تلاش رجوی برای سرکار گذاشتن افراد در لیبرتی به جای اشرف؟!

رجوی بیچاره گناهی ندارد، او دوست دارد هر کجا که هست  آنجا را آباد کند و به بخشی از آرزوهایش برسد. حال این مکان اشرف باشد یا لیبرتی فرقی نمی کند. اما خودش جایش گرم و نرم و کیفش کوک.  فقط می ماند زحمت و بیگاری آن برای افراد بیچاره که باید دستورات او را اجرا کنند.  ایشان فقط دستور می دهند چون مسعود خان هستند و پائین تر هم باید بی چون و چرا اجراء کنند. بنظر می آید اگر رجوی شهردار هم می شد بد نبود زیرا دوست داشت دستور دهد تا دیگران جایی را آباد کنند.  آخر یکی نیست به این فردی که همیشه در توهم و خودبزرگ بینی سیر می کند بگه  دراشرف تو آنقدر نیرو و هزینه ای که درپروژه های ساختمانی صرف کردی و پول های بادآورده مردم عراق که صدام بخاطر خوش خدمتی ات به تو اهدا کرد را به هدر دادی نتیجه کارهایت چه شد؟  یک تعداد را به خاطر کارهای طاقت فرسا، عیب ناک و کمری کردی.  واقعا اگر افراد به جای اینهمه کاری که برای اجرای دستورات جاهلانه ات کردند مزدی دریافت می کردند الان هر کدام کلی سپرده داشتند و مشکلشان را در این شرایط حل می کردند اما آخر کار این شد که شما و دار و دسته ات با حقارت مجبور شدید اشرف را ذلیلانه ترک کنید و به قول خودتان آن همه آبادانی را تقدیم دیگران کنید.
 اما واقعیت آن بود این کارها برای رجوی بی نفع هم نبود،  اول اینکه سر افراد را به این کارها گرم می کرد و دیگر کسی نبود که به او گیر بدهد و از او مطالبه و درخواستی را داشته باشد. دوم اینکه خودش هم به خوشگذارنی اش بهتر می رسید و با زنان شورای رهبری بهتر خلوت می کرد و ماجراهایی مانند رقص رهایی زنان شورای رهبری را راه می انداخت،  سوم اینکه رجوی فکر می کرد تا ابد در اشرف می ماند و بالاخره باید برای خود برج و بارویی برپا کند.  دریغ که در حال حاضر چیزی از سمبل ها و آرزوهای  مسعود خان رجوی باقی نمانده.  فقط یک آه و حسرت مانده که عمر افراد و جانشان را بیهوده در آنجا به هدر دادند.  
با تجربه ای که از اشرف سراغ داریم وقتی می بینیم که رجوی آمده و در لیبرتی شعار لیبرتی را هزار اشرف تبدیل می کنیم را سر داده است، آدمی با خود فکر می کند که رجوی با چه خوش بینی مفرطی  آن محوطه کوچک لیبرتی را  که آدمها حتی نمی توانند نفس هم بکشند  را می خواهد آباد کند و سرانجام این مکان جدید که در واقع مکانی موقت برای انتقال اعضای سازمان مجاهدین به خارج از عراق است چه خواهد بود؟  
سوال این است که چگونه شما  با وجودی که در لیبرتی  افراد باید هر لحظه باید در دید شما باشند و  اجازه ندارند از همان محوطه کوچک  خارج شوند می خواهید آنجا را آباد کنید.  به قول خودتان لیبرتی یک  زندان است پس چرا باز همان شرایطی که در اشرف بود را دوباره می آزمائید. مگر نشنیدی که آزمودن را دو باره آزمودن خطاست. مسعود خان بهتر است نه خودت امیدوار باشی و نه قولی بدهی. هرچند تو خوب بلد هستی اگر شرایط هم عوض شود باز منت بر افراد بگذاری و بگویی به خاطر شما از لیبرتی هم گذشتم.اشرف برای آدما جایی بود که عمرشان را گذاشتن و هر فردی خاطرات زیادی از آن دارد ولی لیبرتی فقط حسرت بدلی برای افراد خواهد بود زیرا  قرار است به عنوان کمپ موقت ترانزیت و انتقال  باشد. حالا هرچه دیرتر ریل انتقال صورت بگیرد افراد مستقر در لیبرتی  کاسه صبرشان لبریزتر می شود. البته ما که زمانی در اشرف بوده ایم می دانیم هدف تو از این کارها جز سرگرم سازی افراد و جلوگیری از ایجاد سوال و مساله در ذهن افراد است زیرا خودت به خوبی می دانی برای سوال های بی شماری که در ذهن اعضا شکل گرفته هیچ پاسخی نخواهی داشت. راستی خیلی وقت هست بندی از بندهای انقلاب کذائی هم بیرون ندادی بند  "م" یعنی مقاومت هم خوب است به آن بندهایی که خودت می دانی اضافه شود.  
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا