خاطره ای از دروغ جاویدان رجوی

تیر ماه 1367 بود رجوی ما را فرا خواند وقتی وارد سالن اجتماعات شدیم با چهره های جدیدی مواجه می شدم کمی پرس و جو کردم فهمیدم نفرات را از خارج به عراق منتقل کرده اند بگذریم! بعد از آمدن رجوی و شروع نشست و توضیح رجوی در رابطه با عملیات و فتح تهران برای آنتراکت بیرون سالن می آمدم بیرون از سالن چه خبر بود اکثر افراد جدید بیرون از سالن با هم محفل گذاشته بودند از کشورهای مختلف آمده بودند به آنها نزدیک شدم و حرفهای آنها را گوش می کردم دو نفری که به گفته خودشان از کانادا آمده بودند به یکدیگر می گفتند فقط دعا کنیم بلایی سر ما نیاید خدا کند پولی که به ما دادند سالم برگردیم و راحت آن را در کانادا خرج کنیم رجوی برای اینکه سیاهی لشکر جمع کند نفرات را با پولی که به آنها داده بود به عراق منتقل کرده بود بخشی از نفرات را به مقر ما داده بودند نفراتی بودند که دست چپ و راست خودشان را نمی دانستند در عرض یک روز آموزش کلاش را به آنها دادند و آنها را برای نبرد آماده کردند در سالن غذا خوری مقر نفرات آموزش دیده به یکدیگر با تمسخر می گفتند فلانی آموزش را کامل گرفتی جوابی که داده می شد آموزش را ولش بچسب به دلارها. این موضوع در رابطه با تمام نفرات جدید صادق بود. رجوی جان انسانها برای او مهم نبود نفرات آموزش ندیده را به صحنه فرستاد تعدادی از آنها کشته و آنهایِی که زنده ماندند ناقص العضو شده بودند بعد از دروغ جاویدان و برگشت به پادگان اشرف رجوی نشستی گذاشت به جای اینکه خودش را مورد انتقاد قرار دهد شمشیر را بر علیه ما از رو بست و گفت شماها باعث شدید که من و مریم به تهران نرسیم. و در مقابل افراد جدیدی که با فریب و دلار از خارج به عراق منتقل کرده بودند تعدادی از انها در مقر ما بودند هر روز با مسئولین مقر دعوا و به آنها فحش می دادند یکی از آنها که صورتش آسیب دیده بود می گفت که چگونه با این قیافه برگردم خارج شما با چند دلار سر ما کلاه گذاشتید قرار ما این نبود که ما را به جنگ بفرستید قرار ما این بود در پشتیبانی کار کنیم  هر چه بد و بیراه و فحش بود به مسئولین مقر می دادند رجوی مزخرف بود و متوهم فکر می کرد با سیاهی لشکر می تواند ایران را فتح کند آنقدر ابله بود که تمام نیروی خودش را از یک محور وارد جنگ کرد و هزاران نفر را به کشتن داد و با کمال پُررویی در نشست ها می گفت درست است که ما تهران را فتح نکردیم ولی ما پیروز شدیم و این نشان دهنده این است که در فروغ 2 تهران را فتح خواهیم کرد. فعلا که چند سال است مثل موش در سوراخی مخفی شده است و خواب های پنبه دانه خود در رابطه با ایران را با خود به گور می برد.

فواد بصری