هر از چند گاهی که سازمان ملل متحد قطعنامه ای یا بیانیه ای درباره ی آن چه نقض حقوق بشر در ایران می خواند، صادر می کند، مجاهدین خلق، علیرغم آن که خودشان سوابق وحشتناکی در نقض حقوق بشر دارند، سوخت بیشتری برای ماشین تبلیغاتی خود علیه ایران به دست می آورند.
رییس جمهور خود خوانده ی سازمان، مریم رجوی، از فرصت سوء استفاده می برد و شصت و یکمین قطعنامه ی مجمع عمومی سازمان ملل را " سند سرنوشت سازی برای اثبات عدم مشروعیت روابط اقتصادی و سیاسی با رژیم اسلامی حاکم بر ایران " توصیف می کند.
پیش از این در ماه نوامبر، دکتر اسماعیل سلامی در مقاله ای در گلوبال ریسرچ نوشت:" نهاد نه چندان مستقل سازمان ملل با جوش دادن قطعنامه ای درباره ی نقض حقوق بشر کذایی در ایران عدالت را به سخره گرفته است." او اذعان می کند که استانداردهای دوگانه درباره ی حقوق بشر سازمان ملل را به نادیده گرفتن نقض حقوق بشر در برخی کشورها چون اسرائیل سوق داده است.
دکتر سلیمی، کانادا را یکی از اصلی ترین حامیان اسرائیل و در پس قطعنامه ها علیه ایران می داند. در ماه مه 2014، نماینده ی لیبرال کانادا ایروین کاتلر که از 2003 تا 2006 سمت وزیر دادگستری و دادستان کل کانادا را داشته است، مبادرت به برگزاری یک سری برنامه هایی کرد درباره ی " گواهانی درباره ی زندانیان سیاسی و دیگر قربانیان نقض حقوق بشر در ایران". در میان کسانی که گواه محسوب می شوند، مریم رجوی رهبر سازمان تروریستی و بد نام مجاهدین خلق نیز دیده می شد که هوچی های حوزه های فکری افراطی امریکا نیز وی را همراهی میکردند. برای درک رابطه ی میان دو سوی کمپین حمایتی کانادا از مجاهدین خلق و اسرائیل، لازم است که به مقاله ی گرث پورتر روزنامه نگار و محقق مستقل امریکایی نگاهی بیندازیم. وی بارها درمورد رابطه ی میان مجاهدین و اسرائیل که شامل معاملات پایاپای می شود نوشته است به ویژه در آخرین کتاب خود درباره ی برنامه هسته ای ایران.
پورتر توضیح می دهد که چگونه تبلیغات و جنگ روانی علیه برنامه ی هسته ای ایران روز نخست توسط اسرائیل ساخته شد و سپس به دست مجاهدین خلق سپرده شد. وی می نویسد:" اکنون می دانیم که منبع اسناد، چنانچه سال ها رسانه ها را به سمت این باور بردند، یک ایرانی شاغل در پروژه های کذایی نبوده است، این اسناد توسط سازمان تروریستی ضد ایرانی، مجاهدین خلق به سازمان اطلاعات آلمان داده شده بود. من در سال 2008 برای اولین بار این موضوع را گزارش کردم و اکنون با استناد به یک منبع رسمی آلمانی در کتابم درباره ی موضوع هسته ای ایران آن را تأیید کرده ام. مجاهدین خلق معروف بود به این که مشتری موساد بوده و در خدمت شستشوی ادعاهای اطلاعاتی ا بوده است که اسرائیل نمی خواسته است به خودش ارتباط پیدا کند.
همکاری های اسرائیل – مجاهدین به شستشوی اطلاعاتی و عملیات های جاسوسی محدود نمی شود. دکتر سلیمی در این باره می نویسد:" طی سه دهه ی گذشته، مجاهدین خلق حملات مرگباری در ایران و علیه مردم ایران به راه انداخته است که حدود 12000 ایرانی از جمله دانشمندان هسته ای را کشته است، شایان ذکر است که قتل شخصیت های سرشناس ایرانی و دانشمندان اساساً با همکاری واحد قتل موساد یعنی کیدون صورت گرفته است."
این در حالی که سازمان ملل نقض حقوق انسان ها را در غزه، عربستان سعودی، بحرین و به ویژه قرارگاه های فرقه ی مجاهدین خلق را نادیده می گیرد. با این وجود لازم به یادآوری ست که دولت استرالیا مجاهدین خلق و گروه های مرتبط با آن را در فهرست سازمان ها و افراد تروریستی خود در 10 دسامبر 2014 ابقا کرد. این موضوع پس از دو هفته پس از گروگان گیری خونین در یک کافه در سیدنی اتفاق افتاد.
هر چند که مریم رجوی تلاش می کند که با گذاشتن دسته گل برای یادبود قربانیان حادثه ی سیدنی، نقاب انسانیت بزند، تاریخ هرگز شقاوت های رهبران فرقه ی مجاهدین خلق علیه اعضای خود را فراموش نمی کند و یاد قربانیان همواره زنده است.
مزدا پارسی