نام سازمان مجاهدین خلق ایران که روزی ادعای دفاع از خلق در زنجیر، ارمغان آزادی برای مردم ایران، دمکراسی و استقلال و یک دوجین دیگر از این الفاظ و اصطلاح ها را در کارنامه خویش یدک میکشید روز گذشته با خفت بار ترین و ننگین ترین حالت پرونده اش بسته شد و حتی در مزدوری در کنار خائن ترین ها به ایران نیز تاب نیاورد و چرخ گردون آنها را از گردونه خارج نمود. روزی در عراق در نشست های چند هزار نفره اعضاء و نیروهای مجاهدین شخص رجوی در سالن باقرزاده با کلت اهدایی صدام بر کمر و پیپ با توتونهای خارجی برلب، تکیه بر صندلی رهبری جنبش به اصطلاح مقاومت خود را در اوج قدرت میدید و با ژست های هیتلری همه گرو هها و سازمان های اپوزسیون ایرانی، آمریکا و اروپا نشین را به سخره گرفته بود و با کنایه به آنها میگفت شما که مدعی مبارزه با رژیم آخوندی هستید باید در جوار خاک میهن باشید و در اروپا و… چکار میکنید؟!! رجوی با دهن کجی گفت من خطاب به همه این گروه ها گفتم مواظب باشید خیلی عقب نشینی نکنید یه دفعه تو دریای مانش غرق شوید.
و روزی که از فرانسه اخراج شد گفت اگه از من بپرسن کجا میروی در یک کلام خواهم گفت: به جوار خاک میهن میروم تا آتش ها برافروزم بر کوهستانها و اگرچه این جمله را نیز عاریه گرفته بود اما ترس و وحشت در چهره اش چنان آشکار بود که احتمالا مهدی ابریشم چی او را با ایزی لایف به عراق فرستاده بود ولی در منطق مبارزه پذیرفته بود که فقط در کنار مرز ایران میتوان رجز آزادی خواهی و مبارزه خواند وگرنه هر ادعایی در اروپا و امریکا و سایر بلاد برای" آزادی خلق در زنجیر" پارس خوابیده ای بیش نیست . و حال و روز فعلی مجاهدین را در این ایام ببینید که چگونه خود تا دریای سرخ و مانش و… عقب نشینی کردند و شاید قصد دارند راه انور خوجه را در آلبانی ادامه بدهند. و مسخره تر از همه این است که نام این شکست و فرار و اخراج مفتضحانه را پیروزی نیز مینامند.
و حالا بجای اینکه بابت این همه دروغ و ریا کاری، فریب مردم و نیرو های اسیرش ذره ای جسارت و صداقت داشته باشند و عذر خواهی کنند و با هم آهنگ " هرچه بودیم هرچه هستیم بی وفا رفتم که رفتم بخوانند با وقاحت و گشاده دهانی تمام دم از پیروزی میزنند و با عاریه گرفتن عبارات لابی های امریکایی صهیونیستی از قبیل سناتور جان مک کین و ایلیانا رزلهتینن این اخراج خفت بار را انتقال موفقیت آمیز و پیروزی قلمداد میکنند.
و هنوز اگر خداوند عمری عطا نماید باشیم تا ادامه این خفت و خواری را ببینیم. تا ببینیم چگونه در آلبانی وعده هزار اشرف میسازیم، اشرف اشرف شهر شرف، سلاح ناموس هر مجاهد خلق است، ارتش آزادیبخش ملی ایران، رزمندگان و گوهران بی بدیل انقلاب مریم همه این عبارات و جملات را چگونه تعیین تکلیف میکند و مانند هزاران سوال بی پاسخ که از بدو انقلاب ضد سلطنتی در اذهان مردم و نیرو های اسیر تشکیلات مخوف مجاهدین باقی مانده است را جواب خواهند داد.
و در پایان به سران فرقه رجوی خواهیم گفت: اگرچه بر ما جدا شدگان واضح و آشکار است که هیچ صداقت و جسارت و وجدان بیدار بشری در وجود تان نیست اما فقط برای این که مقداری ننگ ابدی را از چهره خودتان تخفیف دهید به چند سوال پاسخ دهید.
ضرورت ایستادن رو در روی انقلاب مردم ایران و عملیات مسلحانه موسوم به 30 خرداد
ضرورت همدستی با صدام و خیانت علیه مردم ومیهن در جنگ هشت ساله
ضرورت پادویی امریکا و اسرائیل در لو دادن اطلاعات تاسیسات هسته ای و ترور دانشمندان هسته ای ایران
ضرورت انقلاب ایدئولوژی و طلاق اجباری برای همه نیروها و ضرورت ازدواج های پی درپی و متعدد شخص رجوی و هوس رانی های بی حد و حصر.
و همچنین خاطر نشان میکنم: این کوچکترین تاوان مقابله و رو در رویی با مادران داغدیده و خانواده های همین اسرا و افراد جدا شده است که پس دادید و هنوز مشتی از خروار خشم مردم ایران است. خانواده های افراد اسیر و افراد جدا شده بر آنند تا تومار این تشکیلات را برای همیشه از صحنه روزگار محو نمایند.
علی مرادی