با کنار گذاشتن ابهام برانگیر مسعود رجوی و رهبران سازمان مجاهدین خلق و جایگزین کردن مریم رجوی در راس کادر رهبری و تصمیمات کلان سازمانی، حرکت خاصی برای نشان دادن وی به عنوان عالم، فیلسوف و رهبر سیاسی واجد شرایط به اصطلاح رهبری انجام گرفت. در واقع تمام هم و غم قلم ها و سناریو نویسان در خدمت سازمان در این مسیر قرار گرفت که چهره ای مقبول و نخبه را از مریم رجوی به نمایش بگذارند.
حال نکته اساسی و مهم در این باره این است که اهداف مطمع نظر از اتخاذ رویکرد مزبور چیست؟ و این عمل با چه انگیزه و چشم اندازی به انجام می رسد؟
در واقع تئوری پردازی حول شخصیت مریم رجوی در سازمان مجاهدین با ویژگی فلسفی و علمی به تولید یادداشت هایی بی محتوا با رنگ و بوی اندیشه ورزانه از وی سازمان یافته است. بطوریکه در بررسی این یادداشت ها به مفاهیمی از جمله بررسی مفهوم تعهد در مسیر جهش (انقلاب) در اندیشه مریم رجوی بر می خوریم که به دنبال تجزیه و تحلیل اندیشه به اصطلاح فلسفهِ سیاسی وی در ذیل مبارزه (ترور) هستند که با توجه به شناخت عمومی و سازمانی از عملکرد تاریخی وی در سازمان نفاق، جای تامل فراوانی وجود دارد.
همانطور که از معنای تعهد با توجه به سابقه و عقبه سازمانی مجاهدین پیدا است، تعهد معنایی جز مبارزه ندارد که منشاء آن خاستگاه ایدئولوژیک بسته و محدود آنها است. در واقع شاخ و برگ دادن به مفهوم «تعهد» و الزامات آن در اندیشه منحوط مریم رجوی، در راستای برند سازی از وی در مقام یک شخصیت ویژه و راهبردی برای تحمیل وی به اذهان و افکاری سازمانی از یکسو و افکار عمومی از سوی دیگر است که انجام می گیرد.
اگر چه از نظر این خادمان فکری و قلمی مریم رجوی، «تعهد» در دستگاه فکری مریم رجوی (شما بخوانید تفکر تروریستی)، تنها یک حرف صوری و کلی نیست و شامل زمانبندی و سازکار و راهکار مشخص است اما نباید فراموش کرد که تاریخ سازمان مذکور نشان می دهد آنها در عرصه مبارزات خود هیچ گاه با فلسفه فکری مبارزه، میانه متعادلی نتوانسته اند برقرار سازند؛ بطوریکه با قرار گیری در بن بست تفکر و حرکت به سمت عمل گرایی از نوع خشونت و ترور روی آورده اند. از این رو با فلسفی جلوه دادن مریم رجوی با استفاده از مفاهیمی چون اندیشه مریم، تعهد در دستگاه فکری مریم رجوی و… سیاست بازتولید سازمانی را هدف گذاری کرده اند که نه تنها عامل ممیزی مریم رجوی در جایگاه فعلی اش از تاریخ تاریک مجاهدین با دیگران خواهد انجامید بلکه در ظاهر این پیام را القا می کند که سازمان التقاطی مجاهدین تغییر رویه در مبارزه را سرلوحه کار قرار داده است.
از این رو بر همه متولیان امر واجب است که رفتارهای سازمان مذکور را با وسواس خاصی رصد و دنبال کنند. بطوریکه عملکرد سازمانی آنها با ویژگی های انتخاب شده از بعد از قرار گرفتن مریم رجوی در راس آن شکل ترکیبی به خود گرفته است. واقعیت امر این است که منظور از سیاست ترکیبی استفاده همزمان از تمام ابزارها برای نشان دادن توانمندی های رهبری (مریم رجوی) و سازمانی، شخصیت پردازی های غیر واقعی از رهبران فعلی و… است. و این ها به این معنا است که سازمان مجاهدین با استفاده از واژه تعهد برای جهش در راستای مبارزه و الصاق آن به نام مریم رجوی، درصدد پاکسازی گذشته و حکاکی نو بر روی لوح تاریک سازمانی شان از طریق مریم رجوی با مصادره مفاهیم دمکراتیک و انسان دوستانه است.
دکتر مصطفی مطهری