رجوی زن باره و ادعای مسلمانی وی

وقتی صحبت از توحید می‌کنیم، باید بدانیم که قبل از هر چیز واژه توحید و یگانگی باید در جامعه پیاده شود. چون یگانگی در جامعه با استثمار کردن و بهره کشی از انسان امکانپذیر نیست.
با شروع ماه مبارک رمضان یکی از اعضای قدیمی سازمان یعنی عباس داوری (پدر ژپتو فرقه) سعی نمود با رنگ و لعاب کردن ایدئولوژی سازمان، کارهای کثیفی رجوی که به نام اسلام انجام می دهد را توجیه کند.
وی نام برنامه خود را به اسم”مجاهد غبار از رخ دین زدود!!!” عنوان نمود. البته نام بی مزه ای برای خود انتخاب کرد! چون تنها کاری که مجاهدین رجوی به اسم دین انجام دادند کشیدن غبار روی ایدئولوژی اسلام بوده است و از همان ابتدا در مناسبات توحید و یگانگی وجود نداشت. چیزی به اسم اسلام و از اصول آن خبری نبود. هر چه که بود دو رنگی و ریا کاری و حقه بازی بود. خبری از نفی استثمار در مناسبات نبود. همه آئین و اصول اسلام از بین برده شد. ازدواج که سنت پیامبر بود به دستور رجوی از بین برده شد و خود رجوی همانند ابوسفیان، معاویه و یزید و… صاحب حرمسرا شد و به اسم اسلام به نابودی اسلام همت گماشت. همه نزدیکان خود را به کشتن داد. با رنگ و لعاب اسلام سعی نمود نام و یا وجهه ای برای شخصیت دروغین خود بسازد. در کجای اسلام آمده است که کودکان خردسال را باید از پدر و مادرشان جدا نمود ؟ در کجای اسلام آمده است که همه زنان عالم باید در خدمت رجوی زن باره قرار گیرند ؟ دریدگی و کیش شخصیت رجوی به حدی به اوج وقاحت رسیده که مدعی نایب امام زمان می شود.
عباس داوری که به دروغگویی معروف است در مقابل سئوالی که مجاهدین چه چیز نو و جدیدی در اسلام یافتند که مبارزه را با آن ایدئولوژی شروع کردند. عنوان می کند که در طول تاریخ یک الگوی بسیار برجسته وجود داشته و دارد و این الگو عاشورای پیامبر جاودان آزادی امام و مقتدای مجاهدان امام حسین علیه السلام است!!! شاید این حرف از دیدگاه عباس داوری درست باشد اما باید به او گفت که در کدام مرحله از تاریخ سازمان این شیوه کار را در رجوی زن باره مشاهده نمودید ؟ مگر در زمان دستگیری به همکاری با ساواک نپرداخت ؟ مگر باعث لو دادن محل استقرار بنیانگذاران سازمان نبود ؟ مگر در شرایط سخت سال 60 بعد از شروع مبارزه مسلحانه به فرانسه فرار نکرد تا در کنار بنی صدر نعره آزادی خواهی سر دهد و پینگ پنگ بازی کند ؟ مگر در عملیات دروغ جاویدان رجوی که آنرا حرکت عاشورا گونه نامید، شکست نخورد و حتی به شکست خود هم اعتراف نکرد ؟ مگر در زمان حمله آمریکا در سال 70 به عراق، رجوی به اردن نگریخته بود ؟ مگر قرار نبود در عملیات نظامی آمریکا علیه عراق یعنی در سال 1382 رجوی دستور حمله به ایران بدهد؟ خود و زن سومش جلودار ارتش کاغذی وی باشند ؟ پس چه شد اولین کسی که مخفی شد خود رجوی و زنش هم قبل از حمله آمریکا به فرانسه گریخت آیا این ایدئولوژی عاشورا گونه رجوی نیست و دقیقاٌ این شیوه و راه همان ایدئولوژی است که رجوی انتخاب نموده تا هر روز به نوکری اربابی پرداخته تا شاید فرجی حاصل شود.
یکی دیگر از شعارهایی که همیشه رجوی سعی دارد با آن مانور کند شعار مرز بندی بین استثمار کننده و استثمار شونده است. نه بین با خدا و بی خدا!!! شاید این جمله درست باشد ولی باید دید که اساساٌ این شعار در درون سازمان موضوعیتی داشته اشت ؟ از همان زمان با استفاده از این شعار دریافتیم که چگونه سازمان تغییر ایدئولوژی داده و اعضای خود را حذف فیزیکی می کند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آن شعار بیشتر خودش را نشان داد و روزی که رجوی شعار مبارزه با امپریالیسم می داد چگونه سر در آخور آنان نموده و هر روز به کاسه لیسی جنایت کاران آمریکایی می پرداخت. مهمترین کشف رجوی از اسلام محمدی این بود که می توان با هر بهانه ای اصولی را توجیه کرد که به نفع خودش باشد حتی اگر این کار نوکری برای صدام یا شیوخ مرتجع عربی یا جنایت کاران آمریکایی باشد و این گونه می شود برای رسیدن به هدف همه چیز را توجیه کرد.
آقای داوری فریبکار مگر رجوی نعره سر نمی داد که مبارزه با آمریکا جزء اصول سازمان می باشد چه شد که همه چیز به فراموشی سپرده شد و انسانهایی که جانشان را به خاطر فریبکاری رجوی از دست دادند اکنون چه کسی باید پاسخگو باشد؟
آقای داوری دروغگو بهتر است شما به همان روز کارگر چسبیده و از حقوق کارگر حرف بزنید چون رجوی شما را سر کار گذاشته که به جد شایسته شما می باشد و سالی یک بار حرف زدن برای شما کافی است. اگر اکنون شما در مورد ایدئولوژی فرقه رجوی حرف می زنید باعث تعجب است چون یکی از کسانی که هیچ اعتقادی به اسلام ندارد خود رجوی است از طلاق اجباری گرفته تا زندانی و شکنجه کردن اعضای فرقه و کشتن آنان تا جدا کردن کودکان از والدین خود تا مزدوری و جاسوسی برای دشمن مردم ایران همه در راستای اعتقاد نداشتن به ایدئولوژی اسلام است. رجوی و مسئولین فرقه باید بدانند که آنان یک مشت وحشی ضد دین هستند که همانند تروریستهای داعش سعی دارند تیشه به ریشه اسلام بزنند. پس می توان نتیجه گرفت تنها کاری که رجوی و دار و دسته کثیف او در مورد اسلام واقعی انجام دادند از بین بردن باورها، اعتقادات و اعتماد مردم بوده است. عباس داوری و دیگر مسئولین کثیف فرقه رجوی بدانند همان بهتر که به توجیه کارهای کثیف رجوی ادامه دهند چون شما نیز همانند ابوسفیان و معاویه راه بازگشتی برای خود باقی نگذاشتید بهتر که در همان گوری که برای خود کنده اید دفن شوید.
هادی شبانی