مجاهىین بخشی از نقشه واشنگتن در جهت تقابل با ایران

رویای توهم آلود ساقط سازی نظام اسلامی در ایران از سوی دشمنان غربی بویژه ایالات متحده آمریکا تاریخی به قدمت چهار دهه از حیات نظام سیاسی جمهوری اسلامی دارد.
در واقع از همان روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی و به تبع آن موضع گیری های انقلابی علیه نظام سلطه جهانی که با واژگان غربی و شرقی تعریف می شد، تئوریزه سازی راهبردها و راهکارهای سرنگون سازی نظام نوپای اسلامی از سوی قطب غربی استکبار جهانی یعنی ایالات متحده آمریکا مورد بررسی و توجه قرار گرفت و وارد دستور کار آنها شد.این تئوری ها که اکنون نیز در حال استمرار است با تئوری تغییر نظام از درون و تغییر نظام از بیرون با شاخص های مرتبط با آنها در جریان بوده و قابل تعریف است.
بطوریکه می توان رویای راهبرد تغییر نظام در ایران با سیاست و راهبرد تجزیه، بالکانیزه سازی ایران، فعال سازی گسل های قومی و تلاش برای ایجاد تحریک آنها با استفاده از ابزار و امکانات مجازی و سوق دادن آنها به سمت شورش های اجتماعی و عمومی تعریف، تشریح، بررسی و تجزیه و تحلیل کرد.

سیاست های تغییر نظام از سوی دشمنان ایران با درون مایه های درونی و بیرونی، موجب شد تا از همان ابتدا سازمان مجاهدین خلق خود را به عنوان یک آلترناتیو و بدیل معاند معرفی کند. در واقع سازمان مجاهدین خلق تلاش کرد با قرار گرفتن در متن دشمنی ها با نظام اسلامی که با ترورهای کور، انفجارها و… معنا پیدا کرد، به بخشی از برنامه، نقشه و طرح تغییر و یا براندازی نظام اسلامی توسط آمریکایی ها در آید.
ایده استفاده از مجاهىین و دیگر گروه های ضد انقلاب علیه نظام نوپای اسلامی و حمایت های مالی و تجهیزاتی از آنها از سوی آمریکا ابتدا در قالب تغییر نظام از درون کلید خورد که با توجه به شکست های پی در پی مجاهىین از ارگان ها و نیروهای انقلابی مرتبط با تامین امنیت در داخل از یکسو و فرار رهبران گروه رجوی از کشور از سوی دیگر، راهبرد تغییر نظام از بیرون از طریق تجاوز نظامی عراق بعثی به ایران مورد توجه قرار گرفت و دنبال شد. اما با عدم کامیابی و شکست بعثی ها در سال های جنگ تحمیلی علیه ایران، پروژه تغییر نظام در ایران ابعاد تازه تری به خود گرفت؛ بطوریکه اکنون سیاست دو سویه تغییر از درون (فشار و تهدید اقتصادی، تحریک گروه های ضد انقلاب با گرایشات قومی در شرق و غرب و شمال غرب ایران، تلاش برای راه اندازی تهدیدات امنیتی اجتماعی و عمومی) و تغییر از بیرون (ائتلاف سازی های منطقه ای و بین المللی علیه ایران، استفاده از معاندان ایرانی نظام اسلامی مانند فرقه رجوی در جهت ایجاد تبلیغات با هدف تاثیرگذاری داخلی و خارجی)، توامان و با هم مورد توجه است.
از این رو با توجه به وضعیت ذکر شده از راهبردهای مد نظر در جهت تغییر، مجاهىین درصدد هستند با بدیل سازی از سازمان شان، خود را در دسترس ترین و مجهزترین سازمان موجود برای آینده سیاسی ایران معرفی کنند. در واقع آنها با وارونه نشان دادن ویژگی های تروریستی سازمان نفاق ورزشان، از گروه خود به عنوان آلترناتیو مردمی و دموکراتیک نام می برند. بطوریکه رهبران فرقه نفاق در مسیر استفاده از صنعت بدیل سازی از خود و تلاش برای قبولاندن آن، از سازمان و تشکیلات و شبه نظامی های خود که آن را ارتش می نامند، به مثابه شاخص هایی سخن می رانند که به گفته رهبران این گروه زمینه ساز برتری و رجحان آنها بر سایر گروه ها و افراد معاند است.
از سوی دیگر نیز مقامات سیاسی جنگ طلب در واشنگتن و چند کشور اروپایی با توجه به دریافت پول های متعدد از گروه رجوی برای حمایت از آنها، توهم این را در سر می پرورانند که مقبول ترین گروه موجود در نزد ایرانیان رجوی ها هستند. ماحصل این بده و بستان های محفلی میان رهبران فرقه رجوی و مقامات غربی، راه اندازی نمایشاتی با عناوینی چون گردهمایی و تبلیغات وسیع برای وجیهه المله نشان مجاهىین است که هیچ گاه نیز نتوانسته است با موفقیت حداقلی در نزد اذهان و افکار عمومی چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی و بین المللی همراه شود.
اگر چه نباید از پرگویی ها و بیهوده گویی های گروهی چون مجاهىین علیه نظام اسلامی واهمه داشت اما باید یادآور شد تلاش های مذبوحانه این فرقه تشکیلاتی برای جا دادن خود در درون نقشه های ایران ستیزانه غربی ها برای جنگ با ایران و ایرانی نه تنها باید مورد اندیشه و تامل قرار گیرد و راهکارها و راهبردهای مقابله با آنها طراحی و تعبیه شود بلکه می باید چهره واقعی این فرقه که از هر گونه کوششی برای دشمنی با ایران و برهم زدن نظم و امنیت عمومی فروگذار نبوده و دریغ نمی کند، به همگان بویژه نسل جوان در کشور نشان داده شود. در واقع دلیلی اصلی بر مطرح شدن این پیشنهاد، از حیث تاکیدی آن است که دغدغه محسوب می گردد؛ چرا که جبهه جنگ نرم افزاری با فرقه رجوی را نباید فراموش کرد و مورد غفلت قرار داد؛ موضوعی که فرقه رجوی با جدیت در پی آن است؛ بطوریکه اگر به فعالیت های آنها در مدت نزدیک به یک سال اخیر توجه کنیم به وضوح درمی یابیم تبلیغات رسانه ای ویژه ای که آنها در عرصه طراحی وب سایت سازمان مجاهدین خلق و راه اندازی سایت مجاهد بر روی دامین گوگل انجام داده اند، گویای دغدغه مزبور است.
دکتر مصطفی مطهری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا