار تمایل کردند که بطور مرتب با دفتر انجمن درتماس باشند وطی هفته ی آینده ضمن آوردن عکس هایی ازبرادر اسیرشان، به گفتگوهای بیشتری پرداخته ودنبال راه کارهایی برای رهائی این برادر بد طالع خود باشند.
سعید