ماه عسل باند رجوی با سعودیها و…، پایانی تلخ خواهد داشت!

مصاحبه با سیروس غضنفری، عضو سابق ازتش آزادیبخش
س- با وجود مشغله ی فراوان، حضور مرتب شما در دفتر انجمن، سراغ گیری از حال و جواب به سئوال هایمان، مایه تقدیر است.
ج- خواهش میکنم. من عمر گرانقدر 17 ساله ای را درفرقه ی رجوی که بناحق خود را سازمان مجاهدین خلق مینامد، ازدست داده ودرعوض آن صاحب تجربیات ارزشمندی شده ام که انتقال این تجربیات به نسل جوان،  شاید که مانع برخی کج روی های آنان گردد ومن همواره دعوت شما را باجان و دل میپذیرم!
س-  آینده ی سیاسی فرقه ی رجوی بعد ازتوافق نامه ی اتمی ایران با 6 قدرت برتر جهانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ج- این توافق درحکم یکی ازمیخ های اصلی ای خواهد بود که برتابوت فرقه گرایی رجوی زده شده است.
شما ملاحظه میکنید که باند رجوی، بعد ازاین توافق وعلیرغم اینکه بسیاری ازآنها گفته اند که این توافق مقدمه ی سرنگونی رژیم است، خود نیز باین ادعای خود اعتقادی نداشته، وچاره ی موقتی این مشکل بزرگ خود را با روی آوردن به فحاشی دانسته و فکر میکند با این کار اورژانسی، مانع تشتت نیروهای دربندش میشود.
علاوه براین، نظر همه ی گماشتگان رجوی دراین مورد یکسان نیست ونمونه ی بارز این عدم همگونی در تحلیل، نوشته ی علیرضا جعفر زاده است که معتقد است برنده ی این مذاکرات رژیم ایران بوده است.
تشنج درصفوف رجوی ها بقدری زیاد است که فراموش میکنند که این نظریات کج ومعوج ودرمواردی با فرق 180 درجه ای را با ویرایش بهتر وکم تناقض تری منتشر نمایند!
آنها با ادعای اینکه توافق بعمل آمده با فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد همخوان نیست واعتبار ندارد ومضحک تر اینکه این توافق نامه امضاء نشده وارزش ندارد؟!، نهایت افلاس ودرماندگی خود دراین مورد را نشان دادند!
خانم مریم رجوی که درسخنرانی هایش برای اسرای بی اختیار لیبرتی، بلبل زبانی میکند (درقبرستان خاموش نفس کش میطلبد)، این بار چنان سراسیمه شد و متضاد حرف زد که این برخورد او نمایانگر پیروزی ایران وبطور کلی صلح منطقه ای بوده وما میدانیم که زندگی اینگونه گروههای فرقوی دربلبشوئی، تشتت وجنگ است!
کار اینقدر برای این گروه مافیایی سخت بوده که درمواردی نوشته های خود را با ملاحظه ی گاف دادن های بزرگ ازصفحات اینترنت برداشتند!
غافل ازآنکه آن قسمت از مردم هوشیار ونکته سنج، این نوشته ها را کپی کرده وحفظ نموده اند!
مسعود رجوی بعد از تاخیر ناموجه چند روزی پیامی صادر کرد وآنهم برای توجیه اسرایش که این برخورد او با مسئله ای با این اهمیت، بدان معنی است که اوضاع را آنطور حدس نمیزده که رخ داد وآمادگی برای ایام " پسا مذاکرات " نداشت و بخاطر این معضل (نداشتن قدرت تحلیل) قافیه را یسختی باخته است!
آنها در مورد روابط متقابل آمریکا واسرائیل دچار همان کج فهمی هستند که متاسفانه دیگرانی نیز درایران، هستند!
بموجب این نظر ساده لوحانه، این اسرائیل است که سیاست های آمریکا را تعیین میکند، درصورتی که  اسرائیل بعنوان یک پایگاه عظیم نظامی غرب ومخصوصا آمریکا، درمنطقه عمل میکند و بدون اذن ارباب، حتی جرات آب خوردن هم ندارد!
ریشه ی این اشتباه درآنست که با روی هم قرار گرفتن سیاست های جناح محافظه کارتر وافراطی تر آمریکا با رژیم صهیونیستی آنها دچار این واهمه میشوند که درهیئت حاکمه ی آمریکا، محافظه کاران سنتی قدرت بزرگی بحساب نمیآیند واقلا زمام قوه مجریه را بهمراه تقریبا نصف مجالس این کشور دراختیار ندارند!
بدین جهت بود که باند رجوی به عبث میکوشید ومیکوشد که با تمرکز بی قواره بر روی اسرائیل وعربستان، به اهداف خود که همان متشنج نگه داشتن اوضاع منطقه است، دست یابد!
رجوی و پادوانش هنوز نمیدانند که حتی درصورت پیروزی کنگره ی افراطی دربرابر اوبامای محافظه کار، اعضای دیگر شورای امنیت، راه برگشته را دوباره نخواهند پیمود و سازوکارهایی درخدمت منافع ملی خود تدارک ندیده و دوباره خواهند گذاشت که آن فرصت استثنایی چند سال پیش آمریکا در شورای امنیت، دوباره بنفع نئوکان های آمریکا،  صهیونیست های اسرائیل و مرتجعین عربستان تجدید شود!
تحرکات اخیر روسیه وکشورهای اروپایی درآمد وشد به ایران وانجام مذاکرات جدی اقتصادی، نشان میدهد که آنها انتظار بازگشت به حالت قبلی را ندارند.
رجوی که صدام خود را ازدست داده وموقعییت خطرناک خودرا احساس میکند، این بار میخواهد روابطی  شبیه روابط اش با صدام، با عربستان ایجاد کند!
 این روابط هرچه گسترده تر وموفق هم که باشد،  از هرحیث وهر جهت، به پای روابطی نمیرسد که با صدام برقرار بود.
حکومت نزدیک بین عربستان با اتخاذ سیاست های ناموجه، اعتبار گذشته ی خود دربین مسلمین ایران را ازدست داده وحتی این مسئله به انزجار مردم ایران ازعربستان منتهی شده وبنابراین نزدیکی هرچه بیشتر رجوی به عربستان، دلخوری وعصبانیت بیشتر اکثریت مردم ایران را بسوی خود جلب خواهد کرد که این امر بمنزله ی یک خود کشی سیاسی برای هرگروهی است!
من با آسودگی وجدان وبصراحت بشما میگویم که این ماه عسلی که رجوی سرگرم طی روزهای  ظاهر دلچسب آن با عربستان است، پایانی تلخ برای او دارد!
با عطف نظر به فعال شدن رفت وآمدهای سطح بالای منطقه ای، بنظر می رسد که عربستان با وجود مشکلات قومی وسیاست های تبعیض آمیز داخلی و نیز تهاجمات نظامی اش که خارج ازقد وقواره ی ارتش آماتور اوست، نرمش بیشتری در مذاکرات جدی حاضر نشان خواهد داد ودرمعامله با دولت ها، عذر گروه هایی را که بخاطر منافع حقیر گروهی خود به آن سمپاتی نشان میدهند، خواهد خواست!
رجوی اگر یک رهبر سیاسی بود، توصیه های بیست سال پیش وزیر کشور پاکستان را آویزه ی گوش خود قرار میداد وچنان نمیکرد که کرد وحالا هم میکند!
وزیر کشور وقت پاکستان به هیئت نمایندگی شورای باصطلاح ملی مقاومت گفته بود که دولت ها ترجیح میدهند که طرف حساب ومذاکراتشان نماینده ی یک دولت باشد وهمکاری دولت ها با گروه های سیاسی درحد سوء استفاده ازآنها ورها کردنشان بعد از گذشت تاریخ مصرف آنها میباشد!
س- مجددا ازتقبل زحمت حضور دردفتر انجمن و روشنگری های خوبتان تشکر میکنیم.
ج- من نیز بنوبه ی خود ازاستمرار فعالیت های خیرخواهانه ی شما ودادن تریبونی به کسی که قسمت مهم زندگی اش در تشکیلات رجوی تباه شده وحرف هایی برای گفتن دارم، تشکر میکنم.
مصاحبه کننده: فرید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا