یعنی رجوی هم میخواهد بگوید که اشتباه کرده؟

رسانه های رجوی، مقاله ای را از سایت نقطه که من ازماهیت این سایت اطلاعی ندارم منتشر کرده ودرقسمتی از آن آمده است:
” گاهی، با تمام احترامی که برای صداقت و وطن دوستی هموطنان مخالف رژیم باید قائل بود، اما آنچنان به «معرکه گیر» های طرفدار رژیم زمان اختصاص داده می شود که باورش سخت است. آنقدر بی ارزش اند که حتی نام شان را اینجا نباید آورد. کارشان شکلک و اداهای بچگانه است. زیرا در اصل بازنده اند و می دانند که مدام دارند می بازند”.
این چه احترامی است که به صداقت و… مخالفان رژیم قائل هستید، درحالی که بلافاصله آنها را با ممکن ترین کلماتی نظیر بی ارزش بودن و… تحقیر کرده و میگویید که نمیخواهید نام شان را هم بیآورید؟
آیا این کار شما عین تزویر وریاکاری درکنار نشان دادن خصومتی که با آنها دارید، نیست؟
ونیز:
” این بهترین راه برای اتلاف انرژی جمع شده در مردم و مبارزان سیاسی بود؛ «امید سازی»، «نگران سازی»، جبهه های نمایشی درست کردن و ترمیم روابط خارجی بویژه با آمریکا و غرب برای ساکت کردن صداهایی که می توانستند در بدست گرفتن قدرت موفق باشند”.
کدام مبارز سیاسی به دوستی با آمریکا امیدوار بوده؟
اگر چنین جریانی وجود داشته، بلحاظ چیدن تمام تخم مرغ هایش درسبد آمریکائی که پیمان شکن و دغلکار است، قاعدتا مبارز نمیتواند باشد و ما باید دنبال چنین جریان مبارزی بگردیم که عملا یافت نخواهد شد.
این جریانات کیستند وچرا مردم را به ترمیم روابط با آمریکا امیدوار ساختند تا مثلا به بقای رژیم کمک کنند؟
یعنی میخواهید بگویید که اگر وعده های مذاکره با آمریکا وغرب نبود، نیرویی وجود داشت که میتوانست حکومت را سرنگون کند؟!
لطفا نام ومشخصات این گروه را معلوم کنید.
بازهم:
” اپوزیسیون خارج کشور نیز به نوعی نتوانست نه به تکرنگی و نه یکرنگی برسد. برای خود خط های قرمز بسیاری کشید. خط های قرمزی که اگر در درون ایران می بودیم نه تنها خوب که لازم هم می بود و رنگارنگی فضای سیاسی و پلورالیسم و تنوع احزاب را چهارچوب می شد. اما در خارج از کشور اینگونه گوناگونی و رقابت لازم نبود”.
بعضی از اپوزیسیون، اپوزیسیون دیگر را بدتر ازجمهوری اسلامی میداند وبنابراین صحبت از تکرنگی ویک رنگی، صحبتی سفیحانه است.
ملاتی که گروه ها را بهم میچسباند، داشتن استراتژی های نزدیک بهم است.
مثلا بعضی ازگروه ها حتی درصورت برانداز بودن، عملکرد عینی وتاکتیک های جریان دیگری (مثلا مجاهدین خلق) را قبول ندارند ودراستراتژی هم زاویه ی زیادی با او دارند وبنابراین چگونه میتوانند تک رنگ یا یک رنگ باشند؟!
شما در عمل ازدیگران میخواهید که روش ومنش انحصار طلبانه ی باند رجوی را قبول داشته و برای جلوگیری از افتراق درخارج از کشور، مطیع آن باشند!
سپس:
” اپوزیسیون با تکرار و سماجت بر خواسته های گروهی و فردی، فراموش کرد میدان کسب قدرت سیاسی در درون و زیر حکومت بسیار با بیرون از حکومت و در تبعید تفاوت دارد. باید گفت هیچ کس از «این نقد» مبری نیست و هر کس که به گذشته کنش سیاسی خود در خارج از کشور بنگرد امروز اشتباهات خود را بهتر می شناسد”.
آیا این سماجت وخودخواهی شامل مجاهدین خلق هم میشود؟
اگر جوابتان مثبت است، چرا به آنها توصیه نمیکنید که دست به انتقاد ازخود بزنند؟!
یا موضوع پیچیده تر ازآنست ورجوی ها حاضر شده اند که وجود اشتباهات درخود را بپذیرند؟
آیا ازطرف آنها وکالت دارید که این خبر را که مجاهدین رجوی خطاناپذیر، پذیرفته اند که آنها هم خطا کرده اند، اعلام کنید؟
آخر دردستگاه عقیدتی رجوی، خطا چیزی است که گریبانگیر کسانی میشود که قیمومیت بی قید وشرط رجوی را برسمیت نشناخته وحتی دربرابرش بی تفاوت باشد ودرمقابل، اشتباه و لغزش مقوله هایی بودند که ابدا شامل او نمیشود.
سیروس غضنفری – عضو رها یافته از سازمان مجاهدین رجوی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا