میلیاردرهای جداشده!!!

5/1 میلیارد دلار، حق هر عضو فرقه!!!
سران باند رجوی در ادعاهایی وقیحانه و مشمئزکننده، بارها مدعی شدند که کلیه مخارج انتقال به آلبانی را سازمان به عهده گرفته است!
در آلبانی، کسانی که جدا شدند را از گرفتن حق و حقوق پناهندگی که ماهیانه از کانال سازمان به جداشده ها پرداخت می شود محروم می کنند واین مطلب راهم بطور رسمی در معرض عموم قرار می دهند و کتبا به نفرات جداشده ابلاغ می کنند!
از طرفی هم در نوشته ای دیگر یکی از سران فرقه، اعلام کرده است:
در 5 سالی که در لیبرتی بودند، 30 میلیون ساعت کار شده تا آنجا از سنگستان به گلستان! تبدیل کردند!
خوب اگر این 30 میلیون ساعت کار را، از بابت هر ساعت 15 دلارکه مزد یک کارگر ساده در اروپا بازای هر ساعت کار است درنظر بگیریم، کار اعضای فرقه در آلبانی مبلغی در حدود 45 میلیون دلار(چهل و پنج میلیون دلار!!!) برای مریم قجر فقط در لیبرتی، سودآوری داشته است!
این فقط سود آوری 5 سال لیبرتی است!
بهمین نسبت اگر از بدو ورود به عراق و تشکیل ارتش رجوی، حساب کنیم، از سال 1364 تا رفتن به لیبرتی، یعنی 1391، می شود 27 سال دیگر و اگر 27 سال را با توجه به تعداد تقریبی نفرات حاضر به نفر ساعت تبدیل کنیم و در 15 دلار بازای هر ساعت ضرب کنیم می شود تقریبا 5000 میلیارد دلار یا به عبارت دیگر 5 تریلیون دلار سودآوری برای رجوی!
اگر هم متوسط نفرات سازمان را در این 32سال بعد از سال 1364، 3500 نفر حساب کنیم (که یک عدد خیلی کمی است)، بازای هر نفر یک عدد عجیب و غریب می شود:
بازای هر نفر 5/1 میلیارد دلار!!!
این 5 تریلیون دلار را هم اگر با پول های اهدایی صدام حساب کنیم یک عدد نجومی بسیار شگفت انگیز می شود!
اما اینجا من فقط از مبلغ 5 تریلیون دلار صحبت می کنم و پول های میلیاردی اهدایی صدام از بابت حق رزمندگی بازای هر نفر که به سازمان می داد و پول های اخذ شده حاصل از فروش نفت توسط سازمان، صرفنظر می کنم!
آیا این انصاف است که کسانی که باعث شدند رجوی 5 تریلیون دلار سود آوری داشته باشد، را در روز اعلام جدایی لباس های تن شان را هم در آورد و به امان خدا ول شان کرد منت هم زد که ما مخارج انتقال شما را از عراق به آلبانی دادیم؟!
5/1 میلیارد دلار سود آوری بازای هر نفر در 32 سال رجوی کسب کرده است! اما وقیحانه بعد از جدائی، با سند و امضاء می گوید ماهیانه 350 دلار هم که به نفرات بابت حقوق پناهندگی از UN می گیریم را هم نمی دهیم!
خیانت رجوی به جداشده ها و حتی جدا نشده ها این است! این ها، همه بحث های دو دوتا، چهارتای ریالی است!
عمر نفرات که در بیراهه های رجوی تلف شد را چطور باید جبران کرد؟
حسرت به دلی مادران و پدران پیر و سالخورده را چه باید کرد؟
حسرت دیدارهمسری وفادار را که بیش از 27 سال است از اسارت شوهرش به دست رجوی می گذرد و هیچ وقت به فکر ازدواج هم نیافتاده را کجای دلم بگذارم؟
حسرت دیدار خانواده ای که عزیزشان در اشرف زیر فشارهای رجوی ملعون، خودسوزی کرد را چه کار کنم؟
افسرده گی های آقای سبحانی را که در مخالفت با رجوی، 8 سال در انفرادی در زندان های اشرف، پوسید و خاکستر شد را، به چه کسی بگویم؟
ما جداشدگان، درکجای این حقوق بشر که دنیا از آن دم می زند، قرارگرفته ایم؟
به سعید فرزند آرام گفتاری، که پدرش در عملیات سازمان در داخل کشته شد و در اشرف به من گفته بود: اگر بعدها فرزندم را دیدی، بگو که پدرت تورا خیلی دوست داشت!، چه بگویم؟
به دختر جهان بخش… که پدرش قربانی بیراهه های رجوی گشت، و سراغ پدرش را از من می گرفت، چه باید می گفتم؟
آیا رجوی ها، این ها را می فهمند؟!
آیا مریم قجر که هر ساله، هزاران دلار صرف مراسم کذائی برای مزدوران اجاره ای می کند، می فهمد که چه تخریبی را انجام داده و چه جنایاتی را به اسم آزادی، مرتکب شده است؟
یکی از جداشدگان آذربایجانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا