رجوی در آلبانی دنبال چه اهدافی هست؟

مقدمتا قبل از اینکه وارد این بحث شوم و به این سوال پاسخ دهم باید کمی به عقب بر گشته و به تاریخچه این سازمان در رابطه با این موضوع بپردازم.
بعد از سرنگونی رژیم شاه در ایران و وارد شدن سازمان مجاهدین خلق به مبارزه مسلحانه و انتخاب استراتژی ترور و خشونت ابتدا رجوی می گفت می خواهد نیروهای سازمان را به جنگل های شمال ایران منتقل کند و به جنگ چریکی بپردازد ولی به گفته خودش چون جنگل های شمال راه در رو نداشت و از آنجایی که رجوی خودش شخصا فردی ترسو هست و هر جا احساس خطر کند سریعا فرار را بر قرار ترجیح می دهد، لذا نیروهای سازمان را به جنگل های شمال فرستاده و خودش به پاریس گریخت و در کنار رود سن در کاخ برادرش مشغول زندگی شد و نیروهای بیچاره هم که تعدادی بعد از لو رفتن مخفیگاه های شان جنگل و دستگیر و تعداد زیادی از آنها اعدام و یا کشته شدند باقیمانده نیروهای سازمان به کردستان رفتند و بعد هم که رجوی ابتدا به پاریس فرار کرد و برای توجیه این فرار ادعای رهبری آزادی خواهی و تنها آلترناتیو را در می آورد و خود را رهبر تبعیدی می دانست و می گفت می خواهد حکوکت اسلامی ایران را ظرف شش ماه سرنگون کند ولی بعدا چون اوضاع را در سال هفتاد و سه اعدام را در کشور فرانسه بر وفق مراد ندید از فرانسه به عراق نقل مکان کرد و گفت می خواهد آتش ها در کوهستان ها بیافروزد ولی چون عراق کشوری کوهستانی نیست لذا مجبور شد برای نوکری صدام در جنگ ایران و عراق شرکت کرده و کوهستان های ایران به آتش کشیده و به سرباز کشی مشغول گردد و مناطق مسکونی و غیر نظامی را خمپاره باران کند و مردم غیر نظامی را هدف قرار دهد و برای این منظور گفت می خواهد ارتش به اصطلاح آزادی بخش تاسیس کند لذا برای خدمت به خلق قهرمان ایران زمین های کشاورزی اهالی استان دیالی عراق را با حمایت صدام حسین اشغال کرده و قرار گاه اشرف را بنا نهاد ولی بعد از سرنگونی حکومت صدام حسین علی رغم اینکه می خواست به بهانه حفظ اشرف و حفظ اموال اشرف تعداد زیادی از نیروهای سازمان را به کشتن داد مجبور شد یا بقول مریم رجوی به توصیه هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا حاضر شد به تخلیه کامل اشرف تن بدهد و حال هم علی رغم اینکه شعار ماندن در عراق و کمپ لیبرتی سر می دهد ولی می داند که دیگر عراق جایی برای ماندن نیست و باید دیروع یا زود این کشور را ترک کند و در همین راستا تعداد قابل توجهی از نیروهای سازمان تا کنون به کشور آلبانی منتقل شده اند لذا سازمان و بطور خاص رهبری سازمان دیگر هیچ چشم اندازی برای ماندن در عراق نمی بیند بنابراین دنبال اهداف زیر در کشور آلبانی می باشد:
یکم: کمپ آلبانی را جایگزین اشرف نماید و اور سور واز بعنوان قرار گاه فرماندهی کل و کمپ آلبانی بعنوان قرار گاه بدنه سازمان مجاهدین خلق باشد.
دوم: رجوی برای فرار از پاسخگویی و توجیه شکست استراتژی مبارزه مسلحانه و ترور و خشونت و به گل نشستن کشتی استراتژی خشونت طلبی اش می خواهد به نیروهای سازمان اینطوری القا کند که ما هنوز به صورت ارتش آزادیبخش زنده هستیم و تنها آلترناتیو هستیم و از این قبیل شعار های توخالی و پوچ و بی محتوا که فقط برای فریب افکار عمومی و پوشاندن نقض فاحش حقوق بشر در داخل مناسبات و تشکیلات استالینی و قرون وسطایی اش و گول زدن نیروهای گرفتار سازمان مجاهدین خلق هست.
سوم: برای جلوگیری از پاشیده شدن تشکیلات قرون وسطایی اش و حفظ نیروهای سازمان در کمپ آلبانی که در این رابطه حتی حاضر شده است که از انقلاب کذایی مریم کوتاه بیاید و اخیراً شنیدم که آقای جواد خراسان خودش در ازدواج و عقد تعدادی از بچه‌ها در کمپ آلبانی شرکت فعال داشت و بقول معروف رجوی حاضر هست نیروهای سازمان را به قیمت سوراخ کردن انقلاب کذایی مریم حفظ کند تا بدین وسیله از جدا شدن نیروهای سازمان و افشاگری های آنها جلوگیری کند.
چهارم: اخاذی از نیروهای سازمان در کمپ آلبانی و وانمود کردن اینکه سازمان مجاهدین خلق پول ندارد و در همین رابطه من شنیده ام که از اندک پول پناهندگی نیروهای مستقر در کمپ آلبانی نمی گذرد و می خواهد آنرا از آنها بگیرد.
پنجم: وانمود کردن اینکه رجوی هم در کمپ آلبانی هست همانطور که در کمپ اشرف و لیبرتی چنین تصوری را برای نیروها ایجاد کرده بود و الآن هم در کمپ آلبانی در صدد ایجاد چنین تصوری هست تا به نیروهای وا رفته و روحیه باخته کمی روحیه تزریق نماید و به آنها انگیزه ماندن و جدا نشدن از سازمان بدهد.
ششم: یکی دیگر از اهداف رجوی هم می تواند این باشد که نیروهای کمپ آلبانی را علیه نیروهای جدا شده و منتقدان سازمان تحریک کند و از آنها بعنوان چماقدار و اراذل و اوباش علیه اکسیون های اعتراضی جدا شدگان و منتقدان خودش استفاده کنند تا بدین وسیله آن فرمان قتل جدا شدگان را که اخیرا توسط رجوی از مخفیگاه خود در یک نوار صوتی منتشر کرده است را عملی نماید.
ولی به نظرم همانطور که رجوی تا کنون نتوانسته است به اهداف شوم و پلیدی که در سرش می پرورانده برسد بنابراین در آینده هم نخواهد توانست به این اهداف و مقاصد سیاسی اش جامه عمل بپوشاند و من به این زوج رجوی توصیه می کنم که دوران استراتژی های ترور و خشونت بسر آمده است و آن سیاست های بچه گانه رجوی که همیشه می گفت از این ستون به آن ستون فرج هست و یا می گفت تغاری بشکند و ماستی بریزد تا جهان به کام کاسه لیسانی چون رجوی گردد دیگر کهنه شده است و دیگر جواب ندارد لذا همانطور که از ستون اشرف به ستون لیبرتی هیچ فرجی برای حفظ تشکیلات و پوشاندن نقض فاحش حقوق بشر در داخل مناسبات قرون وسطایی و استالینی اش حاصل نشده است بنابراین از ستون کمپ لیبرتی به ستون کمپ آلبانی آویزان شدن هم هیچ فرجی برای حفظ تشکیلات قرون وسطایی و پوشاندن شکست فضاحت بار استراتژی ترور و خشونت و فرار از پاسخگویی و جلوگیری از فروپاشی کامل تشکیلات قرون وسطایی و استالینی حاصل نخواهد گردید.
لذا بجای اینکه دنبال تاسیس یک اشرف جدید در کشور آلبانی و جایگزین کردن آن بعنوان کمپ اشرف و بقول موسسان نمی دانم چندم ارتش به اصطلاح آزادی بخش باشید دست از سر نیروهای گرفتار در کمپ لیبرتی بردارید و به فکر پاسخ گویی باشید.
 

منبع

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا