مقاله ای با امضای سعید سجادى نامی در رسانه های رجوی منتشر شده که لازم آمد به قسمتهایی از آن برخورد منطقی صورت گیرد.
دراین نوشته آمده است:
” غرب و خصوصاً امریکا به سرعت به نقطه تعیین تکلیف نهایى با رژیم قرون وسطایى خمینى نزدیک میشوند. این نه یک انتخاب، بلکه ضرورت سرسخت است که خود را به آنها تحمیل میکند”.
آنها که ازاول، تکلیف خود را بارژیم هایی که درمقابل آنها تسلیم کامل نمیشوند و نافرمانشان مینامند، روشن کرده اند و تنها ازضرورت های زمان است که گاه تند وگاه کند میروند!
ترامپ گرفتار 23 تریلیون دلارقرض دولتی ونگران جلو افتادن چین در ثبت اختراعات واکتشافات و…، درواقع نمیداند که چه خاکی برسر خود بریزد وبا این جنجال روانی که ازموضع ضعف است، میخواهد ایران را وادار به خروج از برجام وباز شدن دست دولت آمریکا برای وارد کردن ضربات موثرتر به ایران کند که بشرط هوشیاری دیپلمات های ما، این تیرش به هدف نخواهد خورد!
درادامه:
” در حالى که غرب از رژیم خواستار انجام مینمم هاى رفرم لازم براى تطبیق با نظم جهانى منبعث از غرب بوده، رژیم تمامى فرصتهاى اهدایى و تاریخى براى انجام این مهم را از دست داده است”.
غرب چه رفرم هایی ازایران میخواهد که ایران قبول نمیکند؟ اگر رفرم خواستن ازدیگران مجاز ومشروع است، آیا ایران هم حق دارد که توقع انجام رفرم هایی ازطرف غرب داشته باشد؟
خواسته های غرب ازما، عدم توجه به منافع ملی خودمان است وآیا غرب حالا متقاعد شده که ما براین امر مصریم؟
اگر آری، این امر که موجب قدرت وافتخار ما خواهد بود!
راستی، چرا انجام این رفرم ها از عربستان و شیوخ مرتجع منطقه خواسته نمیشود؟
آیا غرب بحد کافی متقاعد شده که مرتجعین رفرمیست شده اند؟!
همچنین:
” رژیم به لحاظ ماهوى داراى کردار و رفتارى است که در شرایط کنونى- در حالیکه تاریخ مصرفش رو به اتمام است، منافع غرب را به طور روزافزون، بصورت جدى و کلان تهدید میکند”.
این ایران نیست که منافع غرب را بطور جدی وکلان تهدید میکند، بلکه خود سیستم شان است که این مهم را انجام میدهد!
باور ندارید؟
به سخنان وزیر اقتصاد آلمان توجه کنید:
“ولفگانگ شوبل”، مهم ترین وزیر کابینه دولت آلمان که وزیر اقتصاد این کشور است با روزنامه”فایننشنال تایمز” مصاحبه کرده و هشدار داد که به دلیل افزایش بدهیها و افزایش نقدینگی، جهان با بحران مالی جدیدی روبرو خواهد شد. سیاستهای پولی که بانکهای مرکزی با سرازیر کردن تریلیونها دلار در بازارها در پیش گرفتهاند، باعث ایجاد حبابهایی از نوع بحران مالی سال 2008 خواهد شد. وزیر اقتصاد آلمان اشاره به خطرات پیش روی اقتصاد اروپا در نتیجه متراکم شدن بدهیهای عقبافتاده که از زمان آخرین بحران مالی تا کنون روی شانه بانکهای اروپایی سنگینی میکنند کرد. بحران مالی سال 2008 به عنوان بدترین بحران مالی از زمان رکود بزرگ در دهه 1930 شناخته میشود. در آن بحران بسیاری از موسسات مالی بزرگ تا مرز فروپاشی رفتند و دولتها با در پیش گرفتن سیاست نجات بانکها مانع این کار شدند. در بسیاری از مناطق جهان بازار مسکن دچار بحران شد. این بحران منجر به اخراج، سلب حق مالکیت و بیکاریهای طولانی و در شکست کسب و کارهای کلیدی و کاهش ثروت مصرفکنندگان شد”.
باند رجوی مکنونات کثیف قلبی خود را که بصورت زیر بیان میکند:
” پس تنها تست باقیمانده براى ارزیابى پتانسیل رفرم پذیرى رژیم- به عنوان اتمام حجت غرب براى حفظ رژیم، این است که فشار و شوکى را از جنس وجودى (و سرنگونى) به این رژیم وارد کند. از این زاویه، به رسمیت شناختن شوراى ملى مقاومت و شروع یک دیالوگ رسمى با آن را میتوان به عنوان آخرین شانس رژیم براى تغییر رفتار آن ارزیابى کرد. یعنى اینکه، از این به بعد، تعقیب هر دو سیاست تغییر رژیم و سیاست رفرم توسط غرب، هر دو اجباراً از شناسایى شوراى ملى مقاومت میگذرند”.
اگر بخواهند سرنگونی صورت گیرد، شورای مقاومت رجوی، قدرت آنرا ندارد وکسانی که از یک تماس تلفنی خانواده ها با فرزندان اسیرشان اینقدر واهمه دارد ومانع آنست، ازاین پتانسیل برخوردار نیست ونتیجه اینکه باند رجوی میخواهد این جهان غرب به ایران حمله ی نظامی کند وآنها کفتار گونه در پشت سر نیروهای متجاوز غربی وارد کشور شوند که گمان نمیرود که درشرایط توازن نیروی جهانی فعلی، این کار میسیر باشد وخواب رجوی ها که” لپ لپ خورند یا دانه دانه” تفسیر خوبی ندارد!
سیروس غضنفری
عضو جدا شده از مناسبات غیر انسانی رجوی