سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) ازسال 1359در ابتدای جنگ عراق با ایران بطور مخفی به مزدوری برای صدام پرداخت و تا خرداد 60 که تمام عیار به خدمت خیانت وجنایت در آمد و خلاصه در سال 65 رسمأ این خیانت و جنایت بیرونی شد.
بعد از سقوط صدام نمایندگان محلی و مجلس عراق مجاهدین را در عراق به غده سرطانی و طاعون سیاه در بدنه کشورشان نامیدند و طی مستند سازی ها-روشنگری هاو… به افشای این طاعون سیاه پرداختند وحتی در مقاطعی هم نیروهای شبه نظامی علیه این طاعون سیاه اقدام نظامی کردند و تعدادی از آنها را کشتند و نهایتأ این غده سرطانی با همت خانواده های شهدای عراقی –خانواده های اسیران درچنگ رجوی –جداشدگان از فرقه ترور و وحشت و خلاصه مجموعه ای از قربانیان جنایات رجوی به نقطه دور در قاره دیگری رانده شد.
حالا واقعأ چرا و چگونه عملکرد این فرقه را به طاعون سیاه در عراق تشبیه کرده اند؟ البته خود عراقیان فاکت و نمونه های بی شماری از جنایات مجاهدین با همدستی صدام علیه عزیزانشان دارند و در مقاطع مختلف افشا شده. اما جداشده های از این فرقه ی تروریستی شاهدان عینی جنایات رجوی درحق مردم عراق و ایران هستند. فرقه ی مجاهدین حقیقتاً مصداق واقعی همان طاعون سیاه است.
حرف جداشدگان برای اثبات طاعون بودن رجوی در عراق چیست؟
*رجوی در عراق سرزمین عراقیان را اشغال و به میدان تاخت و تاز تبدیل نمود و هرکس ادعای زمین های کشاورزی خود را می نمود شدیدأ سرکوب و به عنوان عامل دولت ایران تحویل صدام می شد.
*صدام صدها روستا را روی سر ساکنانش ویران و آن سرزمین و منطقه را کاملا در اختیار رجوی قرار داد.آن مناطق معروف به نوژول-کفری بود و رجوی نام قرارگاه حنیف بر آن نهاد و تا سالها مردم آن مناطق آواره و بیچاره دست رجوی بودند.
*جاده ها و خیابان های عراق در کنترل خودروهای مسلح به تیربار و توپ و تانک فرقه رجوی بود و هرکسی در مقابل آنها تقابل یا مقاومتی می کرد را سرکوب و اختیار تام شلیک و کشتن را داشتند.
*ازصدها روستا وبخش استان دیاله عراق شبکه محلی به نام تور اطلاعاتی مجاهدین تاسیس شده بود که هفتگی –ماهانه و روزانه کدخدای استخباراتی صدام اطلاعات جمع آوری شده را به مجاهدین می داد وحقوق می گرفت وهرگونه تحرک منطقه ای توسط رجوی تجمیع و به صدام تحویل و عواقب سختی در انتظارمردم نگون بخت آن منطقه از عراق بود.
*رجوی مجاز به دست اندازی به اموال ملت عراق در منطقه بود ورسمأ هم چند چاه نفت عراقیان توسط رجوی اداره می شدو صادرات آن هم برای رجوی بود.
*رجوی شبکه ای محلی تاسیس کرده بود که تمامی جاده های بیراهه و مالرو را در کنترل وبه شدت کاسب کارانی که از ترس نیروهای دولتی بارخود را از بیراهه منتقل می کردند مصادره و به نفع خود ضبط و صاحبان آنرا هم با تشکیل پرونده امنیتی تحویل صدام می داد و یا با تعهد سنگین آنها را تنبیه و رها می ساخت.
*رجوی در عراق ده ها قرارگاه و پادگان از صدام هدیه گرفته بود و زمین ها و روستاهای اطراف آنها را تا شعاع ده ها کیلومتر تصرف و تاخت و تاز می کرد.
*رجوی در عراق مناطق سرخ و سفید به معنای شیعه و سنی ساخته بود و اقدام به اقدامات خصمانه علیه شیعیان می کرد و آنها را با دغلکاری و پرونده سازی به صدام معرفی می کرد ودرجنایات علیه شیعیان همدست صدام بود
* در یک کلام رجوی چند قدم فراتر از صدام علیه ملت عراق جنایت انجام داد و تبدیل به طاعون سیاه در عراق شد.
این طاعون سیاه با خروج آخرین بازمانده ها از لیبرتی به کشورآلبانی از بدنه عراق نیز جدا شد.