رجویها درخصوص اخبار و وقایع منطقه، نخود هرآشی هستند وخود را بعنوان یک گروه سیاسی صاحب نظر میدانند و موضع میگیرند ولیکن اتفاقات و مسائلی که منافع شان را در خطر می اندازد ؛ درازگوش میشوند وخود را به خریت میزنند ومثل ارباب خود امریکا وآل سعود مزورانه سکوت مطلق پیشه میکنند.
قتل فجیح جمال خاشقچی عربستانی ترکیه ای اصل، محورافشای بسیاری ازرابطه های پشت صحنه امریکا با عربستان وفرقه تروریستی رجوی شده است که اندک با ذکرپیشنه آن جای تامل دارد.
بخوبی بیاد داریم که رونالد ترامپ درهنگام اعلام نامزدی ریاست جمهوری امریکا گفت:” من سعودی ها را خیلی دوست دارم وخیلی به خانواده سلطنتی سعودی ارادت دارم.”
رونالد ترامپ مابعد ورود به کاخ سفید قبل ازسفربرنامه ریزی شده به کانادا ومکزیک، با عجله وهیجان وصف نشدنی به قصرطلایی دولت سعودی میرود وبه رقص شمشیر می پردازد وکف بردهان خطاب به پادشاه عربستان میگوید” درخصوص شکوه وجلال کشور شما ومهربانی دولت ومردمانش بسیارشنیده بودم ولیکن تعریف وتمجید هیچگاه نمی تواند عظمت اینجا را توصیف کند وفقط و فقط باید ازنزدیک قصرشما را به تماشا نشست ولذت برد.”
حال سوال اینجاست که ترامپ صرفا بخاطر ترور وحشیانه خاشقچی میتواند ازمنافع استراتژیک خود با آل سعود چشم پوشی کند وبا آل سعود دربیفتد وبه قطع ویقین جواب منفی است وبدین خاطراست که با وجود اطلاع پیشین از پروژه قتل خاشقچی فقط ابراز تاسف میکند.
خوب است بدانیم که ترامپ آل سعود را گاوشیرده می بیند ودر ازای دریافت نفت به انضمام دلار و دینار کلان خاندان آل سعود، درعوض سلاح می فروشد تا عربستان بتواند دریمن جنایت بیافریند ومردمانش را کشتار کند و ارابه تروریسم دولتی خود را به پیش براند.
رونالد ترامپ مدیون خاندان آل سعود است وحتی قبل ازکسب پست ریاست جهوری امریکا درحالیکه میرفت تا بیزینس خود را درآستانه ورشکستگی بیابد، قایق تفریحی خود را به شاهزاده ولیعهد بن طلال به ارزش 19 میلیون دلاروکل طبقه 45 واحدی برج خود را به ارزش 5/4 میلیون دلاربه دولت آل سعود به فروش میرساند تا قوت گرفته ودرعرصه تجارت سرپا بماند.
حال بخوبی درخواهیم یافت که چرا فرقه رجوی درقبال مرگ خاشقچی سکوت میکند تا اربابان خود خاصه امریکا وآل سعود را بیش ازاین نیازارد به انضمام اینکه بیش ازاین دعوت نامه سفراحتمالی مریم قجرازجانب ترکی الفیصل که گفته میشود پیوند زناشویی فی مابین انها بسته شده است را به تاخیرنیندازد.
پوراحمد