رجوی هم فتوا می دهد؟!

هیچ گاه رجوی چهره واقعی خودش را نشان نداده و کسی نمی داند که این موجود چگونه جانوری است؟!  رجوی در بحث های خود از اسلام راستین دم می زد و ادای مسلمان بودن را زیاد در می آورد،  اما خوب است بدانیم همین آدم در ماه رمضان چند سال پیش اعلام کرد امسال را به دلایلی همچون گرمی هوا و…  روزه نمی گیریم و جای آن ماهی را روزه می گیریم که با کارمان بهتر جور درآید.  وی با خود اجتهادی این فرمان را داد و نفرات هم با سر سپاری مطلق و کورکورانه آن را پذیرفتند.
البته این صرفا اولین باری نبود که رجوی برخلاف نص صریح اسلام و قرآن حکم می داد بلکه او  به طور کلی سازمان مجاهدین را به یک فرقه تمام عیار تبدیل کرده بود، در این فرقه تمام دستورات از بالا صادر و افراد پائین موظف به اجراء بوده و سر پیچی و نافرمانی معنا نداشت. حرف داشتن بر سر موضوعی یعنی در افتادن با رئیس بزرگ یعنی مسعود خان که عواقب بدی را برای آدم به دنبال داشت،  لذا دم نزدن و قبول هر حکمی که او می داد بی دردسرتر بود از در افتادن با عوامل تشکیلات مخوفش. البته او همیشه تاکتیک عوض کردن را رمز موفقیت خود می پنداشت و در دنیای بی شرمی و شارلاتان بازی به شیطان هم درس می داد.
رجوی از بدو بدست گرفتن سازمان همواره این سیاست را اجرا نموده است، هیچ گاه بر خلاف گروههای دیگر از ایدئولوژی خاصی پیروی نکرده و به اقتضاء زمان و مکان تغییر متدولوژی داده است.
آقای رجوی در ظاهر امر خود را دارای مرام و ایدئولوژی می پندارد ولی باید گفت در کدام یک از اصول خود باقی مانده و پایبند بوده است. کسی که حتی نیروهایی که جانشان را در کف دست گرفتن  و به خاطر وی دست از زندگی و خانواده  و موقعیت هایی که می توانستند هر کدام داشته باشند دست کشیدند و به وی اعتماد کردند را با سوء استفاده از آنها در سرفصل های مختلف دور زده و کمتر کسی از داخل تشکیلات به رمز و راز این معما پی برده است؟!
از کارهای خارق العاده و قابل تامل وی در بحث انتخاب مریم رجوی به عنوان همردیف خودش بود. او بر خلاف تعلیمات دین و بر اساس ماهیت فرقه ای سازمان مجاهدین، فرمان داد تا مریم رجوی از همسر خود مهدی ابریشم چی طلاق بگیرد و دو روز بعد خودش با همسر مهدی ابریشم چی یعنی مریم ازدواج کرد در حالی که طبق اسلام، زن حداقل باید چند ماه پس از جدایی از همسرش عده نگه دارد و نباید با مردی دیگر ازدواج کند ولی در فرقه رجوی این ایدئولوژی نیست که حرف اول را می زند بلکه مانند تمام فرقه ها رییس فرقه یعنی مسعود خان حرف اول و آخر را می زند. البته او به خاطر این خوش خدمتی مهدی ابریشم چی و برای آنکه دهان او را ببندد دختری کم سن وسال را به ازدواج ابریشم چی درآورد.
از سوی دیگر رجوی بر خلاف تمامی اصول انسانی در تمام دنیا و در حالی که خودش با مریم ازدواج غیرقانونی و غیرشرعی کرد دستور داد تا تمامی زن و شوهرهای سازمان از هم طلاق  بگیرند و جدا شوند تا بتوانند با رهایی از هر بندی فقط به او یعنی مسعود خان فکر کنند؟!  رجوی می گفت زن و شوهرهای جدا شده از هم باید به یکدیگر مانند استفراغ خشک شده نگاه کنند تا تمایلی نسبت به هم در آنان شکل نگیرد. بله این است مصداقی از یک رهبر فرقه که هرگونه می خواهد رفتار می کند بدون آنکه خود درا مقید به اصولی بداند؟!
رجوی در سازمان مجاهدین، مناسباتی را به نام تشکیلات،  پایه گذاری کرد و بر اساس آن کسی حق نظر دادن نداشت و او تنها و تنها حرف زننده و تصمیم گیرنده برای تمامی افراد سازمان بود و لو در کوچکترین مسایل شخصی مربوط به هر فرد.
من در زمانی که در سازمان بودم در سالهای 68 و69 می دیدم رجوی با زور و تحمیل دختران جوانی را به خواستگاری مردان مسن در می آورد و می دیدم که چگونه تعدادی از این دختران تن به این ننگ رجوی نمی دادند و گریه می کردند و علی رغم این نارضایتی دختران، خود رجوی هم خطبه عقد را جاری می کرد.
رجوی در این دیکتاتوری و دخالت در مسایل شخصی هر فرد و قانون گذاری برای تمامی اعضای سازمان تا  جایی پیش رفت که  احساس کرد چرا نباید یک جا تماما زنان را در حریم و حصار خودش ببیند، لذا با بحثی تحت عنوان " امضاء خون و نفس"  اولین حرکت خودش را برای مقاصد شومش اجراء کرد و در ادامه با عناوین و القاب هایی مانند زنان شورای رهبری و… تمامی زنان به اصطلاح این شورا را یکجا به ازدواج خود آورد.رجوی در جنایات دیگر خود در حق کانون خانواده و با تحلیل اینکه کانون خانواده  مانعی در سر راه مبارزه است با  جدا سازی فرزندان از والدین خود، پدر و مادر را از بچه ها دور کرد تا بتواند از دیدگاه خود افراد سازمان را تنها و تنها برای اهداف شخصی خود بکارگیری کند، این است مفهوم تمام عیار فرقه که رهبر فرقه هر کار و تصمیمی ولو بر خلاف تمامی اصول برای تمامی اعضای فرقه اتخاذ می کند. اف بر این همه رذالت و لعنت بر این جرثومه پلید که به هیچ اصول انسانی و بشری پایبند نبوده است.