سالهاست که آقای مسعود رجوی، همه چیز را در راه آرمان های غلط و فردمحور خود، به تباهی برده و با به درون فرقه بردن افراد،عمر و جوانی آنها را به ورطه نیستی کشانده است!
حین مطالعه به مطالبی در تعاریف سیاه چاله های فضائی برخوردم که تشابهات زیادی با دنیایی که قبلا درون فرقه مخوف رجوی بودم، پیدا کردم، که برای آگاهی سایر دوستان به جا دانستم به نکاتی دراین مورد بپردازم.
فرقه های موجود زمینی را در اندیشه و عملکرد، تنها می توان با سیاهچاله های آسمانی schwarzes loch مقایسه کرد:
تشابهات فراوانی بین سیاه چاله های فضایی و فرقه ها وجود دارد که مقایسه این دو در شناخت هر چه بیشتر فرقه رجوی کمک می نماید:
سـیـاهچـالـه
سیاهچاله ناحیهای نامرئی از فضا – زمان است که آثار گرانشی آن، چنان نیرومند است که هیچ چیز، حتی ذرات و تابش های الکترومغناطیسی مثل نور نمی توانند از میدان گرانش آن بگریزد! سیاه چالهها در بلعیدن هر آنچه در اطرافشان هستند، شهرهاند! اما فقط، ماده در شکل”جت” از دامشان میگریزد!
تیمی بینالمللی از منجمان دریافتند جتها در اصل از الکترونها و هستههای اتمی شامل هستهها و الکترونهای فلزات سنگین، مانند آهن و نیکل تشکیل شدهاند.
صفت «سیاه» در نام سیاهچاله برگرفته از این واقعیت است که همه نوری که از افق رویداد آن می گذرد را به دام میاندازد، میزان دما در مورد سیاه چالههای ستارهای بسیار پائین است و از این رو ردیابی آن بسیار دشوار است!
فرقه رجوی هم هر کسی که از افق دیدآن می گذرد را به دام می اندازد واسیرسیاه چاله اش می کند!
جداشدن از فرقه به اندازه ای مشکل است که باعث شده خیلی ها تا آخر عمرشان در فرقه بمانند و هر کسی که اراده محکم داشته توانسته به سختی آن جا را ترک کند!
فرقه رجوی هم اساسا ضدنور و روشنائی است و سنبل تاریکی و ظلمات است و اکنون پس از گذشت دهها سال و جدایی صدها نفر هنوز زوایای پنهان فرقه، برای همگان پوشیده است و همچنان معماهای بسیاری وجود دارد!
سیاه چاله به صورت ناحیهای از فضا است که هیچ چیز نمیتواند از آن بگریزد، یک سیاه چاله به دلیل اینکه نوری از آن خارج نمیگردد نادیدنی است، هر پرتو نوری که از افق سیاه چاله بگذرد لاجرم در درون سیاه چاله سقوط خواهد کرد!
وقتی جسمی به درون سیاه چالهای سقوط میکند تمام اطلاعات فیزیکی مربوط به شکل وجرم به طور یکنواخت در امتداد افق رویداد توزیع میشود و از دید ناظر خارجی گم میشود. این رفتار افق رویداد به عنوان سیستم پراکنده ساز سیاه چاله نامیده میشود! در نواحی دور از یک سیاه چاله یک ذره میتواند در هر جهتی حرکت کند و تنها محدود به سرعت نور است. در فواصل نزدیکتر به سیاه چاله فضا-زمان شروع به خمش میکند. مسیرهایی که به سیاه چاله ختم میشوند از مسیرهایی که از آن دور میشوند بیشترند. در داخل افق رویداد تمام مسیرها ذره را به سمت مرکز سیاه چاله سوق میدهند. ذره دیگر امکان گریز نخواهد داشت.
بله وقتی به درون فرقه سقوط می کنی، همه چیز از جمله زمان متوقف می گردد تمام گذشته وهویت فرد در درون فرقه ذوب شده و در آن پراکنده ومحو می شود، وقتی فرد به اسارت فرقه در آمد مسیرهایی که به درون فرقه ختم می شوند از مسیرهایی که می تواند دور شود، بسیار بیشترند! هنوز مناسبات درونی فرقه برای هیچ کس به وضوح نشان داده نشده است وکاملا نامرئی است، به گونه ای که تکه های پازل پراکنده با جدائی تک تک نفرات بیرون آورده شده،اما هنوز پازل سرکوب، شکنجه و زندان های مناسبات درونی فرقه تکمیل نشده است!
پایان قسمت اول
ادامه دارد…
فرید