پایمال کردن حقوق زنان اسیر در سازمان مجاهدین
سخنان مریم رجوی در مورخ 8/12/94 به مناسبت روز زن در جلسه ای به نام زنان متحد علیه بنیادگرای
)مریم رجوی: با مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی، این قرن را به عصر رهایی زنان تبدیل کنیم
در ایران تحت حاکمیت آخوندها چند همسری و رفتار ضدبشری نسبت به زنان و دختربچهها، سوءاستفاده جنسی از اطفال و دختربچههای کمتر از 9ساله بر زنان تحمیل میشود. ولایتفقیه که یک انحصارطلبی جنونآساست، با تمام قوا رودرروی حق برابری زنان ایستاده است.
مریم رجوی گفت: آنها ایران را به زندان بزرگ زنان تبدیل کردهاند.
رجوی تصریح کرد: هرچه بر اساس اجبار باشد و انتخاب آزادانه مردم را انکار کند و هرچه حقوق برابر زنان را نفی کند. نه اسلام که ضداسلام است. ما انکار حقوق زنان را چه در لباس مذهب، چه در هر لباس دیگری تحمل نمیکنیم. در برابر افراطیگری و ارتجاع و دینفروشی، ما از اسلام دموکراتیک دفاع میکنیم. ما برآنیم که با تحقق برابری و بهویژه با مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی، این قرن را به نام زنان، به عصر رهایی زنان تبدیل کنیم. برنامه ما برای ایران فردا برقراری یک دموکراسی بر اساس آزادی، برابری و جدایی دین از دولت و لغو حکم اعدام است. برابری در آزادیها و حقوق اساسی برابری در مقابل قانون، برابری اقتصادی، برابری در خانواده و آزادی انتخاب پوشش و مشارکت فعال و برابر در رهبری سیاسی.و…)
بگذارید برایتان بگویم ما زنان در درون سازمان چگونه زندگی کرده ایم و حقوق زنان را چگونه داده اند. شاید بارها افراد جدا شده از سازمان مجاهدین به آن اشاره کرده باشند.اما من می خواهم اول از هرکس به مسعود و مریم رجوی و تمامی آنان که بدون هیچ گونه آگاهی در مهمانی های مریم رجوی شرکت می کنند و به حرفهای پوچ و توخالی و پر از دروغ گوش می دهند یادآوری کنم.
قبل از هر چیز باید گفت، زن در مناسبات مجاهدین یک کالا و ابزار است که رجوی برای پیش برد اهداف خود از آن استفاده می کند.جسم – روح – فکر همگی به مسعود رجوی تعلق دارد.
آنچه که در بیرون مناسبات نشان داده میشود 180 درجه با درون مناسبات تناقض دارد.
زنان در درون مناسبات همگی به یک نفر تعلق دارند آن هم مسعود رجوی خائن است و میبایست همه زنان قبول بکنند که ناموس رهبر (مسعود رجوی) می باشند.
طلاق اجباری: روز اول به هر نحوی که یک زن را فریب می دهند و وارد مناسبات می کنند اگر مجرد باشد باید به صورت ذهنی مرد را طلاق بدهد و اگر کسی هم دارای همسر و فرزند باشد می بایستی آن را به اجبار طلاق بدهد و دیگر حق فکر کردن و ابراز احساسات به آنها را ندارد.در حالی که مریم بعد از طلاق از مهدی ابریشمچی بلافاصله با مسعود رجوی ازدواج نمود و هر دو آنها تن به این طلاق ندادند.
حجاب اجباری: بعد از طلاق اجباری می بایستی حجاب اجباری را قبول کنند و به هیچ گونه حق انتخاب در پوشش خود را ندارند در طول روز باید لباس فرم بپوشند همراه با روسری و به هنگام شب زمان استراحت نیز مجبور هستند، لباس خواب و راحتی که آنها می دهند به تن بکنند.در حالی که خود مریم هر روز با یک مدل لباس و قیافه بزک شده به صحنه می آید.
محول کردن مسئولیت: دادن مسئولیت های سنگین به زنان یکی دیگر از نقض حقوق زنان می باشد.برای فریب زنان و توجیح کردن کارشان به آنها می گویند به علت اینکه در ایران بین زن و مرد برابری نیست و مرد سالاری در آنجا رواج هست به تو مسئولیت واگذار می کنیم و شعار فریبنده می توان و باید می باشد و این یک دروغ کثیف برای بردگی بیشتر زنان است،آنها را وادار می کنند کارهای بسیار سنگین انجام دهند.حتی مردها هم قادر به انجام آن نیستند و می بایست ساعت ها کار انجام دهند و در طول شبانه روز هر زن حق خوابیدن 3 الی 4 ساعت را دارد.بعد از کار روزانه نشست های مختلف شروع میشود و بعد از آن پست شبانه با استراحت کردن زنان مخالف بودند. زیرا می گفتند اگر زنی استراحت کند به زندگی در جامعه عادی فکر می کند و این خلاف قوانین بود.واقعیت امر این بود می خواستن تا حد مرگ از زنان کار بکشند تا جای که از خستگی زیاد وقت فکر کردن به فرار و راهی از چنگال آنان را نداشته باشند.
رفتار ضد بشری نسبت به دختران کم سن وسال: به علت فقر و بدبختی در عراق، سازمان از این موقعیت سواستفاده خودش را می نمود.طوری که اکثر دختران کرد واقع در شهر رمادی را با قیمت ناچیز می خرید و به سازمان می آورد و آنها را تحت آموزش نظامی قرار می داد کاری که داعش انجام می دهد.همانند صبریه –شکریه – سارا نظری و… که کمتر از 13 سال سن داشتند.
غسل روزانه : غسل روزانه یکی دیگر از شکنجه های سازمان علیه زنان بود – زنان می بایستی هر شب بعد از دست کشیدن از کار، در یکی از نشست ها غسل جاری اجام می دادند به گونه ای که اگر کسی در خواب یا بیداری به جنس مخالف فکر می کرد و یا اگر اتفاقی در جایی مردی را می دید،حتی اگر فیلمی را دیده بود می بایستی در حضور همه اعتراف می کرد.
جدایی مردان از زنان: در درون مناسبات ارتش زنان ها و مردها از هم جدا بود و نمی بایست به هیچ وجه ملاقاتی صورت بگیرد و اگر در مراسم های جمعی شرکت می کردند. چند بار در سال بیشتر نبود،می بایستی به آنها نگاه نمی کردند.زیرا که همه زنان ناموس رهبری (مسعود رجوی) و به او تعلق داشتند.
حق ملاقات با خانواده – تماس تلفن – نامه هیچ کدام در کار نبود و زنان و مردان سالیان سال از این حق محروم بودند.
استراحت – امکانات رفاهی – تغذیه – رسانه و…
زنان فقط شب جمعه بعد از تمامی کارها و نشست های طولانی حق داشتن فیلمی که جنگی و توسط خود سازمان سانسور شده بود را نگاه بکنند.آن هم اگر پست شبانه نداشتند. پست های شبانه همه جای دنیا 2 ساعت یک بار تعویض می شود اما در سازمان بعضی وقت ها بیشتر از 4 ساعت بود.
روزهای جمعه از صبح تا ظهر فقط اجازه داشتن در اختیار خود باشند برای انجام کارهای شخصی.
به لحاظ تغذیه به هیچ وجه حق نداشتند غذای مورد علاقه خود را در خواست بکنند همه می بایست غذایی که از آشپزخانه مرکزی درست میشود را بخورند. بدتر از همه این بود که در همه غذاها کافور می ریختن، که منجر به رشد موهای زائد صورت و چانه در زنان شده بود و با این کار زیبائی چهره زنان از بین رفته بود.
رسانه: تنها خبرهای که توسط شبکه مرکزی سازمان پخش می شود می بایستی گوش می دادند.
جدایی مادران ازفرزندان: در سال 1367 زنان را به اجبار به عملیات مرصاد (فروغ) علیه ایران فرستادن که اکثرا کشته شدند. بعد از آن بهانه مسعود رجوی این بود که اگر زنان و مردان طلاق می گرفتن واز فرزندان شان هم جدا می شدند، حالا ما پیروز شده بودیم. قانون جدید طرح کرد و همه زنان را مجبور کرد تن به جدای از همسران و فرزندان شان بدهند و بچه های نوزاد و کوچک را به اروپا فرستاد.و اجازه ارتباط مادران با فرزندان را نداد. بعدها معلوم نشد بر سرآنها چه پیش آمده وچه سرنوشتی داشته اند، فقط تعداد بسیار کمی از آنها پیدا شدند.
نشست های که برای زنان گذاشته میشود،همیشه تحقیر کردن در اولویت کارشان بود تا حدی که زنان از درون احساس پوچی پیدا می کردند و آنها مجبور می شدند بیشتر تن به کارهای که در درون جامعه قابل هضم نیست بزنند و با این شگرد می توانستند بیشتر بر زنان تسلط داشته باشند و آنها را به بردگی بگیرند.
اگر زنی به این همه زن ستیزی – تحقیر – تبعیض جنسی – نابرابری و… اعتراض می نمود او را به یک نشست بزرگ دعوت می نمودند و جلوی همه با فحش و ناسزا از او پذیرائی می نمودن.بعد از آن او را زندانی می کردند در بنگال (کانکس)یا اسکان های متروکه و دور افتاده از ارتش برای مدتها طولانی و با دادن اندکی غذا، فرد آرزوی مرگ می نمود.
معمای کمپ اشرف و لیبرتی
بعد از سرنگونی صاحب خانه (صدام) تا به امروز کشور عراق از رجوی خواسته است که افراد اسیر شده در کمپ اشرف سابق و لیبرتی را جابجا کند. اما او هیچ گونه اعتنایی ننموده و اسیران خود را نه انتقال می دهد و نه آزاد می کند و هر بار باعث می شود تعدادی از مردان و زنان کشته شوند. تنها بخاطر حرص و طمع که دارد حاضر نیست این اسیران مخالف را که سالهاست از خانواده های شان دور بوده اند را آزاد کند. اگر افراد را آزاد بکند دیگر بهانه ای برای مانور دادن و علم کردن خودش گزینه ای ندارد و نامی از او در دنیای سیاست نیست و هنوز هم عاقبت آنها معلوم نیست.تا چه زمانی می خواهد زندان بان این افراد باشد.
همه اینها جای بحث و سوال است
باید بگویم مریم رجوی نیزاز این قاعده مستثنی نیست چون ایشان هم عروسک کوکی شخصی به نام مسعود رجوی می باشد. مسعود رجوی بیشتر خود را در پشت مریم رجوی پنهان کرده و همانند عروسک مریم را کوک می کند که اهدافش را پیش ببرد.
حال من از کسانی که این مطالب را خوانده و یا در مهمانی های پر زرق و برق مریم رجوی شرکت می کنند می پرسم؟
زمانی که مریم رجوی از حقوق برابری – تبعیض جنسی – زن ستیزی – رهایی زنان – آزادی بیان – آزادی انتخاب پوشش- حق انتخاب رهبر سیاسی و… حرف به میان می آورد کدام یک از این قوانین را در درون تشکیلات چند هزار نفری خود رعایت نموده!؟ کسی که نمی تواند این حقوق را در درون خود رعایت کند آیا می تواند برای یک ملت این برابری ها و شعارها را رعایت کند؟
به نادیا بوآلاک رئیس کمیته شهروندان مونتروی فرانسه باید گفت:
مریم رجوی سنبل امید نیست بلکه سنبل تاریکی و ناامیدی برای زنان است.
جناب آقای اسقف آدریان نیومن شما گفته بودید: همواره از این امر متحیر می شوم که روح انسانی چقدر می تواند در برابری سرکوب مقاوم باشد. به راستی حق با شماست اما بایستی این مطلب را در مورد حقوق زنان از مسعود و مریم رجوی بپرسید.
بالاخره اخلاق جه معنایی دارد هنوز هم جای سوال است؟!
این کارنامه اسفناک مسعود و مریم رجوی است.