آرزوی محالی که مجاهدین برای رسیدن به آن هر کاری می‌کنند

گره زدن سرنوشت تاریک خود به قدرت‌های فرامنطقه‌ای و منطقه‌ایِ دشمن ایران، تاریخی به قدمت عمر سازمان مجاهدین خلق دارد به‌طوری‌که این سازمان از همان ابتدا حیات خود را در گرو حمایت‌های خارجی دید. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و به تبع آن خروج تروریستی آنها بر نظام اسلامی برآمده از آرا و اندیشه اسلامی و مردمی، رهبران مجاهدین که این ارزش‌های عمومی را در تضاد و تعارض با ماهیت فکری‌عملی خود دیدند، رویکردهای تهاجمی با محوریت ترور و خشونت را اساس رفتارهای بیرونی خود قرار دادند.
به عبارت دیگر اینکه، واقعیت امر این است که آغاز عداوت ورزی‌های مجاهدین با ایران و ایرانی به یک مسیر و گزینه مخیرانه انتخابی ختم گردید که شامل ترور شخصیت‌های انقلابی و مردمی از یک‌سو و ایجاد رعب و وحشت اجتماعی در میان آحاد جامعه ایران در روزهای پر التهاب آغازین پیروزی انقلاب اسلامی از سوی دیگر بود. اصرار به دشمنی با نظام اسلامی و مردم انقلابیِ ایران در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی نیز با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد؛ به‌طوری‌که قرار گرفتن در جبهه دشمن بعثی در ذیل تجاوز آنها به ایران برای رسیدن به هدف اصلی آنها (مجاهدین) یعنی براندازی انقلاب اسلامی، چهره واقعی و ماهیت فکری این گروه تروریستی را برای عموم ایرانیان بیش از پیش آشکار کرد.
با گذر زمان و عبور از دوران ذکر شده و فراهم آمدن بسترهای تثبیت نظام سیاسی در ایران، مجاهدین فعالیت‌های خود را در جهت ایجاد مشکل و انسداد در مسیر انقلاب اسلامی با شدت بیشتری ادامه دادند. در سال‌های اخیر با دادن اطلاعات و جاسوسی از مراکز حساس هسته‌ای و وارد سازی اتهامات واهی مبنی بر اینکه انجام این فعالیت‌ها برای دسترسی به سلاح هسته‌ای از سوی جمهوری اسلامی دنبال شده است، همسو با صهیونیست‌ها و سعودی‌ها و غربی‌ها، تلاش‌های ایران ستیزانه خود را وارد مراحل جدیدی از تنش‌ها برای ترور شخصیت نظام اسلامی کردند. این رفتارهای ایران ستیزانه مجاهدین زمانی تکمیل شد و با خوشحالی بی حد و مرز مجاهدین روبرو گردید که غربی‌ها مدعی شدند باید جلوی پیشرفت‌های ایران در حوزه موشکی را گرفت که تهدیدی علیه منافع خود و همپیمانان منطقه است. این روزها نیز دامنه خوشحالی‌های آنها با خروج ایالات متحده آمریکا از برجام شدت غیرقابل وصفی به خود گرفته است به‌طوری‌که در تلاش‌های موازی با اقدامات جریان غربی سعودی برای محدودسازی و فشار بر ایران، گردهمایی و نشست هایی برگزار می‌کنند. این نشست‌ها با محتوای ایران ستیزی و پیشنهاداتی به دوستان غربی خود در کنار هدایا و هبه‌های مالی به آنها برای فشار بیشتر به ایران و مردم ایران است و اکنون رنگ و بویی تازه به خود گرفته است.
مجاهدین در زمینه سناریوسازی‌های خود در جهت اقناع دشمنان نظام اسلامی در زمینه فشار بیشتر به ایران از یکسو و پذیرش و قبول آنها به عنوان یک عامل ستون پنجم در خدمت منافع آنها، روند التهاب سازی درونی و برهم زدن نظم اجتماعی در درون جامعه را نشانه گذاری کرده اند. رهبران مجاهدین با ایجاد شایعاتی بی اساس و کوبیدن بر طبل جنگ و نابودی تلاش می کنند افکار عمومی در ایران را به سمت افکار فرقه‌ای خود از سیاست، اجتماع، تفکر و اندیشه و عمل سوق دهند.
اگرچه وجود تفکرات نفاق گرایانه برای دستیابی به امیال و خواسته‌های نامشروع سیاسی از سوی مجاهدین، موضوعی معمولی و عادی به نظر می رسد؛ اما با این حال باید آگاه بود در شرایط موجود منطقه ای و تهدیدات ادامه دار دشمنان علیه نظام اسلامی، رفتارهای دامنه دار مجاهدین در آروغ زدن و تکرار گفته‌های بی پایه و اساس رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و مقامات سعودی از ولیعهد و وزیر خارجه آن در بازگرداندن ثبات منطقه ای از طریق تغییر رژیم در ایران با عناوینی چون ایران آزاد و دموکراتیک و…، طراحی راهبردهای دیپلماتیک ملی را در جهت مبارزه با آنها در عرصه جهانی از سوی مسئولان و متولیان دستگاه سیاست خارجی را طلب می کند.
دکتر مصطفی مطهری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا