آموزه های ما از ریاست جمهوری در هر کشوری در تمام نقاط دنیا بر این است که دموکراسی و انتخاب آزاد بوده و مردم می توانند با آراء خودشان در هر چهار و یا پنج سالی، برای خود رئیس جمهور انتخاب نموده و در اداره کشور سهیم باشند که البته این یک قانون کلی میباشد که طبق قوانین همان کشورها هر رئیس جمهور بعد از دو الی سه دوره قدرت را به فردی که دوباره توسط همان آراء مردم انتخاب می شوند میسپارد تا عدالت در ان کشور ساری و جاری باشد.
اما در سازمان مجاهدین خلق که بظاهر خود را برخواسته از ملت ایران (مردم ایران در خواب هم آنها را نمیبینند) می دانند و حکومت پوشالیشان هم فقط بدرد عناصر فرتوت خود می خورد، ریاست فرقه خود را مادام العمری و مخصوص مریم عضدانلو می دانند و اصلا به خواسته های عناصر آن اهمیتی قائل نیستند و برای آنها طره هم خورد نمیکنند حال چه رسد به اینکه بخواهند دموکراسی را پیاده کنند.
گماشتن مریم قجر بعنوان ریاست گروه تروریستی فرقه رجوی، کلاهی بود که مسعود رجوی خائن برای آنکه خودش در خفا و سوراخ موش باشد و تمام کثافت کاریها به دوش این عفریته باشد، انجام داده و خود که از جنایتکارانی بود که تمامی زنهای حاضر در فرقه را به عقد خود در آورده بود، اکنون نیز بدنبال هوسبازی می باشد که البته اگر مسعودی در کار باشد و تا کنون چند کفن پاره نکرده باشد.
سران سازمان مجاهدین که در بین سناتورهای فرتوت و خرفت غرب که بیشترین عمر نکبت بار خود را برای جنگ طلبی گذرانده و هیچ نشانی از صلح و آرامش در انها دیده نمیشود، ادعای آزاده خواهی را می نمایند و از طرفی در بین زندانیان خود که بیش از 30 سال از عمرشان را در سیاه چالهای این فرقه گرفتار بودند هیچ بویی از آزادی و آزاد اندیشی نبرده اند که البته اجازه چنین کاری را نداشتند و این تنها بواسطه حکومت خود خوانده مسعود و مریم رجوی خائن میباشد که با دیکتاتوری بر آنها، تمام ذهن آنها را اسیر خواسته های مزخرف خود نموده اند و آنها را تاکنون اسیر و گرفتار خود نموده اند.
عقده ریاست در سران فرقه رجوی آنقدر بالا بود که حتی در همان اوایل انقلاب هم مسعود رجوی خائن بدنبال کسب کرسی ریاست جمهوری بود تا بتواند آنطور که خودش میخواهد کشور را اداره نماید که خوشبختانه ایت الله خمینی با دقت و درایت به افکار پلید آنها پی برده و راه آنها را بست و ماهیت کثیف و ضدبشری آنها را که امروزه بطور آشکار تمام مردم دنیا ان را لمس میکنند افشاء شد.
سرکرده های فرقه رجوی که رسیدن به قدرت و چپاول مردم از راههای عادی انها می باشد، با تکیه بر اریکه فرقه نسل کش خودشان، از هیچ جنایتی رو گردان نیستند و هم اکنون نیز با جلوگیری از اعزام زندانیان خود به کشورهای اروپایی نهایت شقاوت خود را به اثبات رسانیده و برآن صحه گذاشته اند و از ان طرف هم برای آنکه بتوانند حمایت کشورهای حامی تروریست را بدست آورند، دم از ازادی و دموکراسی می زنند که البته جنایتهای آنها بر هیچ کس پوشیده نبوده و تمام مردم آزاده از ماهیت و ذات دجالگرانه آنها با خبر هستند.