هروقت که دست میدهد، باند رجوی بشدت محتاج مطرح شدن نام پلید خود، سری به حرف های دولتمردان وغیر دولتمردان زده وازآنجا پاراگرافی را استخراج میکند که ثابت کند که اینها هم، مجاهدین رجوی را آدم مهمی میدانند تا بمردم بقبولاند که حرافی رسانه هایش آنچنان که مردم میپندارند، کشکی وکتره ای نیست.
درتداوم این” مار نشان دادن ها”، به پارگرافی ازسخنان اخیر دکتر روحانی متوسل شده تا ثابت کند، مهم است وحتی رئیس جمهور هم بدانها توجه دارد که ازقضا این مستند سازی، درراستای نفی مقبولیت مجاهدین رجوی است.
درپاراگراف مورد اشاره وبنقل از دکتر روحانی آمده است:
” من هیچ نگرانی از نظام ندارم، اینها یه حرفهای خیلی کودکانهای است که مثلاً ۴نفر تو آمریکا که حالا سالها آرزو داشتند با یک مشت تروریست در تماس هستن، در رابطه هستند، و میرن بهشون دست میدهند، میرن باهاشون مینشینند، بهشون کمک مالی میکنند، اون هم یک گروهک تروریستی که اصلاً مردم از عمق جان نسبت به اونها نفرت دارند… بهنظر من ما هیچ دغدغهای به آینده، آینده نظاممون، آینده ایرانمون، نباید داشته باشیم”.
ایشان ضمن اینکه به دخالت خارجی درامور داخلی ایران بشکل دیپلماتیکی اشاره واعتراض کرده، بطور تلویحی به آنها گفته که نخواهید ازاین جلسات بی رمق خود برای آلترناتیو تراشی درایران استفاده کنید.
چرا که شما عده ای از روسپی های سیاسی مفلوک را که 40 سالی است برعلیه منافع ملی کار میکنند و تشکلی که مورد تایید مردم ایران نیستند، برای فشار آوردن به ایران که تسلیم کامل سلطه گران شود، استفاده ای درخور انتظارات بچه گانه ی خود است.
این افرادی که درجلسات برگزار شده توسط پومپئو و…، حضور می یابند، هیچ انس والفتی با مردم ایران ندارند و البته فرقه ی رجوی منفورترین آنهاست.
آیا منفور معرفی شدن شما، براهمیت تان میافزاید؟
این یکی را خود دانید.
همچنین:
” آخوند صادق لاریجانی… گفت: دشمنان همه نیروهای خود اعم از ضدانقلاب داخلی و خارجی، کانالهای ماهوارهای، سایتهایی که میلیونها دلار برای فعالیت آنها هزینه کردهاند و (مجاهدین) را بسیج کرده و برای ایجاد آشوب همه تلاش خود را بهکار گرفتهاند”.
آیا این رئیس قوه قضائیه حرف نامربوطی زده؟
صرفنظر ازاینکه خواست مردم عادی گرفتار تنگی معیشت ومعترض باین وضع، اساسا منافعی برای سران آمریکا ندارد، حمایت مزورانه ی آنها ازاین خواسته ها، نتیجه ای جز نامشروع جلوه دادن این اعتراضات نخواهد داشت و عملا برعلیه آنهاست.
مجاهدین هم دراین اعتراضات، نقش کم رنگی داشته وبعنوان ستون پنجم آمریکا عمل میکنند و انگیزه ای بنام متحقق شدن درخواست های اصولی مردم ندارند وصرفا درپی خرابکاری وایجاد آشوبی هستند که نفع شان را درآن دیده واربابان هم بخاطرایفای این نقش کثیف، این جلسات را بنفع آنها و اجرای سیاست سلطه گرایانه ی خود برگزار میکنند.
ونیز:
” آیا این همه مطرح کردن اسم و خطر مجاهدین به ضرر رژیم و متقابلاً به نفع مجاهدین نیست؟ مطرح کردن ارتباط مجاهدین با قیام در این سطح گسترده، آیا عملاً تبلیغ به سود مجاهدین نیست”؟
ازنقطه نظر مردمی، نام بردن از مجاهدین بعنوان ابزار دست متجاوزین ودشمنان مردم ایران وجهان، ابدا بنفع مجاهدین نیست که انها را منفور تر میکند.
اما مجاهدین میتوانند با عرضه ی این سخنان به اربابان، محتملا به کاسه لیسان وفادارتر ازگذشته ی استعمارگران تبدیل شده وچیزی بدست آورند درمقابل منفوریت عامه هرچه بیشتری که دربین مردم ایران.
آیا این معامله را بنفع خود میدانید؟
اگر آری، نوش جانتان بهمراه نفرینی که قاطبه ی زحمتکش اهالی ایران نثار راهتان میکنند.
و ایضا:
” به این ترتیب کسانی در رژیم که از قیام ابراز وحشت میکنند، تنها وحشتشان از خود قیام نیست، از قیام به علاوه مجاهدین است. بنابراین ناچارند پای مجاهدین را وسط بکشند و هزینهاش را هم بپردازند”.
این حرف ثابت میکند که باند رجوی به قیامی که حضوری تعیین کننده ندارند، روی خوشی نشان نمیدهند وبنابراین ادعاهای چند دهه ای روشنفکران مردمی ایران را که میگفتند باند رجوی غم مردم را ندارد وتنها برای ارضای جنون قدرت وارضای شهوت فرماندهی رجوی و…، دست باین کارها میزنند، بسیار دقیق وازروی تحلیل درست کارهای باند رجوی بوده.
توصیه های چندین دهه ای این روشنفکران مردمی ایران را باید با آب طلا نوشت ودرمعابرعمومی درمعرض دید مردم قرار داد.
وحید