دادن اطلاعیه های متوالی ازسر وحشت فرقه
چند روز اخیر اطلاعیه هایی در سایتهای فرقه درج شده مبنی بر اینکه تعدادی برای شناسایی لیبرتی اقدام نموده اند. و در اطلاعیه ای دیگرنیز به ناسزاگویی به یک سری جدا شدگان پرداخته اند.
همانطور که من و اکثر دوستان جدا شده همنظر هستیم که اینگونه اطلاعیه ها نه ارزش حقوقی و نه ارزش مستنداتی دارند و متفق القولیم که صرف زمان های متمادی برای پرداختن به اینگونه اطلاعیه ها و بطور مستمر بیان خشم و کینه های عجیب و غریب از جدا شدگان تنها برای مصارف داخلی می باشد.
با این حال بیان چند نکته در این برهه شاید مناسب باشد.
الف: اعلام اطلاعیه هایی با مضمون ” جمعآوری اطلاعات و… زمینهسازی برای اقدامات تروریستی ” با شکل جنایی و پلیسی به آن دادن و مهم جلوه دادن اعضای جدا شده … بنظر من بسیار مضحک است. چرا که همانطور که گفتم اگر چه می توانند مدتی سر نفرات داخل کمپ را با این گونه اطلاعیه ها گرم کنند ولی با این اعمال ناخواسته هر چقدر می توانند باز هم ارزش و جایگاه خود را پایین آورده و هر چه بیشتر قطع بودن این ارگان و سازمان را ازدنیای بیرون به اثبات می رسانند.
مکان لیبرتی در چند ساله اخیر یک مکان بین المللی در جنب فرودگاه بغداد با تمامی مختصات و گرای ثبت شده هست. کمپ لیبرتی قبل از استقرار اعضای سازمان دراختیار نیروهای امریکایی بوده است و اساسا مکانی با وسعت یک کیلومتر در یک کیلومتر با چند صد بنگال دیگر نیازی به شناسایی و در آوردن گرا و جمع آوری اطلاعات … ندارد.
امروزه از طریق گوگل ارت و نقشه های علنی موجود در همه جا هر کس براحتی قادر به بدست آوردن مختصات و گرای هر مکانی می باشد.
(البته ای کاش همان اعضای درون کمپ می دانستند که در سال ۱۳۸۲ سازمان که چندین قرارگاه در قسمت های مختلف عراق داشت. بدستور رجوی تمام گرا و مختصات آن را رسما” در اختیار نیروهای آمریکایی قرار داد که منجر به بمباران های متعدد شد!)
و بازهم در این میان قربانیان و فریب خوردگان اصلی همان اعضای نگون بخت وقطع از دنیای درون لیبرتی هستند. که با این اعمال می خواهند آنها را نگران نموده و در وحشت از جدا شدن فرو ببرند.
آنچه روشن است تمامی جداشدگان از نظر من ازجمله آقایان آزاده و حسین نژاد جدا از اینکه افراد محترمی هستند من و ما بخوبی می دانیم که هنگامی در درون تشکیلات بودیم سازمان هیچکدام از ما و البته تمامی اعضا از بالا تا پایین گرفته را به جز تعداد محدودی از سران اصلی سازمان را به حساب هم نمی آورد و ارزشی برای کسی قائل نبود ولی به محض بیرون آمدن این نفرات اطلاعیه پشت اطلاعیه علیه این و آن صادر نموده که جای بسیار تعجب دارد. نمونه آقای احسان بیدی جوانی که در اثر القائات سازمان او را با زور به داخل سازمان کشاندند و پس از ۱۰ الی ۱۲سال که علیرغم میل باطنی اش مجبور به ماندن در کمپ های سازمان شد و راهی برای خروج نداشت هنگامی در مصاحبه های کمیساریا مورد سوال قرار گرفت پس از ۱۲ سال توانست نظر خویش مبنی بر اینکه نمی خواهد دیگر در کمپ های سازمان بماند را مطرح کرد و با کمک و اطلاع و تحت نظر کمیساریا و مجامع بین المللی به هتل مهاجر منتقل شده و پس از مشقات مختلف و بعلت اینکه کشورهای دیگر خیر سر سازمان انقلابی تروریستی حتی اعضای جدا شده را هم نمی پذیرند سرانجام دولت آلبانی وی را پذیرفت.
همین یک قلم یک جوان جدا شده که ۱۲سال از عمر او را در تشکیلات فرقه از بین برده اند را سران وحشی سازمان در آلبانی نمی توانند تحمل کنند و به محض رسیدن به آلبانی جیغ و داد و فغان راه انداخته اند و کسی نیست به اینها بگویند آخر به شما چه؟ و پروریی و وقاحت تا به کجا که نرسیده به آلبانی در کار آن کشور هم دخالت می کنید.
(و واقعا در این موارد بعضی وقت ها به یاد این ضرب المثل عامیانه ایرانی می افتم که می گویند خدا خر را شناخت شاخ بهش نداد. براستی اگر فرقه رجوی روزی در ایران حکومت را بدست می گرفت چکار می کرد…!)
ب. در اطلاعیه ای دیگر بازهم با فلاکت تمام از هتل مهاجر سخن گفته و خشم و ناخوشایندی خود را از این مکان امن و تنها امکان موقت نجات یافتگان بیان کرده اند. بازهم مشخص است که این گفتار تنها برای خرج کردن در محافل درون سازمان است و الا آنچه که به حقیقت و اصل ماجرا مربوط است بر جهانیان و همه مجامع بین المللی و نجات یافتگان واضح و قابل بررسی است.
برخلاف آنکه متاسفانه صلیب سرخ – کمیساریا – خانواده ها و سایر مجامع حقوقی امکان دسترسی به کمپ لیبرتی را ندارند و به مدت ۲۹سال است که سران فرقه و شخص رجوی با ظلم وستم همه را از دسترسی به اولیه ترین حقوق انسانی خود باز داشته اند.
در مقابل هتلی که برای اسکان موقت افراد جدا شده در نظر گرفته شده درب های آن به روی تمامی مجامع حقوق بشری باز است.
همانطور که چندی پیش هم در یک مقاله بیان کردم امکانات ارتباطی و دسترسی به تمامی دنیا و مجامع حقوقی و کشورها بلافاصله و در کمتر از ۲۴ ساعت در اختیار نجات یافتگان در هتل مهاجر(محل سکته و کابوس سران فرقه) قرار داده می شود.
کیست که نداند در دنیای آزاد هر کس مسئولیت اعمال خویش را دارد و در عصر ارتباطات همه انسان ها بر اعمال خویش مختار و آزادند. و فقط در فرقه های ضاله است که سالها اسیرو دربند رهبران و در کنترل آنان هستند.
و کیست که نداند که تنها در این گونه فرقه های خوف انگیز است که انسان ها را سال ها از خانه و خانواده خود دور نگه می دارند و به مانند یک زندانی خطرناک بدور از همه گونه امکانات ارتباطی برای سال ها به بند می کشند.
دیدن خانه وخانواده و تماس با آنها – داشتن تلفن و تلویزیون و رادیو… و روزنامه – داشتن زن و زندگی و فرزند و تحصیل از کی تا به حال و در کدام دین و مرامی نکوهش شده و افراد بخاطر گذشتن یک لحظه در ضمیرشان و فکر به خانواده و داشتن عواطف انسانی بازخواست می شوند. و بایست که خانواده خود را الدنگ و هر آنچه که شایسته فرقه است … بنامند. جز افراد اسیر در یک برکه و فرقه با یک رهبر مالیخولیایی…
به همین دلیل تکرار این قبیل اطلاعیه ها هر چه بیشتر نگرانی و وحشت روز افزون سازمان را بیان می کند که چنین امکانی در دسترس افرادی که از سازمان جدا می شوند قرار می گیرد.
به واقع هم اگر چنین امکانی وجود نداشت و افراد جدا شده مجبور بودند در کوچه و خیابان و بدون پشتیبانی حقوقی و مالی چند ماهی را سر کرده تا وضعیت پناهندگی شان مشخص شود به احتمال زیاد برای سازمان بسیار خوشایند و مورد استقبال بود.
چرا که بخوبی بیاد دارم در طی سالهای ۸۰ و پس از آن هم طی تبلیغاتی که از طرف سازمان از دنیای خارج می شد. به ما می گفتند اگر الان به بیرون سازمان بروید همه تان دزد و معتاد و قاچاقچی و بدکاره و…(از الفاظ رکیک خودشان استفاه نمی کنم) می شوید. به تمامی انسان های آزاده و روشنفکران و ایضا خانواده ها توهین کرده و فحش های رکیک داده و می گفتند آنها در ساحل امن زندگی می کنند و تنها شما مبارزین در جهان هستید. در رابطه با وضعیت بغداد گفته می شد همه جا سیاهی و ماتم فرا گرفته و حتی پرندگان در شهر هم پرواز نمی کنند. بگذریم که علیرغم همه مشکلات و مصائبی که مردم عراق با ان دست به گریبان هستند ولی زندگی متوقف نمی شود و مردم در حال زندگی خود هستند و پرندگان هم دسته دسته بر فراز شهر پرواز می کنند!
و مهم تر از همه اینکه در دنیای امروزه کسی برای دیگری نمی تواند تصمیم گرفته و امر ونهی کند و آزادی های فردی را نفی نماید. همان بالاترین ظلمی که در حق تک تک اعضا و ساکنین سابق کمپ های فرقه در گذشته و حال و آینده انجام شده و خواهد شد.
مریم سنجابی