شما رجوی ها هم اینقدر شجاعت و حمییت داشته باشید!

اعضای باند رجوی ازذیل تا صدر، عادت مطالعه ندارند وبنابراین قادر به درک مقوله های اجتماعی وخصلت مدام تغییر یابنده ی آنها، تضادها (اعم از اصلی وفرعی، عمده وغیر عمده و…)، تغییر، حرکت وجابجائی این مقولات، نبوده و لوطی وار وبدون توجه به  دستآوردهای علمی علوم انسانی و…،  همواره مصرند  که بگویند " مرد است وحرفش"!
این جماعت بلحاظ انجماد فکری تولید کرده اش که منافع شخص مسعود رجوی در ادامه ی آن است، چیزی بنام حرکت وپویایی را درک نمیکنند وصرفنظراز اینکه این حرکت درخود آنها هم درجهت قهقرا وجود دارد، دلایل تغییر نگرش انسان ها درمراحل مختلف زندگی اجتماعی را نمی فهمند ودر صورت  مشاهده ی این تغییر، آنرا درجهت عوام فریبی ارزیابی میکنند!
درمورد مسئله ی مورد بحث، این باند مقاله ای با نام " تلاشی مذبوحانه برای فرار از عقوبت ِدر تقدیر " منتشر کرده وطی آن نوشته است:
 " از تأثیرات مقاومت عادلانه رشیدترین فرزندان مردم ایران در برابر هیولای ولایت‌فقیه در سی‌و‌هفت سال گذشته، ایجاد قطب‌بندی و اتمسفری از عدالت‌جویی و حسابرسی عمومی در سطح جامعه است که «ولی‌فقیه» و متحدانش را در یک‌سو و «مردم» و دوستان آن را با شعار «سرنگونی خلیفه ارتجاع» در قطب دیگر نشانده است. این شکل‌بندی، منجر به ایجاد فضای مطالباتی سیاسی و فرهنگی متناسب آن‌هم در سطح جامعه شده است که راه را بر تلاش خلیفه ارتجاع برای هرچه در خاموشی برگزار کردن جنایات ضد بشری‌اش، وقت‌گذرانی بر سر آن‌ها و سانسور وحشی‌گری‌هایشان بسته است ".
البته تحولات و قطب بندی ها ومطالبات مردم شکلی از تحولات علمی است که رخ میدهد و مسلما نیروهای فعال درجامعه (بعنوان عوامل ذهنی) در ایجاد این خط سیر دخیل اند و مسلما سازمان مجاهدین رجوی بعلت عدم حضورش درجامعه، جزو " عوامل ذهنی " دخیل شمرده نمیشود وادعای تاثیر باند رجوی برسیر تحولات ایران، ادعایی نامسموع بوده و صرفا حکم تهمت بخود را دارد!
درقسمتی از متن مقاله ی موصوف آمده است:
" هادی غفاری سرچماقدار خلیفه ارتجاع پس از سی‌وپنج سال ناگهان متوجه شد که: «… برخی رفتارهایش در اوایل انقلاب باید در ظرف زمان خود مورد تحلیل قرار بگیرد اما به‌هرحال می‌توانسته نرم‌تر و آرام‌تر برخورد کند ".
اوهرکه بوده وهرکه باشد، موضوع مهمی بنام تحلیل مشخص در زمان مشخص را درمییابد ودریغ ازشما که به این فهم مهم نائل نگشته اید وبراین باورید که هرچه درگذشته کردید، حالا میکنید ودرآینده خواهید کرد، کوچکترین ایرادی نخواهد داشت وازاین جهت است که با بستن درهای منطق مدرن برروی خود، ازتجربیات ودستآوردهای بشری استفاده نمیکنید و دچار تحجر ودگماتیزم میشوید!
شما لازم نیست که شق القمر کنید وجهانی را بهم ریخته وتغییر دهید، بلکه بطور ساده وتدریجی هم که شده، ناچارید برای جلوگیری از مرگ معنوی تان، همین اندازه انتقادات  ولو خفیفی از اقدامات خود بکنید ومطمئن باشید که با کسب این شجاعت، مسائل زیادی ازشما حل شده و حامل اینقدر کینه، جهالت و عقده نخواهید بود!
سعید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا