مبنای تاریخی روز جهانی زن، تظاهرات زنان کارگر صنعت نساجی نیویورک در 8 مارس ۱۸۵۷ است. این تظاهرات که در اعتراض به دستمزد کم در قبال 12 ساعت کار روزانه طاقتفرسا و دیگر اجحافات علیه کارگران انجام شد، که به شدیدترین وجه سرکوب گردید.
اکنون وظیفه ما برای گرامیداشت این روز چیست؟
در نگاهی کوتاه به وضعیت زنان میهن خود، وضعیت اسفناک زنان و دختران سازمان مجاهدین در بند و اسارت ذهنی و فیزیکی در لیبرتی عراق و آلبانی نظرمان را جلب می کند که اسفناکترین وضعیت است، زیرا این زنان و دختران نگونبخت هیچ کانال ارتباطی از اسارتگاه های فرقه رجوی به دنیای آزاد بیرون ندارند. این خانم ها سال هاست تحت اسارت فیزیکی و ذهنی در تشکیلات رجوی هستند و در این زندان حتی به موبایل، نامه، پست و اینترنت هم دسترسی ندارند. این زنان از کمترین و اولیه ترین حقوق انسانی خود یعنی حق ازدواج و مادرشدن منع شده اند، حقی که در هیچ کجای جهان ممنوعیتی ندارد بجز در مناسبات تشکیلاتی فرقه مخرب رجوی ها.
استثمار و ستم بر این زنان خیلی فراتر از تصور است، زنان مجاهد حتی حق مالکیت بر جسم خود را ندارند. به دستور مسعود رجوی و تشویق مریم عضدانلو (همسر وی)، بر روی جسم شان عمل جراحی می شود و رحم و تخمدان های آنها خارج می گردد. چرا؟ زیرا که آنها باید از فرار و امید به زندگی آینده در دنیای آزاد تماماً مایوس و جدا شوند. مسعود رجوی سنگدلانه به زنانی که بر روی آنها این عمل جراحی را انجام می دادند، می گفت: “تبریک به شما، که به قله رهایی از جنسیت دست یافتید”!!!.
من (زهرا میرباقری) که 23 سال در این فرقه مخرب در اسارت بودم، لیستی از حدود 100 زن داخل فرقه منتشر کردم که بر روی آنها عمل خارج کردن رحم و تخمدان ها انجام شده است.
در دوران اسارت در فرقه، بارها مریم و مسعود رجوی شخصاً برای من پیام دادند و کال کنفرانس برگزار کردند تا فریبم بدهند و مرعوب کنند، و مجبور به تحمل آن مناسبات و ماندن در آن جهنم بشوم. ولی من با خود عهد بسته بودم که اگر خدا مرا زنده نگه دارد و موفق به فرار از آن فرقه بشوم، جنایت های رجوی و فرقه اش را برای جهانیان افشاء کنم.
متاسفانه مریم رجوی بدلیل ممنوعیت دسترسی زنان مجاهد به موبایل، پست و اینترنت، و به اسارت درآوردن ذهنی و فیزیکی آنها در لیبرتی، آلبانی و سایر پایگاه های خود در اروپا، فرصت طلبانه با فریب افکارعمومی (با توجه به دسترسی که به رسانه ها و اینترنت دارد)، خودش را حامی و ناجی زنان ایران و جهان معرفی می کند، در حالیکه باید به این زن سنگدل و خشونت طلب گفت:
تو مگر فرمان به آتش کشیدن زنان، دختران و مردان را در اروپا ندادی؟ مگر ندا حسنی و صدیقه مجاوری به دستور تو خود را به آتش نکشیدند و جزغاله نشدند؟ مگر مابقی زنان و مردانی که خودسوزی کردند معیوب و به لحاظ ظاهری و روحی دچار آسیب و مشکلات فراوان نشدند؟
و مگر دخترانی چون مرجان اکبری از فشارهای تشکیلات تو دست خودکشی نزدند؟ آیا زنانی چون مینو فتحعلی و مهری موسوی و… به خواست تو با قرص سیانور (و شیوه های دیگر) کشته نشدند؟ (این بخشی کوچک از همه ستم های تو علیه زنان است).
مگر مسعود رجوی با تشویق و پیگیری خودت به زنان مجاهد تجاوز جنسی نکرد و آنرا “رقص رهایی و ناموس ایدئولوژیک” نام نداد؟ هزاران ستم و جنایت دیگر هم توسط شما انجام گرفت که در مقالات مختلف -من و سایر جداشدگان- افشاء کردیم و اکنون در این فرصت و مطلب نمی گنجد که به آن اشاره کنم… و چیزهای دیگری که در آینده با فرار دیگر زنان از تشکیلات شما افشاء خواهد شد…
از همه دردناکتر اینکه همچنان به این جنایات در داخل فرقه ادامه می دهید. مگر خانواده ها و بویژه مادران در آرزوی یک تماس تلفنی و یک دیدار کوتاه با عزیزانشان نیستند که تو آنرا برای همه ممنوع کرده ای؟ تشکیلات و مناسبات درونی فرقه شما با داعش چه فرقی دارد؟ تو حتی یکبار برای زنان و دختران ایزدی، کوبانی، سوری و عراقی که به اسارت جسمی و جنسی داعش درآمدند پیام ندادی، پس چگونه خود را منادی آزادی زنان ایران و جهان می دانی!!؟؟
در پایان، روز جهانی زن را به همه زنان ایران و جهان، بویژه زنان دربند فرقه رجوی (در لیبرتی، آلبانی و سایرپایگاه های این فرقه در اروپا) تبریک می گویم. با آرزوی رهایی این زنان اسیر، و با امید اینکه بتوانند هرچه زودتر خود را از اسارت ذهنی و فیزیکی این فرقه تروریستی به رهبری مسعود و مریم رجوی آزاد کنند.
زهراسادات میرباقری