بعد از خبر انتقال اعضای اسیر فرقه رجوی به کمپی خارج از شهر تیرانا تعداد زیادی از خانواده ها پیگیر شرایط فعلی عزیزانشان هستند که رجوی تلاش می کند آنها را دور از چشم همگان به اسارت ذهنی و فکری ببرد ودر تماس با این دفتر می گفتند رجوی باید بداند ما همیشه پشت بچه هایمان هستیم و میدان را خالی نخواهیم کرد تا او بتواند دوباره فرزندانمان را برای سالها در اسارتگاه خود نگه دارد.
ما خانواده ها تا آنجا که بتوانیم صدای خودمان را به گوش مسئولین و ارگانهای حقوق بشری می رسانیم، هر چقدر رجوی بخواهد در انزوا آنها را نگه دارد ما در این میدان با صدای رسا تر حرف و در خواست خودمان را مطرح می کنیم.ما معتقدیم که این نشانه ذلت و متلاشی شدن این فرقه و نابودی رجوی هست هراس وی از حضور خانواده ها و اعطای حداقل آزادی به افراد اسیر بیانگر خشونت و استبداد در فرقه هست کسی که حتی حداقل آزادی نفرات را نمی تواند تحمل کند.اتفاقا نکته قابل اهمیت اینجاست که با شنیدن بحث انتقال همه خانواده ها برایشان محرز شد که رجوی نیات شوم و پلیدی دارد.
باید به رجوی و مریم قجر گوشزد کرد این حرکت شما هیچ توضیحی ندارد چون دیگر این کشور مانند عراق نا امن نیست که بخواهید آنرا توجیه نمائید شمارش معکوس برای فرو پاشی این فرقه شروع شده است بطور جد سران فرقه رجوی هیچ توضیح مستدلی ندارند. ولی شب های تاریک هم می گذرد و این ابر سیاه تیره شوم از سر این افراد کنار زده خواهد شد.حکایت فرقه رجوی در چند بیت شعر:
شب بود و تیرگی ها
خنجرو چیره گیها
رجوی دغل کار
در پی مکر و آزار
ای دوستان بر خیزید
لحظه به لحظه بی تاب
سخت در انتظارید
کی می رسد خدایا
رها شوید چوتیری
بر قلب شب پرستان