از اشرف تا لیبرتی – از لیبرتی تا تیرانا

چه سرنوشتی در انتظار قربانیان رجوی است؟
به قرار اطلاع، از ساکنان اردوگاه لیبرتی در عراق، تعداد ۱۱۸ نفر در ماه آبان و ۱۱۵ نفر در ماه آذر سال جاری به تیرانا پایتخت آلبانی نقل مکان نموده اند. این اقدام بهرحال گامی به جلو در مسیر ورود این افراد به دنیای آزاد و خارج از مناسبات فرقه ایست که جای تبریک و ابراز خرسندی دارد. برخی از این افراد عندالورود از سازمان مجاهدین خلق جدا شده و تعداد دیگری نیز به اجبار به دلیل مشکلاتی که دارند همچنان با سازمان مانده اند که سرنوشت نامعلومی در انتظارشان است.
ایمیل ها و پیام هائی از چندین نفر از جدیدالورودها به آلبانی داشتم که الان مجال پرداختن به جزئیات آنها نیست اما به صورت خلاصه اینکه سازمان محل هائی را از قبل در حومه تیرانا فراهم کرده و افراد را مستقیما به آن مکان ها منتقل نموده و همان ضوابط و شرایط حاکم بر اشرف را در آنجا نیز برقرار کرده است. سازمان تلاش میکند در هرکجا که هست این افراد را در زیر سیطره خود و تحت مناسبات به شدت محدود کننده فرقه ای نگاه دارد. واقعیتی که از محتوای پیام های رسیده بر می آید اینست که سازمان واقعا از درون در حال متلاشی شدن است و رجوی سعی میکند این افراد را بعد از انتقال از لیبرتی به نفع خود مصادره نموده و همچنان به صورت اسیر و گروگان نگاه دارد. به این دلیل شعار ۱۰۰۰ اشرف را داده و مقر فرقه در تیرانا را هم اشرف۳ نامیده است.
تعداد زیادی از کسانی که هنوز در مقر فرقه رجوی در تیرانا به سر می برند به شدت مسئله دار هستند ولی از آنجا که مدت مدیدی با دنیای آزاد در ارتباط نبوده اند، زبان خارجی نمی دانند، با محیط آشنا نیستند، و از حقوق خود بی اطلاعند چاره ای جز ماندن با سازمان نمی یابند زیرا خود را محتاج آنان می پندارند. جداشدگان البته در ساختمان های دیگری هستند و حق تردد به محل سازمان را ندارند ولی بهرحال از آزادی عمل برخوردارند و سرنوشت روشنتری پیش رویشان است. در داخل مقر های سازمان هم جداسازی هائی طبق روال همیشه صورت گرفته که ارتباط افراد با یکدیگر را به حداقل می رساند. سازمان تلاش میکند همان کنترل های شدید اشرف و لیبرتی را همچنان در این محل هم برقرار نماید و این افراد را با آینده ای نامعلوم همچنان برای خود حفظ کند.
انتقال از عراق به آلبانی قطعا میتواند نوید دهنده آزادی تلقی گردد اما از طرف دیگر میتواند بیرون آمدن از چاله و افتادن در چاه هم باشد و شرایط اشرف و لیبرتی به نوعی حتی پیچیده تر در آنجا نیز برقرار گردد و اسارت و گرفتاری قربانیان ادامه یابد. واقعیت اینست که اغلب افراد در سنین بالا بوده و در شرایط نامناسب جسمی و روحی به سر میبرند و هیچ امیدی به آینده ای روشن ندارند. آنان به امید رهائی و سعادت مردم ایران بهترین سالهای عمرشان را تماما در اختیار رجوی قرار دادند و هیچ بهره ای از زندگی شان نبردند و حال همه چیز از جمله آرمان های مقدس خود را از دست رفته می یابند.
این افراد، مانند بیش از ۱۰۰۰ نفری که بعد از سقوط صدام حسین از پادگان اشرف خارج شده و اکنون زندگی آزادی را در داخل ایران یا در اروپا شروع کرده و از شرایط خود کاملا رضایت دارند، میتوانند مجددا روی پای خود بایستند و همه چیز را از نو آغاز کنند اما نیاز به قدری جرأت و شهامت دارند. سازمان طی سالیان با انواع تکنیک های مغزشوئی به آنها قبولانده است که خارج از مناسبات فرقه ای سازمان قدرت نفس کشیدن هم نخواهند داشت و هرگز نخواهند توانست روی پاهای خود راه بروند.
دنیای خارج از فرقه رجوی به هیچ وجه آنطور که توسط افراد داخل فرقه تصور میشود نیست. تمامی کسانی که توانستند خود را از زیر سیطره فرقه رجوی خارج کنند اذعان دارند که آنچه که در بیرون انتظار داشتند کاملا با آنچه که مشاهده نمودند متفاوت بود کمااینکه زمانی که به درون فرقه رجوی رفتند نیز آنچه که در داخل آنجا انتظار داشتند با آنچه که تجربه کردند اساسا فرق داشت.
افراد فرقه رجوی در تیرانا که از عراق آمده اند پناهنده محسوب میشوند. متأسفانه ملل متحد برای راحتی کار خود ترجیح میدهد با این افراد به صورت گروهی برخورد کند و لذا نماینده سازمان از جانب همه آنها حرف میزند که این البته خلاف مقررات است. سازمان به ازای هریک از این افراد از ملل متحد پول دریافت میکند، کمااینکه سابقا در عراق و حتی در کشورهای اروپائی برای این افراد هزینه سرانه میگرفت. این در صورتی است که هر پناهنده باید خود مستقیما با مسئولین ملل متحد رابطه داشته و طرف حساب باشد و کسی حق ندارد به جای او حرف زده یا تصمیم بگیرد.
همچنین از طریق یکی از پیام ها مطلع شدم که سازمان به منظور اعمال کنترل بر جداشدگان و همچنین مشغول نگاه داشتن نفرات خود پست های نگهبانی و مراقبت در مقرهای فرقه در تیرانا آنهم پشت تمامی پنجره ها براه انداخته است. به این ترتیب، هم عده ای را پشت هر پنجره در محل مشغول نگاه میدارد تا رفت و آمدها را کنترل نمایند و هم از وضعیت و شرایط جداشدگان که محلشان بسیار نزدیک به محل نفرات سازمان است مطلع میگردد.
در آینده بیشتر در خصوص پیام های رسیده از آلبانی خواهم نوشت اما آنچه روشن است اینست که جداشدن از فرقه در تیرانا قطعا ساده تر و عملی تر از آن چیزی است که افراد در درون فرقه تصور میکنند و این بدان دلیل است که فرقه رجوی طی سالیان به آنها اینطور القا کرده که آنچه خارج از فرقه است فاسد و شیطانی است و تنها راه نجات آنان ماندن در درون فرقه است. در صورتی که کسانی که در داخل فرقه مانده اند سرنوشتی نامعلوم دارند حال آنکه کسانی که جدا شده اند چشم انداز به مراتب روشن تری در پیش روی خود مشاهده میکنند.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا