مظلوم نمائی ظالمان، دیربازی است که به شگرد و ترفندی برای فریب اذهان عمومی از طرف سردمداران فرقه رجوی” مد” شده است.
نعمت اولیائی (نکبت خان)! قربانی مغزشوئی در فرقه رجوی، وقتی از شکنجه و زندان انفرادی در ایران سخن می گوید، گویا خود از این اتهام مستثنی است. مگر می شود هم ظالم بود و هم مظلوم! هم ظلم کرد هم دادخواهی نمود!
نعمت اولیائی، اول باید موضع خود را در قبال زندان و شکنجه مشخص کند. آیا شکنجه و زندان انفرادی بد است؟ آیا شکنجه و زندان انفرادی را بد می داند؟ یا با یک اسم گذاری جدید حبس نفرات در اتاق های انفرادی در سازمان را برخورد تشکیلاتی می نامد؟ اگر قرار است یک عمل غیر انسانی را رفو و روتوش کرد و به اسم دیگری قالب کرد، پس این هنر را همگان بلد هستند. اگر زندان را قرنطینه بنامیم، زندان انفرادی را اتاق فکر و یک برخورد ساده تشکیلاتی بنامیم! دیگر پس هیچ وقت نه ظلمی وجود خواهد داشت و نه ظالمی.
این نعمت اولیائی، که مدعی زشت بودن این عمل است، چرا خودش زندان بان و شکنجه گری کرده است؟ تقریبا همه اعضای سازمان که گذرشان به انفرادی و زندان در سازمان، افتاده باشد با مشت و لگدها و توهین وتحقیرهای نعمت، آشنا هستند.
این طنز روزگار ماست که شکنجه گران در فرقه رجوی، استحاله شده و کت و شلوار و کراوات پوشیده و در نقش قربانی ظاهر می شوند.
آقای نعمت اولیائی! از جمله قربانیان فرقه رجوی است که در جریانات مغزشوئی”مغز تعطیل” شده است.
من در این نوشته، قصد بحث فردی ندارم. آقای نعمت اولیائی، یک قربانی، یک گرفتار، در فرقه رجوی است. اما بحث وقتی شیرین می شود که، فرقه رجوی به جایگاهی رسیده است که، در بن بست آلبانی و روزهای آخر، دست به دامان کسانی شده که الفبای سیاست را در زندان بانی و شکنجه گری یاران خود فرا گرفته اند! عملکرد فرقه ای دم و دستگاه رجوی، طی سالیان محصولاتی چندگانه بیرون داده است که در مواقع لزوم، زندانی می شوند، در جائی دیگر شکنجه گر می شوند، بعد از چندی مفت خور می شوند، بعد شیطان رجیم می شوند، بعد از مدتی مجاهد خلق می شوند، زمانی دیگر علیه السلام می شوند، بعد از چندی مزدور می شوند، بعد اطلاعاتی می شوند، و …
ما نمیدانیم این خوارج زمانه، چه رنگی دارند؟ به چه چیز معتقد هستند؟ به چه اصولی پایبندند؟
مدینه فاضله ای که رجوی ساخت، لجنزاری بوده که از درون آن این شکنجه گران بیرون آمده اند!!!
این فرد نادان! نمی داند که فردا ممکن است مزدور شود؟ ممکن است اطلاعاتی معرفی شود!
اگر قرار است، با عوض کردن لباس، همه گذشته خود را پاک کنیم، که باید هیتلر هم با پوشیدن یک کت و شلوار، می شد یک انسان تر از مکتب آنزمان!
پس بهتر است هرکس، به کاری که در آن تبحر دارد برگردد. گرگ در لباس میش، همان گرگ است. در آینده ای نه چندان دور، احتمال دارد در مانز هم به زندان و شکنجه گر نیاز باشد، برای همین”نعمت” (این نکبت مجسم) بجای صحبت در مورد شکنجه با هشتگ های شکنجه و … بهتر است به زندان بانی و شکنجه گری برگردد.
این شکنجه گران و زندان بانان را بهتر است به شغل اصلی شان برگردانید که موفق تر بودند…
فرید