مناسبات فرقه رجوی از ابتدا تاکنون روی فرقه گرایی سوار بوده است – قسمت پایانی

در زمان شاه حضور در خانه های تیمی که کارکردی غیر از تشکیلات فعلی سازمان نداشت. در آن زمان فرد در یک اطاق محصور بود ودر زمان فعلی فرد در یک محیط بازتر ولی با شرایط همان دوران زندگی می کرد. اکنون نیز فقط به اخباری که فرقه رجوی به او می رساند باید گوش می کرد، گوش کردن به رادیو ممنوع بود، کسی جرات نداشت که رادیویی از خودش داشته باشد، تماس با خانواده ممنوع بود، این عمل زشت را رجوی به حدی رسانده که فرد نباید یک لحظه هم به فکر خانواده اش باشد…
اگر فرد خانواده خودش را ببیند به دستور تشکیلات باید آنان را مورد توهین و ناسزا قرار دهد، خانواده در این تشکیلات کانون فساد نامیده شد، ازدواج ممنوع است همه نفرات متاهل باید از همدیگر طلاق بگیرند چون یک دستور تشکیلاتی است، همه زنان فرقه در اختیار رجوی قرار می گیرند، تنها رجوی زن باره است که می تواند زن داشته باشد، پدران و مادران حق دیدار با فرزندان خود را ندارند، کسی نباید به استراتژی و تاکتیک سازمان فکر کند، حتی نباید به خط سازمان و حرفهای رجوی شک کند، همه مطیع و گوش به فرمان رجوی ملعون باید باشند، در مناسبات فرقه ای افراد نباید فکر کنند، می توان این گونه بیان نمود در تشکیلات رجوی افراد به وسیله ای برای رسیدن به قدرت رجوی تبدیل می شوند، نفرات در این مسیر باید گوش به فرمان رجوی ملعون باشند. اگر قدری به ماهیت فرقه ها و عملکردشان توجه داشته باشیم همه همین شیوه ها را برای نگهداشتن افراد در مناسبات فرقه ای استفاده می کنند البته رجوی پا را فراتر گذاشته و افراد اجازه نداشتند از محل استقرار خود بیرون بروند و با بیرون ارتباط برقرار کنند این نوع دیگری از مناسبات فرقه ای بود که دیگر فرقه ها وجود نداشت.در این سیستم همه افراد باید در اختیار رهبری فرقه باشند و حتی باید در مسیر او کشته شوند که نمونه بارز آن می توان به دستگیری مریم قجر در فرانسه و دستور خودسوزی وی به افراد خود که چندین مورد آنرا در فرانسه و دیگر کشورها شاهد بودیم.
اگر اکنون تعدادی کمی جرات پیدا می کنند از تشکیلات رجوی در کشور آلبانی جدا شوند مورد تقدیر است چرا که هر چقدر فرد زمان بیشتری در مناسبات فرقه ای باشد کندن وی نیز بسیار سخت می باشد و زنجیرهای مختلفی تشکیلات فرقه ای به پای آنان زده است.
با تمام این ریا کاری و ترفندهایی که رجوی ملعون برای نگهداشتن افراد در مناسبات استفاده می کند ولی شاهد بودیم بعد از سرنگونی صدام معدوم تعداد زیادی از مناسبات جهنمی فرقه جدا شدند و اکنون که از عراق اخراج شدند باز هم شاهد هستیم که تعداد زیادی این جرات را پیدا کردند که از مناسبات فرقه ای خودشان را آزاد کنند پس می توان گفت که هر چقدر طی این سالیان خواسته با شیوه های مختلف افراد را در تشکیلات فرقه ای خود نگهدارد موفق نبوده است چرا که دوران فرقه ای و مناسباتی این گونه گذشته است.بعداز این مسئله بود که مریم قجر به عنوان ادامه دهنده راه رجوی ملعون خودش را به کشور آلبانی رسانده تا بتواند با شیوه های دیگری جلوی فروپاشی را بگیرد ولی این تمام مسئله نیست او فکر می کند که با شیوه های جدید مغز شویی می تواند باز افراد را در مناسبات فرقه ای رجوی نگهدارد ولی این خیال خامی است که با وجود رجوی در عراق وی نتوانست این خط را پیش ببرد.
در این کلام نفرات فرقه تروریستی رجوی را می توان به سه طیف تقسیم بندی کرد ابتدا مسئولین فرقه که در کشتار و ترور دست داشتند اگر چه راه بازگشت و توبه برای فرد هیچ وقت بسته نیست ولی این افراد با سیستم مغزشویی که رجوی حاکم کرده هم چنان بر طبل توخالی رجوی کوبیده و به ابزاری در دستان رجوی تبدیل شدند تا مانع جدا شدن نفرات دیگر شوند.
طیف دیگر فرماندهان پوشالی فرقه تروریستی رجوی هستند چون سالیان در مناسبات فرقه ای مغزشویی شدند دیگر قدرت فکر کردن هم ندارند و به این می اندیشندکه اگر جدا شوند مورد نفرت سازمان و رجوی قرار خواهند گرفت و به همین خاطر سعی دارند در مناسبات فرقه ای رجوی یکی از اهرم های شانتاژ و دروغ باشند و نمونه های آنرا در لجن پراکنی علیه نفرات جدا شده در تلویزیون و سایت های فرقه تروریستی رجوی شاهد هستیم که افراد چگونه با دروغ سعی می کنند عملکرد رجوی را مورد تائید قرار دهند.
طیف دیگری که در مناسبات فرقه تروریستی رجوی حضور دارند نفراتی می باشند که تا فرق سر در تناقضات استراتژی و تاکتیک غرق می باشند ولی نه اینکه رجوی ملعون قدرت فکر کردن از آنان را گرفته نمی توانند تصمیم بگیرند و به آنان قبولانده شده است که بیرون از مناسبات فرقه، جهانی وجود دارد که افراد در حال خوردن همدیگر هستند و به همین خاطر مناسبات فرقه ای رجوی بسیار بهتر از بیرون است.
البته در این طیف چون افراد از سواد کمتری برخوردار هستند ماندن در مناسبات فرقه ای را ترجیح می دهند چون هم سن و سالی از آنها گذشته و دیگر قدرت کارکردن هم ندارند و حاضر نیستند برای رهایی خود بهایی بپردازند. رجوی ملعون با این حربه روی آنان سوار شده و افراد را به شیوه های مختلف به ماندن در تشکیلات فرقه ای ترغیب می کند.
البته بد نیست اشاره ای هم به نفراتی که خارج از مناسبات فرقه ای رجوی یعنی نفرات شورای دست ساز رجوی اشاره کنیم که چرا آنان با توجه به اینکه در مناسبات فرقه ای رجوی زندگی نمی کنند از واقعیت های موجودچرا فرار می کنند؟
در این باره باید گفت مهم نیست که فرد حتماً باید در مناسبات فرقه ای باشد یا خیر. چون وقتی از مناسبات فرقه ای و کارکرد آن بر ذهن افراد صحبت می شود در این باره این افراد نیز صادق است چون افراد شورایی تحت مغزشویی فرقه رجوی قرار دارند حاضر نیستند به واقعیت های موجود توجه و هر چیزی که فرقه رجوی می گوید گوش می کنند. این افراد ابتدا به لحاظ اقتصادی مورد حمایت فرقه قرار می گیرند و بعد با سیستم مغزشویی فرقه ای دیگر خودشان را یکی از نیروهای آن فرقه می دانند و حاضر نیستند به حرف کسی گوش کنند و اگر کسی حرف درستی به آنان متذکر شود با توهین کردن و لجن پراکنی علیه فرد اقدام می کنند این است کار کرد تمام فرقه های موجود در دنیا که خطرناک ترین آنها نیز فرقه تروریستی رجوی می باشد.
حال با این تعریف و بررسی عملکرد فرقه تروریستی رجوی می توان دریافت که از ابتدای تاسیس این سازمان مناسبات فرقه ای بر تشکیلاتش حاکم بوده است و اگر فرد این جرات را به خود ندهد که می تواند از فرقه جهنمی رجوی جدا شود باید تا آخر عمر در خدمت رجوی ملعون باشد و به آن خوراک برساند و در آخر هم با خفت و خواری دنیا را ترک کند.
افراد در این مناسبات به خودشان می قبولانند که نباید فکر کنند و پرداختن به مسائلی غیر از چیزی که سازمان بگوید گناه محسوب می باشد. البته در فرقه ای دیگر این مدل عملکرد را شاهد بودیم ولی به واقع باید گفت که فرقه تروریستی رجوی خطرناکتر از بقیه مدلهای فرقه ای می باشد چون افراد هیچ قدرتی برای فکر کردن ندارند و رجوی ملعون مغز افراد خود را به سنگ تبدیل نموده تا در مقابل مسائل مختلف از خودشان احساساتی بروز ندهند و می توان گفت که قلب آنان سنگ شده است.
اگر اکنون مریم قجر در کشور آلبانی حضور دارد بخاطر راه انداختن شیوه های جدید مغزشویی می باشد تا بتواند نفرات را هر چه بیشتر در مناسبات فرقه ای خود نگهدارد ولی چه سود که خورشید هیچ وقت پشت ابر نمی ماند و روسیاهی به افرادی مانند رجوی تروریست باقی خواهد ماند.
هادی شبانی