نامه خانواده های اعضای فرقه تروریستی رجوی و جداشدگان این فرقه، به رییس جمهور جدید فرانسه، در خصوص برگزاری جشن سالیانه مریم رجوی در پاریس
آقای امانوئل ماکرون، رییس جمهور گرامی فرانسه
با سلام و تقدیم احترام، مایلیم توجه شما را به نکاتی جلب نماییم!
سازمان مجاهدین خلق را حتماً می شناسید و با سوابق آن آشنایی دارید و می دانید که هر ساله مریم رجوی، رهبر این گروه بعد از مسعود رجوی، چه مناسبتی را در پاریس جشن می گیرد. این گروه البته با نام های دیگری همچون شورای ملی مقاومت یا ارتش آزادیبخش ملی هم ظاهر گردیده است.
الآن درست 36 سال است که از عزیمت مسعود رجوی به فرانسه و پناه گرفتن در کشور شما می گذرد. اواخر ژوئن 1981 بود که این گروه علیه مردم ایران دست به سلاح برد و مبارزه خونباری را برای کسب قدرت آغاز کرد. سپس مسعود رجوی رهبر این گروه تروریستی به پاریس گریخت و از آنجا، تحت حمایت کشور فرانسه و دیگر کشورهای غربی، اقدامات تروریستی علیه مردم ایران را هدایت نمود.
در دهه 80 میلادی از گروه های تروریستی نظیر القاعده و داعش خبری نبود و غربی ها با مقوله تروریسم و مشکلات آن به شکل امروزی بیگانه بودند؛ اما مردم ایران طی آن سال ها با اقدامات تروریستی به طور گسترده مواجه بودند که غرب در سال های اخیر به میزان بسیار محدودتری تجربه کرده است. شاید امروزه غربی ها مختصری درک کنند که مردم ایران آن زمان چه کشیدند. گرچه ابعاد تروریسم آن زمان در داخل ایران با آنچه غربی ها مشاهده کرده اند کیفاً متفاوت است و قابل مقایسه نیست.
مسعود رجوی بعد از پنج سال اقامت در فرانسه و همزمان هدایت ترور در داخل ایران، با قبول شکست در استراتژی جنگ شهرها، به توصیه آمریکا و غرب، عازم عراق شد. یقیناً اطلاع دارید که مسعود رجوی، قبل از آغاز جنگ ایران و عراق، سفری مخفیانه به فرانسه داشت. بعدها معلوم گردید که این سفر به منظور وصل ارتباط با رژیم صدام حسین با واسطه گری فرانسه صورت گرفته بود. قرار با سران رژیم بعث بر این شد که عراق از خارج و مجاهدین خلق از داخل کار نظام نوپای جمهوری اسلامی را یکسره کنند.
در کشور شما تلقی از”همکاری با دشمن متجاوز به خاک میهن” چیست؟ این خیانت آشکار را چگونه توجیه می کنید و برای آن چه حکمی صادر می نمایید؟ خیلی مایلیم که نظر شما را در این رابطه بدانیم. اتفاقاً عزیمت رجوی به کشور عراق که در حال جنگ با ایران بود و همکاری با دشمن علیه مرزبانان و مدافعان میهن نیز در ماه ژوئن 1986 اتفاق افتاد.
از حدود سال 2000، غرب با مقوله تروریسم به شکل امروزی در خاک خود آشنا گردید، گروه هایی وارد صحنه شدند و با سوء استفاده از اسلام دست به خشونت های غیرقابل توجیه زدند که می توان مجاهدین خلق را پدرخوانده آنان تلقی کرد. آیا می دانید که مجاهدین خلق به این که مبتکر عملیات انتحاری و استفاده از کمربندهای انفجاری بوده اند افتخار می کنند؟ آیا می دانید در همان سال ها که مسعود رجوی میهمان ویژه کشور شما بود؛ مجاهدین خلق این سبک از عملیات تروریستی را در داخل ایران توسط عناصر مغزشویی شده خود به کرات اجرا می کردند؟ آیا می دانید که مجاهدین خلق عمده نیروهای خود را از میان ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا پس از مغزشویی جذب کردند و از طریق ترکیه به عراق بردند و در جنگ با ایران شرکت دادند؟ بعدها داعش با الگو قرار دادن مجاهدین خلق همان رویه را پی گرفت.
تقاضا داریم یک سؤال را صادقانه پاسخ دهید. اگر سران القاعده یا داعش در تهران سالگرد شروع اقدامات تروریستی خود را هر ساله جشن بگیرند، مردم شهرهای نیویورک، لندن و پاریس چه برخوردی خواهند داشت و با آن چگونه کنار خواهند آمد؟ اگر کشوری به خائنین جنگ در کشور شما پناه دهد و آنان را در هر گونه فعالیت علیه کشورتان آزاد بگذارد، چه احساسی خواهید داشت؟
برای ما خیلی دشوار است که بتوانیم این گونه اقدامات را با دموکراسی خواهی و صلح طلبی مورد ادعای جمهوری فرانسه منطبق نماییم. آیا فکر نمی کنید که این قبیل موضوعات به وجهه حقوق بشری کشور شما لطمه خواهد زد؟
آیا مطلع هستید که پایگاه مجاهدین خلق در اوورسورواز در حومه پاریس در خاک فرانسه قوانین فرقه ای خاص خود را دارد و رفتار، اطلاعات، ارتباطات، افکار و احساسات اعضا به شدت کنترل می شود؟ آیا نسبت به حضور این تعداد افراد مغزشویی شده که آمادگی سوزاندن خود با یک فرمان را دارند احساس نگرانی نمی کنید؟ آیا مقامات امنیتی دولت شما جشن گرفتن به مناسبت آغاز تروریسم را در خاک فرانسه تأیید می نمایند؟
سازمان مجاهدین خلق همانند تمامی فرقه های تروریستی در تاریخ محکوم به شکست است. این فرقه جنایات بسیاری در حق مردم ایران، مردم عراق و حتی اعضای خودش مرتکب شده است. این فرقه مجبور به ترک عراق و انتقال به کشور آلبانی شد. آیا تا به حال از عراقی ها پرسیده اید که چرا این قدر در اخراج آنان اصرار داشتند؟ روشن است؛ زیرا عراق حضور آنان در خاک خود را یک تهدید امنیتی تلقی می کرد. حال نیروهای آنان به خاک اروپا رسیده و مقر فرماندهی آنان در پاریس قرار دارد. چگونه است که دولت فرانسه و دولت های اروپایی از این تهدید غافلند؟ آیا تضاد سیاسی با جمهوری اسلامی می تواند توجیه گر مسامحه در برابر تهدیدات امنیتی باشد؟
بهانه فرانسه در گذشته برای نگاه داشتن فرقه رجوی این بود که آنان جائی برای رفتن ندارند. اما اکنون که مریم رجوی ماه ها در کنار نیروهایش در آلبانی بوده است می تواند براحتی در کنار اعضای فرقه اش در تیرانا مستقر شود. مشکل امنیتی این فرقه برای فرانسه در حال حاضر اینست که آنان برای ادامه فعالیت های خود بطرف کشورهای اروپائی بعلاوه سوریه، عراق، اوکراین، و ایران فعال شده اند. ولی همه از جمله دست اندرکاران امنیت اروپا میدانند که اینان میتوانند بسرعت برای اروپا مشکل ساز شوند. آنان وابسته به کشورهای اروپایی نیستند بلکه وابسته به جنگ طلبان آمریکائی هستند و در نتیجه استقرار فرماندهی آنان در خاک فرانسه بشدت برای کشور شما و البته کل اروپا خطرناک است.
ما خانواده های ستم دیده و رنج کشیده و همچنین جداشدگان آسیب دیده از جانب سازمان مجاهدین خلق و کسانی که توانستند از این فرقه جهنمی بگریزند از شما به عنوان عالی ترین مقام جمهوری فرانسه تقاضا داریم که بیش از این مجاهدین خلق را چون خاری در چشم ما فرو نکنید و حداقل به خاطر وجهه کشور خودتان این قدر به جانیان و خیانت کاران میدان ندهید. اخراج یا حداقل محدود کردن مجاهدین خلق در فرانسه می تواند در راستای مبارزه با تروریسم و فرقه گرایی و همچنین پاسخی به دموکراسی خواهی و مقابله با نقض حقوق بشر باشد.
جمعی از خانواده ها و جداشدگان فرقه رجوی