دراین ده و اندی سال، روزی را پیدا نمیکنیم که رسانه های جنجال ساز باند رجوی، صحبتی از مسائل هسته ای ایران نداشته ونخواهند که قدرت های جهانی را علیه کشور خود که آنرا فقط برای رجوی میخواهند (اگر رجوی نباشد تن من مباد/ بدین بوم و.بر زنده یک تن مباد)!- وآرزوهای مالیخولیایی او که بضرر خود گردانندگان این رسانه ها نیز هست، تحریک نکنند!
ظاهرا نویسندگان این مطالب، سودی که ازاین وطن فروشی ها دارند ازبابت وعده ایست که مریم رجوی برایشان داده که گویا درروز جزا با گفتن اینکه مسعود رجوی رهبرشان است، به بهشت خواهند رفت!
اما جریان زمان بگونه ای بود که سرانجام کسی توجهی به حرف ها و مستندات تحویل گرفته شده ازاسرائیل، که این مستندات را باند رجوی ازآنها گرفته بود، نکرد و سرانجام توافق اتمی که با پیچیده شدن روند آن به کار شاقی تبدیل شده بود، ازگرد راه رسید وباند رجوی سراسیمه به دست وپا افتاد که نگذارد لشکر بی یار ویاورش در لیبرتی عراق، دچار مسئله ای بنام عدم اعتماد به رهبری شده ودرصدد تفکر و مسئله دار کردن خود باشند!
مجموع نوشته ها و گفته های تاچند روز پیش این باند مخوف وضدملی، درچهارچوب اعلام اینکه ایران دراین مذاکرات شکست خورده و … بوده وتنها گله مندی های کم وبیشی از اربابی که جناح اجرایی آنرا " مماشاتگرا" لقب داده بودند، درکار بود!
اما ظاهرا که این بار " کشتی بان را سیاستی دیگر آمده است" وطبق آن علیرضا جعفر زاده به میدان فرستاده شده تا ثابت کند که این توافق صددرصد بنفع رژیم ایران است و با عدم رعایت همه جانبه ی کنترل ایران، میدان فراغی که باو داده شده و خواهد توانست به ساخت بمب اتمی دست پیدا کند؟!
گو اینکه راقم این یادداشت معتقد است که این نوشته ی آقای جعفر زاده که " بعد از توافق هسته ای، ساعت تیک تاک " نام دارد، و مسلما به زبان های دیگر هم ترجمه شده ومتشر شده، در راستای تحریک هرچه بیشتر کنگره ی دست راستی آمریکا که بررسی مفاد توافق را برآغاز کرده، میباشد، اما زندگی نشان خواهد داد که هرنوع کارشکنی کنگره که آخرین امید فرقه ی رجوی است، طرفی نخواهد بست چرا که دیوار تحریم هرروز شکاف های بیشتری برمیدارد ونخواهد توانست استواری خود را حفظ کند واین مسئله با رفت وآمدهای مقامات اروپائی به ایران و جدی وسرزنده تر شدن پیمان های شانگهای، بریکس و…، بخوبی واضح است.
اما قسمت دوم مسئله که حمله ی مستقیم نظامی به ایران باشد، سال هاست که براثر سندرم عراق وافغانستان جای خود را به جنگ های نیابتی داده وخود آمریکا حاضر نیست که سربازانش را بیش ازاین به کام مردن یا دیوانه شدن بدهد، دیگرانی را وارد میدان میکند که هیچکدام از این دیگران درمقام وموقعیتی نیستند که جرات انجام این جنایت احمقانه را درمقابل ایران داشته باشند!
هنوز ممکن است که دویست حمله ی هوائی ترکیه برعلیه سوریه وبا ادعای مبارزه با داعش؟؟ آب دهان خیلی ها را جاری سازد، ولی،علیرغم لطمات جبران ناپذیری که به سوریه وارد میشود که مایه ی تاسف فراوان است، این لقمه ی پرچرب، داود اوغلو واردوغان را که خواب طلایی نزدیک به هزار سال امپراطوری عثمانی را میبینند، زودتر ازهمه خفه خواهد کرد!
نوید