آب مزدوری مریم و مسعود رجوی که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب

بعد از سالیان تحمل سختی و بعد از آنهمه ایثار و از خود گذشتگی اعضاء سازمان از قبل انقلاب ضد سلطنتی گرفته تا به امروز و علیرغم آنهمه اعتماد و پرداخت مخلصانه تمامی نفرات و حتی هواداران سازمان،اکنون بواقع این فرقه در چه نقطه ای قرار دارد.
بعد ازنزدیک به پنجاه سال در دست داشتن رهبری سازمانی با آنهمه عضو و هوادار مخلص،امروز رهبری آن چه چیزی برای عرضه در کارنامه خود دارد.در قبال آنهمه کشته و مجروح و در قبال آنهمه جوانانی که از این مرز و بوم خونشان بر زمین ریخته شد،فرقه رجوی به چه نقطه ای چه در میان مردم ایران و چه در سطح جهانی وچه بین روشنفکران و یا سایر گروههای مبارز و آزادیخواه ایرانی رسیده است.
بعد از آنکه آنهمه کودک بیگناه به خواست رجوی به دل غربت فرستاده شدند و آنهمه قلب که بخاطر اعتماد به وی از عزیزترین عزیزانشان گذشتند و شکستند،امروز به چه نتیجه قابل توجه ای این فرقه رسیده است.ودر مقابل این همه گذشت و فدا کاری اعضاء و نفرات چه دستاوردی برای عرضه کردن دارند.
هزاران تن از بهترین جوانان ایران کشته شدند که به مقام مزدوری آنهم به خفت بارترین شکل ممکن به صدام و حزب بعث عراق افتخار کنیم.آیا تبعات این مزدوری برای کشوری بیگانه در کشتن و به اسارت بردن جوانان و سربازان بیگناه کشور به اندازه کافی برای رجوی و سایر همدستان و همپالگیهایش روشن نشده است.
آیا واقعأ از درک این واقعیت عاجزند که در رابطه با تصمیم رجوی برای رفتن به عراق و همکاری با رژیم صدام حسین حق تمام و کمال با دکتر ابوالحسن بنی صدر و سایر مخالفین رفتن به عراق در شورای ملی مقاومت بود،و شخص رجوی صرفأ بخاطر کمبودهای عدیده شخصیتی و روانی مسئول تمامی تبعات منفی این تصمیم خائنانه میباشد.
امروز بعد از به بن بست رسیدن و یا شکست کامل تمامی تحلیلها و نظریاتش در طول این سالیان بجای پاسخگویی و پذیرش مسئولیت در هزار پستو به بزدلانه ترین شکل به زندگی خائنانه یا مرگی خفت بار تن میدهد.
در مقابل سالیان مزدوری برای صدام به چه چیزی رسیدیم جز نفرین و نفرت پاک نشدنی و فراموش نشدنی مردممان.آیا مزدوری برای صدام و صدامیان به عزت،شرف و آبرویمان نزد ملت ایران افزود یا فقط و فقط باعث انباشتن پول و ثروتی شد که بوی خون جوانان کشورمان را میدهد،تا ازان برای ادامه زندگی خفیف و خائنانه تان ادامه دهید.
واقعأ دیگر ازاعضاء و نفرات سازمان چه خواستید که آنها در طول این سالیان از انجام آن دریغ کرده باشند.از همه چیزشان گذشتند از خودشان از خانواده،همسر و کودکانشان از خون،نفس و هر چه خواستید گذشتند و همه را در طبق اخلاص تقدیم کردند.
اینهمه گذشت و ایثار و آنهمه خون و عرق ریخته شد که امروز شاهد این باشند که رهبرشان به بهانه حفظ و ادامه مبارزه برای سالیان سال در فرار باشد و جانشینش در پی خوشرقصی برای ارباب جدید در کشتی های تفریحی ودر کنار شیوخ عیاش مجالس شبانه شان را گرم کند.
مگر غیر از رسیدن به پول از طریق مزدوری و نوکری و جاسوسی چیز دیگری عاید فرقه شد.آیا درمقابل این مزدوری به چیز دیگری هم فرقه رسید.آیا بجای عبرت گرفتن از تبعات حضور در عراق و اصلاح اشتباهات گذشته بایستی امروز اعضاء این فرقه شاهد نوکری و مزدوری برای صاحب خانه ای جدید باشند.
مگر وهابیون عربستان چه چیزی میتوانند به شما بدهند که صدام حسین از دادنش به شما کوتاهی کرده بود و یا اینکه شما چه خوشرقصی و خدمتی میتوانید به وهابیون عربستان کنید که در طول سالیان مزدوری برای صدام آنرا انجام نداده باشید.
اما بنظر میرسد که مزدوری و نوکری در فرقه رجوی بعد از سالیان به یک ویژگی و خصلت اخلاقی و رفتاری تبدیل شده باشد،بنظر میرسد که این فرقه در واپسین لحظات ادامه زندگی خائنانشان مانند غریقی که به هر خاشاکی چنگ میاندازد،آنها نیز به هر خیانتی حاضرند تن دهند برای کسب پولی که برای آنها امروزه حکم اکسیژن را دارد.سازمانی که قدرت جذب آزادانه و داوطلبانۀ حتی یک جوان ایرانی را دیگر ندارد.
فرقه ای که سالیان نه در قلب مردم کشورش بلکه در شکافها و از روی فرصت طلبی و بصورت انگلی به حیات خود ادامه داده و میدهد،لاجرم راهی ندارد غیر از آنچه که سالیان به آن گرفتار شده است.برای رجوی و فرقه اش دیگرقبح مزدوری ونوکری ریخته شده است.
شاید در طول جنگ میتوانستند ژست سازمانی مستقل را بخود بگیرند،اما مدت زمانیست که خودشان نیز متوجه شده اند که دیگر ادعایشان در رابطه با خودکفایی و استقلال مالی دیگر رنگ و اعتباری نه در پیش مردم ایران و نه در بین سایر اپوزیسیونهای خارج از ایران نداشته و پرونده مزدوری آنها امروزه کاملأ بر همگان عیان شده است.
از همین روست که برای نوکری و مزدوری در بین تمامی گروها و جریانات مخالف رژیم آنها گاو پیشانی سفید شده اند.دیگر آب از سرشان گذشته است و از نظر سران فرقه رجوی خوشرقصی،نوکری و مزدوری برای وهابیون عربستان چیز جدیدی را برملا و افشا نمیکند،چیزی که دیگران از آن بی اطلاع باشند.
بتول سلطانی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا