رهبران فرقه درگیری 19/1/90 را از قبل طراحی کرده بودند!

اگر  درست یادم باشد روز جمعه بود که  ازوقایع اسفناک 19/1/90 کمپ سابق اشرف مطللع شدیم.
براساس نمایش و تحلیل های ضد ونقیض خود فرقه  واشک تمساح های ریخته شده ازجانب ایادی آنها معلوم میگردید که این عمل مشکوک  توسط تشکیلات فرقه تروریستی رجوی قبلا طراحی شده است:
افرادی در ضلع شمال شرقی قرارگاه عراق نو (اشرف)  با پرتاب سنگ (تیروکمان) مبادرت به جلوگیری از استقرار نظامیان عراقی می کردند و شرایط متشنجی را فراهم کردند بطوریکه  6 سرباز عراقی مجروح میشود.
گفتنی است نفرات حاضر و آماده فرقه درصحنه، با کوکتل مولوتوف خودروهای عراقی را هدف قرار میدادند که یکی از این موارد  طی گاف داده شده از سیمای ضد آزادی نمایش داده شد!
 ماجرا این بوده است که سازمان دو روز قبل  از این حادثه  زمین ها را به عراقی ها تحویل می دهد اما روز جمعه با عوض شدن تحلیل رهبران فرقه تصمیم می گیرند تا زمین های داده شده را از عراقی ها پس بگیرند!
به گفته خارج شده از تشکیلات برنامه  در روال عادی بود که ناگهان یک مرتبه اول صبح برنامه عوض شده ونفرات را به ضلع شمالی می برند و آن درگیری را پیش می آورند.
توطئه های آشکار و پنهان فرقه در ایجاد تفرقه و ضدیت بین اقوام عراقی با آرایش مذاهب متفاوت،  تحریک تروریستهای بعثی و القاعده ای عراقی برای انجام انفجارهای کور، مقامات دولت عراق را قانع کرده بود که افراد رجوی باید ازعراق خارج شوند.
 درمورد این حادثه مشکوک سوال هایی وجود دارد وخواهد داشت. اما رهبران فرقه مجاهدین با این کار چه عایدی نصیب خود کردند وچه کمکی به نفرات در زنجیرشد؟
 به نظر من در آن زمان  یکی از اهدافی که سران فرقه بخصوص مسعود رجوی داشت خلاصی از مراجعه  خانواده ها بود.
چرا که  خانواده ها از14 ماه قبل دراطراف وجود داشتند و شهود قضیه قبل از درگیری نیروهای محافظ عراقی در دوضلع قرارگاه شاهد گریه و ناله مادران و پدران سالخورده وجوانان و فرزندانی بودند که به واسطه تصمیمات ضدانسانی سازمان از انجام ملاقات منع شده بودند و بنابراین هدف اول رهبران فرقه این بود که ازحضور این خانواده رها شود.
هدف دوم جنبه تبلیغاتی مسئله بود که برای رجوی ها مهم بود که درنظر داشتند تا بدین وسیله با ایجاد وتشدید این درگیری، بهانه ای برای عدم ترک  اشرف درحال تخلیه  دردست داشته باشند.
یادم است که خانواده ها از عراق درخواست داشتند که اجازه بدهند تا آنان به هر نحو ممکن نسبت به فراری دادن ورهانیدن عزیزانشان اقدام کنند وگماشتگان رجوی ازاین موضوع گران بودند وحضور خانواده ها را بمنزله ی مرگ فیزیکی تشکیلات منفور خود میدیدند!
 به هر حال این درگیری واین سوء استفاده خیالی ازعواقب آن گریز ناپذیر بود!
مسعود با این نوع درگیری ها موافق بود چون برای نگه داشتن کمپ اشرف بهترین زمان بود وبا با یک تیر دونشان میزد:  (دور کردن اعضای خانواد ها ازمنطقه وایجاد مانع برسر انتقال اسیران ازاشرف) که البته جزآنکه عده ای ازفرزندان همین خانواده های متحصن را قربانی کند، ثمری ازاین نقشه های پلید وضدانسانی اش بدست نیآورد مثل اغلب اوقات!
سعید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا