آقای محمد رضا گلی یکی دیگر از دوستان جدا شده در رابطه با وضعیت کنونی فرقه رجوی گفت، 30 سال پیش وقتی رجوی شیاد وقتی به عراق رفت همه جریانات سیاسی به او انتقاد و این حرکت سازمان را مزدوری خواندند البته نزدیک شدن به صدام از دیدگاه خیلی از ایرانیان و جریانهای سیاسی همکاری و همیاری با دشمن به حساب می آمد خلاصه حرکت بسیار کثیفی را انجام داده بود، اما در شرایط کنونی وقتی فرقه رجوی از عراق اخراج و به آلبانی می رود در عمل به نقطه 30 سال پیش رسیدند، که در آن زمان تمامی گروهها و جریانات سیاسی به رجوی هشدار داده بودند، و از طرفی خود رجوی هم بعدش ادعا نمود ما دو بال داریم یکی بال سیاسی همان شورای به اصطلاح مقاومت است و دیگری بال نظامی آن یعنی ارتش به اصطلاح آزادیبخش، بال نظامی اش بعد از خلع سلاح دیگر موضوعیتی نداشت یعنی بال و پرش را قیچی کردند. بال سیاسی اش، قطعاً در آینده شاهد خواهیم بود از این بال هم چیزی باقی نخواهد ماند و فرو خواهد ریخت.
آقای هادی شبانی اظهار داشت عملاً فرقه رجوی به غلط کردن گویی افتاد چرا که امسال ما شاهد بودیم مریم رجوی این زن داعشی و تکفیری در پیام عید خود دیگر صبحتی از شعار سرنگونی نکرد و مانند گذشته نامی به اسم سال به اصطلاح سرنگونی نامگذاری نکرد و فقط به اسم سین سرفرازی اشاره نمود. این یعنی یک غلط کردن آشکار در عقب نشینی از مواضع گذشته فرقه رجوی.
اگر هم در تبلیغاتشان حرفی از به اصطلاح ارتش خیالی خود می زنند برای فریبکاری اعضای خودشان می باشد چون در کشور آلبانی دیگر داشتن ارتش و نبرد آزادی بخش خبری نیست هر چه که هست ولدادگی و محفل و… می باشد حال باید مریم قجر به فکر اندیشه ای دیگر در درون مناسبات خود باشد.
آقای مسعود دریاباری در ادامه بحث گفت بعد از مرصاد فرقه رجوی موقعیت خوبی نداشت در حقیقت این رجوی بود با عملیات مرصاد جام زهر را سر کشید و به نظر من همین که تمامی عناصر فرقه به آلبانی بروند رفته رفته تشکیلاتش از هم می پاشد از نظر سیاسی کاری نمی تواند بکند مگر این که به جاسوسی و وطن فروشی ادامه داده و همان کاری که اکنون در حال انجام آن می باشد.
در ادامه جلسه آقای صالحی بعد از توضیحات روشنگرانه دوستان جدا شده سئوال نمود نیروهای فرقه رجوی بعد اخراج از عراق و رفتن به کشور آلبانی، چه نتیجه ای برای فرقه و تشکیلاتش خواهد داشت؟
آقای علی اصغر باباپور اشاره نمود فرقه رجوی تنها کاری که می تواند بکند این است که کار سیاسی بکند همانگونه که بعد از سرنگونی صدام معدوم اربابان جدیدی در منطقه برای خود پیدا کرده همانند عربستان و اسرائیل تا بتواند خط آنان را پیش ببرد یعنی سیاست رجوی معدوم نان را به نرخ روز بخورد و با وصل شدن به سرویس های جاسوسی و خوش خدمتی و مزدوری نشان دهد که هنوز به لحاظ سیاسی زنده است ولی واقعیت این است که دیگر رمقی برای این جنازه بی جان باقی نمانده است.
آقای عبدالله افغان در این خصوص نیز گفت وقتی تشکیلات فرقه رجوی در اروپا باشد دیگر تشکیلات سابق نیست به غایت ضعیف خواهد شد. دیگر نمی تواند مانند اشرف به تفتیش عقیده بپردازند و اگر مسئولین قدری فشار را بر روی اعضای زیاد کنند جدا شدن از تشکیلات بسیار زیاد می شود.
در ضمن رفتن به کشور آلبانی سئوالات زیادی را به همراه خواهد داشت اینکه ما در اروپا چه کار می کنیم؟ اگر قرار بود به اروپا بیائیم چرا بعد از جریان صلح در سا ل1367 نیامدیم؟ و انبوهی سئوالات بی جواب که مطمئن هستم تشکیلات فرقه نمی تواند به سئوالات اعضای وارفته خود جواب بدهد و سعی می کند با افراد خود کنار آمده و روزگار را بگذرانند.
آقای مسعود دریاباری در ادامه حرفهای آقای عبدالله افغان عنوان داشت فرقه رجوی بعد از اخراج از عراق و رفتن به دل بورژوازی باید به کار سیاسی بپردازد این کار برای اعضای روحیه باخته فرقه قابل قبول نیست چرا که آنان در عراق با سلاح های مختلف کار کرده و در ذهنشان این گونه جا انداختند که باید امر به اصطلاح سرنگونی از عراق انجام گیرد وقتی این نیرو با این ذهینت به اروپا رفته و دیگر قادر نیست کاری انجام دهد به طبع دچار تناقضات مختلف شده و حتماً شاهد ریزش نیرو از فرقه خواهیم بود و این یعنی فروپاشی فرقه رجوی بعد از این همه سال فریبکاری و حقه بازی.
ادامه دارد…